درباره پرهزینهترین تیم تاریخ لیگ برتر
تراکتـور، بدون توقف
فصل نقل و انتقالات برای بسیاری از باشگاههای حاضر در لیگ برتر به پایان رسیده اما تراکتورسازی همچنان در این بازار فعال است. آنها احسان حاجصفی را به فهرست «لاکچری» این فصلشان اضافه کردهاند و همچنان در انتظار توافق نهایی با رامین رضاییان هستند تراکتورسازی به لحاظ هزینه، همه رکوردهای فوتبال ایران در یک فصل را جابهجا کرده است. این باشگاه حتی برای خرید بازیکنان ایرانی شاغل در اروپا «دلار» پرداخت میکند. اتفاقی که موجب شده احسان حاجصفی قید بازگشت به سپاهان را بزند و در بازگشت به فوتبال ایران از یونان، پیراهن تراکتورسازی را بپوشد
فصل نقل و انتقالات از مدتها قبل برای بسیاری از باشگاههای حاضر در لیگ برتر به پایان رسیده اما تراکتورسازی همچنان در این بازار فعال است و از خرید مهرههای جدید دست نمیکشد. آنها احسان حاجصفی را به فهرست «لاکچری» این فصلشان اضافه کردهاند و همچنان در انتظار توافق نهایی با رامین رضاییان هستند تا آخرین ملیپوش بلاتکلیف فوتبال ایران را نیز به خدمت بگیرند. شاید صنعت خودروسازی ایران در سالهای گذشته پیشرفتی نکرده باشد اما تراکتورسازی، حالا به بوگاتی تبدیل شده است. تراکتور حالا از همیشه پرستارهتر به نظر میرسد اما کنار آمدن با این حجم از هزینه و تغییر نیز به آمادگی بالایی نیاز خواهد داشت.
در شروع فصل نقل و انتقالات لیگ برتر فوتبال ایران، جدایی مهدی کیانی و محمد ایرانپوریان دو ضربه بزرگ برای هواداران تراکتورسازی به شمار میرفت. «تیتی»ها شیفته این دو بازیکن بودند و در سالهای گذشته علاقه بسیار زیادی به نمایشهای مدافع راست و هافبک میانی تیمشان داشتند. با این وجود به مرور زمان اتفاقاتی رخ داد که درصد زیادی از هواداران باشگاه حتی نام این دو بازیکن را نیز به فراموشی سپردند. به نظر میرسید تراکتورسازی در لیگ هجدهم، روی خریدهای خارجیاش حساب میکند. ستارههایی که با دستمزدهای سنگین از فوتبال اسکاتلند به تبریز آمدند. بازیکنانی با رزومهای بالاتر از سطح معمول خارجیهای فوتبال ایران. با این وجود فعالیت مالکان باشگاه در بازار آنقدر ادامه پیدا کرد و تعداد ستارههای این تیم به اندازهای افزایش یافت که تراکتور تصمیم گرفت یکی از همین خارجیها را به صورت قرضی به ماشینسازی تبریز هبه کند. از اشکان دژاگه و مسعود شجاعی، به عنوان آخرین بمبهای پنجره نقل و انتقالات فوتبال ایران نام برده میشد اما زنوزی برنامهای برای دست کشیدن از خرید ستارههای ملیپوش نداشت. او بالاخره با احسان حاجصفی به توافق نهایی رسید و پنج هفته بعد از شروع فصل جدید لیگ برتر، پیراهن تراکتور را برای دومین بار بر تن این بازیکن کرد. با توجه به فسخ قرارداد رامین رضاییان با اوستنده، به نظر میرسد این بازیکن نیز در تیررس تبریزیها قرار گرفت و بعید نیست به زودی با یک پیشنهاد سخاوتمندانه، قید اروپا را بزند و به لیگ برتر ایران برگردد.
تراکتوریها در تابستان، مهرههای مورد علاقه کارلوس کیروش را پشت سر هم جذب کردهاند. دژاگه و مسعود شجاعی، از محبوبترین نفرات تیم ملی برای سرمربی پرتغالی هستند و در هر شرایط و با هر کیفیتی، مدام به اردوها دعوت میشوند. مسعود مدتی بعد از نمایش ضعیف برابر مراکش که به نیمکتنشینیاش در دو دیدار بعدی جام جهانی ختم شد، دوباره در فهرست سیکیو دیده میشود و اشکان که باوجود مصدومیت به عنوان تماشاچی از روی نیمکت به روسیه سفر کرده بود، همچنان در برنامه «جوانگرایی» کارلوس حل نمیشود. احسان حاجصفی نیز در تیم ملی در پست غیرتخصصی دفاع چپ به صورت ثابت به میدان میرود و رامین نیز اعتماد مرد پرتغالی را به شدت جلب کرده است. کارلوس کیروش درگذشته، بارها وارد چالشهای جدی با سرمربی پرسپولیس شده اما حالا که پرسپولیسیها تنها یک نماینده در فهرست تازه این مربی دارند، بعید نیست که تنشها تغییر جهت بدهند و به طرف تراکتورسازی سرازیر شوند. در زمان برگزاری هر اردوی تیم ملی، جان توشاک درصد زیادی از بازیکنان تیمش را از دست میدهد و این دقیقا چیزی نیست که یک مربی باشگاهی به دنبال آن باشد. او زمان زیادی برای ایجاد هماهنگی میان نفرات تازهوارد با بازیکنان قبلی ندارد و قلع و قمع شدن به دست تیم ملی، اوضاع را برای توشاک پیچیده خواهد کرد.
در مورد میزان آمادگی خریدهای تازه تراکتورسازی، تردیدهای عمیقی وجود دارد. اشکان این روزها از مصدومیت فاصله گرفته و به صورت مداوم برای این تیم بازی میکند اما با کیفیت روزهای درخشانش فاصله دارد و دیگر نمیتواند نقش یک «سوپراستار» را در هیچ تیمی بر عهده بگیرد. لمس توپ، جاگیری، هوش و تجربه دژاگه هنوز برای تراکتورسازی مفید خواهد بود اما باید پذیرفت که او حالا دیگر یک «هیولا» نیست و ممکن است با کوچکترین برخورد در معرض یک مصدومیت جدید قرار بگیرد. مسعود شجاعی نیز با وجود به ثمر رساندن اولین گل برای تیم توشاک، هنوز نتوانسته هواداران تراکتورسازی را شگفتزده کند. او که زمانی در لالیگا با دریبلهایش به چهره محبوب مردم پامپلونا تبدیل شده بود، مدتهاست که دیگر چشمها را خیره نمیکند. احسان حاجصفی نیز در فهرست مازاد باشگاه المپیاکوس قرار گرفته است. احسان در میانه میدان کلاس بالایی دارد اما در جام جهانی، دوباره ثابت کرده که یک مدافع چپ تمام عیار نیست. برای همه این نفرات، هزینههای بسیار زیادی انجام شده و بعید به نظر میرسد هیچکدام از آنها روی نیمکت قرار بگیرند. توشاک بعد از بازی با استقلال، تصمیم بازی دادن به مسعود و اشکان را اشتباه ارزیابی کرد اما یک هفته بعد دوباره این دو بازیکن را در زمین قرار داد تا ثابت شود برای استفاده از کاپیتانهای تیم ملی تحتفشار است. توشاک میتواند به کمک قابلیتهای فنیاش، چند فوتبالیست جوان را در اوج شکوفایی قرار بدهد اما در حال حاضر همه چیز در تراکتورسازی تنها به زمان حال محدود شده است. با این وجود اگر همه نفرات جوان تراکتور به سطح دانیال اسماعیلیفر برسند، احتمال نیمکتنشینی مردان ملیپوش نیز وجود خواهد داشت. همه این ستارهها نامهای بزرگی دارند اما نه بزرگتر از نام سرمربی ولزی تراکتورسازی.
تراکتورسازی به لحاظ هزینه، همه رکوردهای فوتبال ایران در یک فصل را جابهجا کرده است. این باشگاه حتی برای خرید بازیکنان ایرانی شاغل در اروپا «دلار» پرداخت میکند. اتفاقی که موجب شده احسان حاجصفی قید بازگشت به سپاهان را بزند و در بازگشت به فوتبال ایران از یونان، پیراهن قرمز تراکتورسازی را بر تن کند. هزینههای نجومی زنوزی برای تیمش اما تا چه زمانی ادامه خواهد داشت؟ ثروت این مالک نیز همانند دیگر چهرههای متمول فوتبال ایران «بینهایت» نیست و بدون تردید او تصمیم ندارد تا همیشه به این «ضرر سالانه» وفادار بماند. تراکتور با وجود این هزینههای سرسامآور، درآمدزایی چندانی ندارد و تجربه ثابت کرده است که این روند به تدریج، مالکان را از تیمداری در لیگ برتر منصرف میکند. زنوزی در مانور محبوبیت، به دنبال یک موفقیت بزرگ در کوتاهترین زمان ممکن است. در همه ادوار حضور تراکتورسازی در لیگ برتر، این تیم هرگز به این اندازه برای رسیدن به یک نتیجه رویایی تجهیز نشده نبود. با این وجود تضمینی وجود ندارد که چنین وضعیتی برای مدت طولانی در این باشگاه پایدار بماند. زنونی، توشاک و کاپیتانهای تیم ملی، نامهایی هستند که شاید دو سال دیگر در حوالی تراکتورسازی شنیده نشود. شاید اگر تیم تبریزی روند تدریجیتری را برای رسیدن به موفقیت انتخاب میکرد، زمان بیشتری برای لغزیدن و جام نگرفتن داشت اما حالا همه انتظار دارند قرمزها جامها را یکی پس از دیگری درو کنند. با این ترکیب کهکشانی، از دست دادن هر جام، یک فاجعه برای تراکتورسازی خواهد بود.
دیدگاه تان را بنویسید