به بهانه بازگشت دوباره کارلوس کیروش به ایران برای هدایت تیم ملی
خوش آمدی اما...
بعد از تشکر معنادار اینستاگرامی از فوتبال ایران بهخاطر ۷سال همکاری، تنها یک مصاحبه از کارلوس کیروش منتشر شد که مرد پرتغالی در آن از دشواریهای باور به داشتن آینده مشترک با تیم ملی ایران صحبت کرد. در پایان این سکوت طولانی اما همانطور که انتظار میرفت کیروش دوباره به ایران برگشت. این بار با جملهها و شعارهایی که با ادبیات همیشگی این مربی، تفاوتهای چشمگیری داشتند. سرمربی پرتغالی تیم ملی بهجای حضور مستمر در استادیومها و تماشای رقابتهای لیگ از نزدیک، بدون قرارداد در تعطیلات بوده و این اواخر حتی دستیاران او نیز در ورزشگاههای مختلف لیگبرتر دیده نشدهاند فوتبال ایران در شرایط فعلی به هیچ جنگ و دعوای تازهای نیاز ندارد. برافروختن یک آتش تازه میان تیم ملی و باشگاهها، هم به ضرر کارلوس کیروش و تیم ملی و هم به ضرر باشگاههای شاغل در لیگ برتر فوتبال ایران خواهد بود
آریا رهنورد
در آستانه برگزاری اولین اردوی تیمملی برای آمادهسازی در جهت حضور در جام ملتهای 2019 امارات، کارلوس کیروش ناگهان به ایران برگشت. این اتفاق در حالی رخ داد که برآیند مذاکرات مرد پرتغالی با فدراسیون فوتبال حداقل در رسانهها چندان مثبت به نظر نمیرسید. فدراسیون و شخص کیروش، این تصور را به وجود آورده بودند که دوران این مربی در فوتبال ایران رو به اتمام است تا شاید به این واسطه، امتیازهایی از دولت و وزارت ورزش بگیرند. بهصورت موازی، مذاکره برای حفظ کارلوس در جریان بود و اتفاقا همه چیز میان سرمربی تیم ملی و مهدی تاج، به خوبی پیش میرفت. سیکیو در بازگشت به ایران، از دشواریهای ماموریت قهرمانی در جام ملتهای آسیا صحبت کرده است. او مدام به این موضوع اشاره میکند که ایران از سال1976 دیگر قهرمان این تورنمنت نشده اما بعید به نظر میرسد هیچکدام از هواداران تیم ملی، به چیزی جز حضور در فینال جام ملتهای 2019 برای تیم کیروش رضایت بدهند. کارلوس از نگرانیاش برای زمان کم باقیمانده تا شروع جام ملتها نیز صحبت کرده اما توضیح نداده که چرا در همه هفتههای گذشته به جای سفر به ایران، مشغول استراحت بوده است. سرمربی پرتغالی تیم ملی بهجای حضور مستمر در استادیومها و تماشای رقابتهای لیگ از نزدیک، بدون قرارداد در تعطیلات بوده و این اواخر حتی دستیاران او نیز در ورزشگاههای مختلف لیگبرتر دیده نشدهاند. او در این هفتهها اصراری به امضای قرارداد جدید نشان نداده تا ناچار نشود زمان زیادی قبل از اولین اردو، در ایران حضور پیدا کند. فدراسیونیها نیز هیچ فشاری به سرمربی تیم نیاوردهاند تا در نهایت کارلوس بهعنوان برنده این کشمکش شناخته شود. بدون تردید در همه این روزها، مدیران ارشد فوتبال ایران از بازگشت کیروش اطمینان داشتند اما ترجیح میدادند در این باره سکوت به خرج بدهند و در نهایت از بازگشت او، یک «دستاورد خاص» برای خودشان بسازند.
کارلوس کیروش قبل از پایان رسمی آخرین قراردادش با تیم ملی فوتبال ایران، از پیشنهاد جدی دو باشگاه و دو تیم ملی دیگر به خودش خبر داد اما در تعطیلات این مربی بعد از پشت سر گذاشتن جام جهانی، خبری از پیشنهاد جدی به او نبود. چرا تیمهایی که به گفته خود کیروش خواهان جذب این مربی بودند، در این مدت هیچ تحرکی برای امضای قرارداد با او انجام ندادند؟ در برخی از رسانههای نزدیک به سرمربی تیم ملی، از الجزایر بهعنوان جدیترین مشتری او نام برده میشد اما الجزایریها از همان ابتدا مشغول مذاکره با جمال بالماضی بودند و اصلا اگر قرار به انتخاب گزینهای به جز بالماضی بود، دلیلی نداشت مربی موفق باشگاه الدحیل از این تیم جدا شود. در کلمبیا، مکزیک و تیم ملی کرهجنوبی نام کیروش در نظرسنجیهای هواداری دیده میشد و غالبا کمترین رای ممکن را به دست میآورد. او از هیچکدام از این کشورها پیشنهاد «رسمی» دریافت نکرد و در نهایت در حالی به ایران برگشت که تقریبا هیچ کشور دیگری مشتریاش نبود. حتی اگر یک تیم برای جذب کارلوس دورخیز میکرد، بدون تردید حاضر نمیشد رقمی در حد و اندازه آخرین دستمزد او در فوتبال ایران به این مربی پرداخت کند. در این بازه زمانی نیز درست همانند گذشته، پیشنهادهای کیروش بیشتر از آنکه واقعی باشند، کاغذی بودند. او حالا دیگر پذیرفته که در شرایط فعلی، موقعیتی بهتر از نیمکت تیم ملی ایران به دست نخواهد آورد و راز تلطیف جملههایش در مورد کشور نیز شاید در همین نکته نهفته باشد.
«نمیدانم ایران خانه اول من است یا خانه دومام!». کارلوس کیروش حالا حتی در مورد وطن اصلیاش نیز دچار تردید شده اما حقیقت آن است که در خانه اول یا دوم این مربی، هنوز هیچ چیز تغییر نکرده و نخواهد کرد. برانکو و شفر هنوز روی نیمکتهای پرسپولیس و استقلال نشستهاند. تنها چند ماه قبل، مرد پرتغالی تاکید داشت که ایران بهاندازه کافی برای حضور همزمان او و برانکو بزرگ نیست اما حالا ظاهرا آن جمله از حافظه این مربی پاک شده است. کمبود امکانات تیم ملی، ضعف در برنامهریزی، حضور نمایندگان ایران در لیگ قهرمانان آسیا و بیمیلی تیمهای بزرگ به برگزاری بازی تدارکاتی با ایران نیز هنوز به قوت خودشان باقی هستند. اینجا چیزی عوض نشده اما باید امیدوار باشیم که کیروش عوض شده باشد و از این پس بهانهجویی را کنار بگذارد. تیم این مربی در جام جهانی نتایج نسبتا خوبی گرفت اما نتوانست آرزوی دیرینه صعود از مرحله گروهی را برآورده کند. حالا همه انتظار دارند این تیم در برآورده کردن آرزوی قهرمانی آسیا به موفقیت برسد. کیروش 4سال قبل در استرالیا نتوانست در مرحله یکچهارم نهایی از سد عراق عبور کند و این فاجعه، دیگر نباید به هیچ قیمتی تکرار شود. مهمتر از آن، شاید این نکته باشد که فوتبال ایران در شرایط فعلی به هیچ جنگ و دعوای تازهای نیاز ندارد. برافروختن یک آتش تازه میان تیم ملی و باشگاهها، هم به ضرر کارلوس کیروش و تیم ملی و هم به ضرر باشگاههای شاغل در لیگ برتر فوتبال ایران خواهد بود. سرمربی تیم ملی، زمان زیادی را از دست داده است. او عملا به لیگ بیتوجهی کرده و رسیدن به قهرمانی آسیا در چنین شرایطی، دردسرهای خاص خودش را خواهد داشت.
مهم نیست که ایران، خانه چندم کارلوس کیروش باشد. او به هر حال باید به سوالهایی پاسخ بدهد که بعد از پایان کار تیم ملی در جام جهانی به جای پاسخ دادن به آنها، راه فرار به جلو را انتخاب کرد. آمارهای هجومی تیم این مربی در روسیه، از همه تیمهای دیگر تورنمنت ضعیفتر بود و این موضوعی نیست که به سادگی فراموش شود. نیمکتنشینی سامان قدوس برای حضور 270دقیقهای سردار آزمون در جام جهانی، هنوز هم یک تصمیم بحثبرانگیز از سوی مربی پرتغالی به شمار میرود. عجیبتر از این تصمیم اما، عبور کیروش از اصول همیشگیاش برای بازگرداندن سردار به تیم ملی است. بازیکنی که در چند نوبت «خداحافظی» کرده و از بیمیلیاش برای پوشیدن پیراهن ایران پرده برداشته است. کارلوس، پایگاه اجتماعی خاص گذشتهاش را ندارد و در این مقطع تازه به جای تقدیس شدن، به شکل جدی قضاوت خواهد شد. قهرمانی آسیا شاید تنها گزینه ممکن برای امیدوار ماندن به آینده پروژه کیروش در ایران باشد.
دیدگاه تان را بنویسید