تنها ۲ کامبک در ۴۶ بازی لیگ هجدهم؛ این یک آمار نگرانکننده است
فوتبال، بدون بازگشت!
برای شکست نخوردن در لیگ برتر فوتبال ایران، به ثمر رساندن اولین گل مسابقه کافی به نظر میرسد! در لیگ برتر اساسا خبری از «کامبک» نیست و تیمها بهندرت قادرند که پس از دریافت گل اول، سرنوشت بازی را به سود خودشان تغییر بدهند. این موضوع نهتنها در لیگ برتر، بلکه حتی در تورنمنتهای آسیایی نیز همراه فوتبال ایران است و در تیم ملی نیز به وضوح دیده میشود. آمار فاجعهبار تنها دو «بازگشت» در ۴۶بازی این فصل، به روشنی نشان میدهد که تیمهای ایرانی تبحری در برگرداندن ورق هر مسابقه گرهخورده به نفع خودشان ندارند. در فوتبال ایران، اساسا همه فوتبالیستها به سرعت راضی میشوند و چندان جاهطلب نیستند. به همین خاطر است که قاطبه تیمها پس از به ثمر رساندن گل اول عقب میکشند و دیگر تمایل چندانی به زدن گلهای بیشتر از خودشان نشان نمیدهند تردیدی وجود ندارد که استقلال و پرسپولیس به لحاظ مهره و امکانات، قابل قیاس با باشگاههای ثروتمند و پرهزینهای مثل السد و الدحیل نیستند اما ناتوانی در بازگشت به مسابقه، ریشههای فنی و روانی خاص خودش را دارد
آریا رهنورد
هر دو نماینده ایرانی لیگ قهرمانان 2018 آسیا، دور رفت مرحله یکچهارم نهایی را با شکست پشت سر گذاشتند. استقلال که گل اول بازی را وارد دروازه السد قطر کرده بود، پس از دو بر یک شدن نبرد به سود حریف قطری، عملا به فروپاشی رسید و گل سوم را نیز از شاگردان فریرا دریافت کرد. پرسپولیسیها نیز اگرچه در نهایت نتیجه بهتری را نسبت به رقیب سنتی به دست آوردند اما هرگز نتوانستند گل تساوی را وارد دروازه الدحیل قطر کنند. شاید اگر السد نیز همانند تیمهای ایرانی فکر میکرد، نهایتا با یک تساوی از آزادی خارج میشد اما آنها ریسک کردند، جلو آمدند، موقعیت ایجاد کردند و در تهران دست به یک کار بزرگ زدند. تردیدی وجود ندارد که استقلال و پرسپولیس به لحاظ مهره و امکانات، قابل قیاس با باشگاههای ثروتمند و پرهزینهای مثل السد و الدحیل نیستند اما ناتوانی در بازگشت به مسابقه، ریشههای فنی و روانی خاص خودش را دارد. این موضوع تقریبا برای همه باشگاههای ایرانی دیگر صدق میکند و عملا در تیم ملی نیز نهادینه شده است. سرخابیها در دو دیدار دشوار و پیچیده برگشت، در صورت دریافت اولین گل بازی با چالشی جدی روبهرو خواهند شد. در چنین شرایطی، آبیها باید 3گل به ثمر برسانند تا کار به وقت اضافه کشیده شود و قرمزها نیز باید 3گل به ثمر برسانند تا در وقت قانونی، الدحیل را حذف کنند. آیا باشگاههای وطنی، اساسا توانایی چنین کاری را دارند؟ آمار اینطور نشان نمیدهد.
تیم ملی فوتبال ایران با کارلوس کیروش، دست به کار بزرگی زده و برای اولین بار در دو دوره متوالی جام جهانی حاضر شده است. این تیم در مقابل قدرتهای بزرگ دنیا نتایج خوبی گرفته اما در دوران 7ساله مربی پرتغالی هرگز نتوانسته از شکست پیروزی بسازد. به نظر میرسد کیروش در تغییر بسیاری از عادتهای خاص فوتبال ایران به موفقیت دست پیدا کرده اما در این زمینه چندان موفق نبوده است. تیم کارلوس در دیدار دوستانه سال2012 با اردن، گل اول را دریافت کرد و سرانجام با این تیم به تساوی 2-2 رسید. یک سال بعد نوبت عمان بود تا از تیم ملی جلو بیفتد و در نهایت برنده این جدال شود. درست مثل ازبکستان که در تهران بعد از به ثمر رساندن گل اول، تیم کیروش را در مرحله مقدماتی جام جهانی 2014 شکست داد. تیم ملی در سال2014 در دیدار تدارکاتی با گینه نیز گل اول را خورد و در نهایت بازی را واگذار کرد. حتی آنگولا که در همین سال دروازه ایران را باز کرده بود، سرانجام بازی را با تساوی به پایان برد و شکست نخورد. ایران در جام جهانی 2014 بعد از گل خوردن از آرژانتین و بوسنی، به هیچ امتیازی از این دو بازی نرسید. همانطور که در جام ملتها نیز از عراق عقب افتاد و نتوانست تا قبل از رسیدن پنالتیها، این شکست را به پیروزی تبدیل کند. در دیدار دوستانه با سوئد، عقب ماندن تیم کیروش جبران نشد و در مرحله مقدماتی جام جهانی 2018 و دیدار با عمان، پسران سیکیو بعد از دریافت گل اول تنها یک بار دروازه عمان را باز کردند. در جام جهانی 2018 نیز اسپانیا بعد از به ثمر رساندن گل، تیم ملی را شکست داد و پرتغال در نهایت بدون باختن از مهلکه گریخت. البته که تیم کیروش، ویژگیهای مثبت زیادی دارد اما بیگانگی با کامبک، یک خصوصیت نگرانکننده در این تیم و بهطور کلی در فوتبال ایران است.
اگر فرار از شکست و تصاحب پیروزی در فوتبال بهمعنای «بازگشت» باشد، در لیگ برتر ایران عملا بازگشتی اتفاق نمیافتد. در هفته اول لیگ برتر هجدهم هیچ تیمی نتوانست بعد از عقب افتادن در زمین مسابقه به پیروزی دست پیدا کند. در هفته دوم، پدیده در ثانیههای پایانی از شکست در زمین استقلال خوزستان پیروزی ساخت و اولین کامبک فصل جدید را جشن گرفت. در هفته سوم باز هم خبری از بازگشت نبود. در هفته چهارم فولاد بعد از دریافت اولین گل بازی از نساجی مازندران در اهواز به مسابقه برگشت و دو بار دروازه تیم جواد نکونام را باز کرد تا هم 3امتیاز این دوئل را به دست بیاورد و هم دومین کامبک فصل جدید را رقم بزند. در هفته پنجم و همچنین 6مسابقه برگزارشده از هفته ششم نیز هیچ بازگشتی اتفاق نیفتاد. در 46بازی برگزارشده لیگ برتر هجدهم، تنها 2بار تیمها توانستهاند از شکست پیروزی بسازند. این آمار، باورنکردنی به نظر میرسد. سایر دیدارها یا با تساوی بدون گل به پایان رسیدهاند و یا در آنها تیمی که از حریف پیش افتاده به هیچ قیمتی شکست نخورده است. در لیگهای درجهیک فوتبال دنیا در کشورهایی مثل انگلیس، ایتالیا، اسپانیا و آلمان، بخش مهمی از هیجان فوتبال به فراز و نشیبهای نتیجه اختصاص دارد. به عوض شدن مداوم جای برنده و بازنده و تغییر سرنوشت هر جدال در طول 90دقیقه. در فوتبال ایران اما باشگاهها قدرت رقم زدن چنین شرایطی را ندارند.
چرا در تیمهای باشگاهی ایران و حتی تیمملی، توانایی عوض کردن شکست با پیروزی دیده نمیشود؟ اولین دلیل را باید در «ذهنیت» بازیکنهای تیمی جستجو کرد که از حریف جلو میافتد. در فوتبال ایران، اساسا همه فوتبالیستها به سرعت راضی میشوند و چندان جاهطلب نیستند. به همین خاطر است که قاطبه تیمها پس از به ثمر رساندن گل اول عقب میکشند و دیگر تمایل چندانی به زدن گلهای بیشتر از خودشان نشان نمیدهند. در واقع این تیمها ریسک را کنار میگذارند و پیروزیشان را در خطر قرار نمیدهند و به همین خاطر، بهندرت طعم شکست را میچشند. علاوه بر این، مشکلات تاکتیکی نیز نقش مهمی در این ماجرا ایفا میکنند. تیمها بعد از عقب افتادن از حریف در جریان مسابقه، باید به سراغ نقشههای متفاوت و متنوعی بروند و هر طور که شده، مسیر بازی را به سود خودشان عوض کنند اما بهطور معمول این تیمها تنها به بازی مستقیم روی میآورند و به بنبست برخورد میکنند. جالب اینکه به لحاظ روحی نیز بازیکنان ایرانی به سرعت در محاصره اضطراب قرار میگیرند و زیر فشار، کارایی چندان زیادی ندارند. این نکته را نیز نباید فراموش کرد که تیمهای در معرض شکست در لیگ برتر ایران، با زدن گل تساوی کاملا راضی میشوند و دیگر به سراغ ماجراجوییهای بزرگتر نمیروند. همه این عوامل در کنار هم از فوتبال ایران، یک فوتبال بدون بازگشت میسازند.
دیدگاه تان را بنویسید