درباره بیتوجهی شرمآور به ستارههای ایرانی پاراآسیایی
دلاوران نامرئی
مدتی قبل در تلویزیون، رقابت سختی بر سر پوشش بازیهای آسیایی وجود داشت. شبکه سه و شبکه ورزش با وجود نخریدن حق پخش رسمی این رقابتها، در بیشتر موارد نبرد نمایندگان ایران با رقبا را به صورت همزمان پوشش میدادند. کاروان ایران به تدریج در جدول مسابقات سقوط کرد و در نهایت به رده ششم رسید. کاروان پاراآسیایی ایران اما اینبار برای تکیه کردن به رده سوم مبارزه کرد و با این وجود، تلویزیون به این مسابقات پشت کرده و جلدها و تیترها، از تصویر این قهرمانها خالی به نظر میرسند. قهرمانهایی که «نامرئی» هستند اما با همین نامرئی بودن، افتخارات خیرهکنندهای به دست آوردهاند. بدون تردید با این روند، کاروان ایران دو سال بعد در رقابتهای پارالمپیک ۲۰۲۰ توکیو نیز توانایی خلق شگفتی و قرار گرفتن در جمع موفقترین کشورهای دنیا را خواهد داشت. آنچه در کاروان پاراآسیایی اتفاق میافتد، درست همان چیزی است که باید در کاروان آسیایی نیز دیده میشد
آریا رهنورد
در شبکههای اجتماعی، بارها در مورد این موضوع صحبت شده که تهران و بسیاری از شهرهای بزرگ دیگر کشور، زندگی را برای معلولان و جانبازها دشوار میکنند و از یک رفت و آمد ساده، پروسهای کاملا دشوار برای آنها میسازند. نبود «فرصت برابر» در زندگی شهری، بارها دستمایه انتقاد فعالان اجتماعی شده اما حالا که ستارههای ایرانی در رقابتهای پاراآسیایی میدرخشند و افتخار میآفرینند، چه کسی فرصت برابر ستایش شدن را در اختیار آنها قرار میدهد؟ رسانه «ملی» که طبیعتا همه اقشار مردم باید از آن سهم داشته باشند، آنقدر به این مسابقات بیتوجهی نشان داده که انگار گردنآویز ورزشکاران ایرانی در جاکارتا، «طلای اصل» نیست. تلویزیونی که کوچکترین و ریزترین مسائل مربوط به کاروان ایران در بازیهای آسیایی را زیر ذرهبین برد و از سادهترین موفقیتها، افسانههایی حماسی ساختهاند، حالا در «خواب پاییزی» به سر میبرند و تلاش برای صعود کاروان پاراآسیایی به رده دوم جدول مدالی را نادیده میگیرند. شاید نباید از تلویزیون انتظار بیشتری داشت اما وبسایتها، روزنامهها و مجلات در این مورد چه رویکردی داشتهاند؟ آنها چقدر به سرعت، دقت و قدرت ورزشکاران ایرانی در بازیهای پاراآسیایی توجه نشان دادهاند؟ چقدر تلاش کردهاند تا این جماعت خستگیناپذیر و تسلیم نشدنی را به عنوان الگوهای خارقالعاده به جامعه معرفی کنند؟ حقیقت آن است که همه، در این کوتاهی بزرگ سهیم هستند و هیچکس نباید نقش خودش را در این اتفاق نادیده بگیرد. ورزشکاران حاضر در رقابتهای پاراآسیایی، ابدا «محتاج» توجه نیستند و حتی این تبعیض، روحیه پولادینشان را تضعیف نمیکند اما این موضوع نباید به دستاویزی برای کوچک شمردن موفقیت آنها تبدیل شود.
برای پی بردن به اهمیت شاهکار مردان و زنان ایران در رقابتهای پاراآسیایی 2018 اندونزی، باید مدالهای طلا، نقره و برنز این دوره را با دورههای گذشته مقایسه کرد. بازیهای پاراآسیایی اولین بار در سال 2010 ابداع شد و این دوره، سومین دوره این رقابتها به شمار میرود. کاروان ایران در دوره اول 27 طلا، 24 نقره و 29 برنز به دست آورد و با 80 مدال، در رده چهارم جدول نهایی مسابقات ایستاد. چهار سال بعد در اینچئون، کاروان ایران 37 طلا، 52 نقره و 31 برنز گرفت و این بار با 120 مدال در مجموع، باز هم سکوی چهارم را به خودش اختصاص داد. در بازیهای پاراآسیایی جاکارتا اما کاروان ایران قبل از پایان رقابتها از مرز 50 طلا و 136 مدال عبور کرد و پیشرفت فوقالعادهای نسبت به چهار سال قبل از خود نشان داد. چین، هنوز کاملا دستنیافتنی به نظر میرسد اما ایران وضعیت بهتری نسبت به ژاپن داشت و حتی شانس کنار زدن کره جنوبی را نیز به خود میدید. بدون تردید با این روند، کاروان ایران دو سال بعد در رقابتهای پارالمپیک 2020 توکیو نیز توانایی خلق شگفتی و قرار گرفتن در جمع موفقترین کشورهای دنیا را خواهد داشت. آنچه در کاروان پاراآسیایی اتفاق میافتد، درست همان چیزی است که باید در کاروان آسیایی نیز دیده میشد. این عزم و اراده، این روحیه قوی، این انگیزه و غرور و این نتایج درخشان اما، به تیترهای درشت راه پیدا نمیکنند و آنطور که باید، با قدردانی روبهرو نمیشوند. البته که در همه نقاط دنیا، توجه به این قشر از ورزشکاران به مراتب کمتر است اما کمتوجهی تفاوتهای زیادی با بیتوجهی مطلق دارد!
ایران در رقابتهای پاراآسیایی 2018، ستارههای جذاب زیادی داشته است. تیم ملی والیبال نشسته مثل همیشه در اوج اقتدار ظاهر شده و مرتضی مهرزاد به واسطه قامت بسیار بلندش، بازیکن محبوب سکوی هواداران بوده است. هرکول دوست داشتنی ورزش ایران سیامند رحمان، باز هم رکورد آسیا را ارتقا داده و با همان چهره خندان، روی سکوی اول دسته فوق سنگین وزنهبرداری قرار گرفته است. سامان پاکباز در پرتاب دیسک رکوردهای آسیا را جابهجا کرده و در پرتاب وزنه نیز مدالهای ارزشمندی سهم کاروان ایران شده است. ساره جوانمردی که پرچمدار کاروان ایران بود، با دو مدال طلا «دبل» کرده و شاهین ایزدیار با 6 طلا و یک نقره، توانسته چشمها را خیره کند. بدون شک اگر تک تک این قهرمانها به توجه رسانهای دل بسته بودند، تا امروز ورزش را رها میکردند و خانهنشین میشدند. آنها اما همچنان وسط کارزار هستند و از مبارزه دست برنمیدارند. حتی اگر خبرنگارها و مسئولان اعزامی به جاکارتا نیز درست مثل خبرنگارها و مسئولان مستقر در تهران، به این موفقیت بزرگ واکنش چندانی نشان ندهند.
دیدگاه تان را بنویسید