اظهارنظرهای تازه کیروش، بوی جاهطلبی برای رسیدن به یک موفقیت بزرگ نمیدهد
تشویش ۸۰ میلیونی
تازهترین خط قرمز کارلوس کیروش در تیم ملی، «سردار آزمون» است. این مربی که زمانی با کنار گذاشتن ستارههای پرحاشیه از تیم ملی به محبوبیت رسیده بود، مدت زیادی برای آزمون صبر کرد و بالاخره توانست این بازیکن را به اردوی تیمش برگرداند. پازل ذهنی آقای مربی با بازگشت پسرش تکمیل شده اما آیا در جملات جدید او، نشانی از جاهطلبی و دورخیز برای کسب یک جام به چشم میخورد؟ اگر مربی «امیدوار» نباشد، طبیعتا ۸۰ میلیون ایرانی نیز روی سرنوشت تیمشان در جام ملتها حساب ویژهای باز نخواهند کرد. پیش از سردار، بازیکنان زیادی تعمدا از تیم ملی فاصله گرفتند و در کوتاهترین زمان ممکن، جایگاهشان را در این تیم از دست دادند و دیگر به هیچ قیمتی نتوانستند پیراهن تیم کارلوس کیروش را بر تن کنند
آریا طاری
سرمربی تیم ملی از هر مجال کوچکی استفاده میکند تا کامل «انجام نشدن» برنامههای آمادهسازی تیم ملی در مسیر جام ملتها را به عنوان یک نقطه ضعف بزرگ برای فوتبال ایران معرفی کند. ظاهرا او از همین حالا بهانه شکست احتمالیاش را آماده کرده و پیاده نشدن صددرصدی ایدههایش را عاملی برای عقب ماندن تیم از وضعیت ایدهآل میداند.
نقشههای راه کیروش، در استانداردهای جهانی هستند اما چقدر با فوتبال ایران سنخیت پیدا میکنند؟ اگر مربیان باشگاهی نیز برنامه کمپ تابستانی در اسپانیا و ایتالیا را به مدیران باشگاههایشان بدهند، بدون تردید پاسخ دلچسبی نخواهند گرفت.
ظرفیت و بضاعت فوتبال ایران، محدود به نظر میرسد و با وجود این محدودیت، تا امروز امکانات نسبتا خوبی در اختیار کارلوس کیروش و پسرها قرار گرفته است. اوضاع ابدا به آن بدی که سرمربی پرتغالی ترسیم میکند، نیست. حتی بهترین و بزرگترین کمپهای ملی فوتبال دنیا، اشکالاتی در خود دارند اما «نظم» در آنها حرف اول و آخر را میزند.
اگر قرار باشد تیم ملی در یک کمپ شیک و پنج ستاره اروپایی تمرین کند اما آنقدر نظم نداشته باشد که یک بازیکن خاص بدون دعوت شدن به فهرست تیم، در آن حاضر شود، خبری از پیشرفت فوتبالی نخواهد بود.
«در ایران، عدهای قصد دارند ارزش واقعی عملکرد تیم ملی در جام جهانی روسیه را زیر سوال ببرند». این جمله، نشان میدهد سرمربی تیم ملی هنوز از حال و هوای جام جهانی خارج نشده است.
آن تورنمنت به پایان رسیده و تیم ملی هم اگرچه توانسته از مردم نمره قبولی بگیرد اما در طول جام به آن اندازه که کیروش اصرار دارد، درخشان نبوده است. در هیچ نقطهای از دنیا، تیمی که از مرحله گروهی حذف شده و به لحاظ هجومی یکی از ضعیفترین تیمهای جام بوده، به خاطر تنها یک پیروزی که آن هم با گل به خودی دقایق پایانی به دست آمده، با موجی از «ستایش» روبهرو نمیشود. ستایش، باید سهم ژاپنی باشد که هم از گروه صعود کرد و هم در اولین مسابقه حذفی، با یک نمایش شجاعانه و هجومی، در یک قدمی شکست دادن بلژیک پرستاره و پرقدرت قرار گرفت.
اعضای تیم فوتبال کره جنوبی با وجود شکست دادن آلمان بزرگ و حذف کردن این تیم از دور گروهی و انجام دو بازی قابل قبول برابر سوئد و مکزیک، با استقبال تخم مرغی و شعارهایی کاملا تند و زننده به کشور برگشتند اما کارلوس انتظار دارد فرش قرمزها برای تیم شکست خورده او، در هیچ شرایطی جمع نشوند.
کیروش آگاهانه در مورد تیم ملی و دستاوردهایش در جام جهانی، بزرگنمایی میکند. همه واقعیتها در مورد تیم این مربی اما با شروع جام ملتهای آسیا، برملا خواهد شد.
کیروش در بیانیههایش، مدام از لزوم پایبند بودن به باورها، ارزشها و اصول مینویسد اما خود او در ماههای گذشته چقدر به اصول همیشگیاش وفادار مانده است؟ آیا حضور دوباره سردار آزمون در جلسههای تمرینی، نشان از کوتاه آمدن کارلوس مقابل سختگیری همیشگیاش ندارد؟ آیا این چهره، هنوز همان مربی پرپرستیژ گذشته است؟ پیش از سردار، بازیکنان زیادی تعمدا از تیم ملی فاصله گرفتند و در کوتاهترین زمان ممکن، جایگاهشان را در این تیم از دست دادند و دیگر به هیچ قیمتی نتوانستند پیراهن تیم کارلوس کیروش را بر تن کنند.
سردار آزمون بعد از پایان جام جهانی روسیه، تیم ملی را با لحنی نهچندان محبتآمیز ترک کرد و در مصاحبههای مختلف، با جدیت از بیمیلیاش برای بازگشت سخن گفت. به نظر میرسد او از همان روز اول، چراغ سبز بازگشت را از کارلوس گرفته بود و به واسطه همین چراغ سبز، به استقبال «جنگ قدرت» با هواداران تیم ملی رفت. ایران در جام ملتهای امارات، به یک مربی «برنده» نیاز دارد.
مردی که جاهطلبی را به همه سلولهای تیمش تزریق کند و بازیکنانش را در شرایطی قرار بدهد که در مصاف با هر حریف، تنها از دوراهی «برد» یا «برد» حق انتخاب داشته باشند. برای شکست، همیشه دلایل زیادی وجود دارد و کیروش این روزها مشغول جمعآوری همین دلایل است.
کاش در معدن ذهنی آقای مربی اما، عناصری برای هجوم بردن به طرف پیروزی نیز یافت شود. کارلوس به خوبی نشان داد که بلد است تیمش را برای «نباختن» به زمین بفرستد اما انتظار میرود تیمی که چهار سال قبل «قصد حذف شدن» نداشت، این بار تنها با انگیزه «حذف کردن» رقبا به زمین برود.
دیدگاه تان را بنویسید