درباره محسنی که دیگر مهندس نیست
ممنوعالسپاس!
لید: در بازگشت به فوتبال اصفهان هم سرنوشتی به جز «اخراج» در انتظار محسن مسلمان نبود. ستاره ذوبیها بعد از خارج شدن از ترکیب مدنظر امید نمازی، وسایلش را برداشت و اردوی ذوب را ترک کرد. شاید او خیلی زود بخشیده شود و دوباره برای تیمش به میدان برود و شاید با یک قرارداد تازه، به تیم دیگری منتقل شود اما مهمتر از فاصله ایجاد شده میان این بازیکن و فوتبال، فاصله شکل گرفته میان او و تواناییهای خودش است. محسن باید به خودش برگردد و حقیقت آن است که دیگر زمان زیادی برای این کار پیش رو ندارد. برای سالها «حق رشد» این بازیکن به یک موضوع جنجالی در فوتبال ایران تبدیل شده بود اما مهرهای که زوران جورجوویچ یک روز به عنوان «بهترین فوتبالیست آینده ایران» معرفی کرد، در همه این سالها، چقدر رشد کرده است
آریا طاری
«خودکشی» تنها در قابهای خونآلود اتفاق نمیافتد و گاهی منظرهای کاملا عادی دارد. محسن مسلمان، چنین منظرهای برای خودش ساخته است. شاید خیلیها هنوز ندانند که این فوتبالیست بااستعداد، چطور خودش را به اخراجهای سریالی از باشگاههای مختلف پیوند زده اما دیگر همه میدانند که او روزهای آرام و دور از حاشیه را سپری کرده و دوباره به همان مسیر گذشته برگشته است. محسن قبل از پیوستن به تیم برانکو در لیگ پانزدهم، ماههای کابوسواری را سپری کرده بود. یحیی در ذوبآهن علاقهای به این بازیکن نداشت و حتی هواداران فولاد خوزستان، از عملکرد او در ترکیب تیمشان راضی نبودند. مسلمان با «چشمهای قرمز» به تمرین پرسپولیس رسید و زمزمهها در مورد او شدت گرفتند. برانکو ایوانکوویچ علاقه چندانی به جذب این بازیکن نداشت اما مدیران وقت باشگاه، این فرصت بزرگ را برای مسلمان به وجود آوردند. او زیر نظر برانکو مثل یک ساختمان کلنگی فروریخت و به یک برج باشکوه تبدیل شد. محسن مسلمان در پرسپولیس، حتی از دوران اوجش نیز بالاتر رفت. حتی اگر جایزه بهترین پاسور فصل به بازیکنان دیگری تقدیم میشد، هیچکس تردیدی نداشت که او با اختلاف بهترین پاسور فوتبال ایران است. محسن اگرچه هنوز یک بازیکن «90 دقیقهای» نبود اما آمادگی مطلوبی برای درخشیدن در ترکیب سرخپوشان داشت. او نجات پیدا کردن از بحران را مدیون پرسپولیس بود اما بعد از مدتی به تیم و کادر فنیاش پشت کرد و سرانجام به نیمکت دوخته شد. رفتارهای عجیب و دور از انتظار محسن، بلیت بازگشت او به ترکیب را سوزاند و آخرین مکالمه جنجالی با مترجم پروفسور، سند کنار گذاشته شدن او را امضا کرد. ذوبآهنیها به سرعت با فرش قرمز به سراغ مسلمان آمدند و او را دوباره به خدمت گرفتند اما بعد از هشت هفته پاسخ محسن به این آغوشِ باز چه بود؟ چند گل، چند پاس گل و چند نمایش درخشان در لیگ هجدهم از این بازیکن دیده شده است؟ آیا 27 سالگی، برای تکرار رفتارهای خامدستانه، کمی دیر نیست؟
طرد شدن محسن مسلمان از ذوبآهن، نشان میدهد که برانکو در مورد او مرتکب اشتباه نشده بود. بعد از شکراب شدن رابطه مرد کروات با این بازیکن، هواداران پرسپولیس بارها مسلمان را تشویق کردند و خواهان حضور او در ترکیب اصلی تیمشان شدند اما ایوانکوویچ نظم و پرستیژ تیمش را برای اجابت این درخواستها در خطر قرار نداد. این مربی حتی با وجود بسته بودن پنجره نقل و انتقالات باشگاه و در اختیار نداشتن یک بازیساز تخصصی، از محسن عبور کرد و حاضر نشد او را در فصل جدید نیز در بین شاگردانش قرار بدهد. تصور میشد مسلمان در شروع فصل جدید، انگیزههای زیادی برای اثبات دوباره خودش خواهد داشت اما بعد از این اتفاق جدید، تصمیم پروفسور منطقیتر از همیشه به نظر میرسد. برای سالها «حق رشد» این بازیکن به یک موضوع جنجالی در فوتبال ایران تبدیل شده بود اما مهرهای که زوران جورجوویچ یک روز به عنوان «بهترین فوتبالیست آینده ایران» معرفی کرد، در همه این سالها، چقدر رشد کرده است؟ محسن مسلمان عادت کرده به ازای هر قدم رو به جلو، چند قدم رو به عقب بردارد و ظاهرا قرار نیست چنین عادتی را ترک کند. مشکل اصلی کادر فنی ذوبآهن با این بازیکن، به میزان دوندگیاش در زمین برمیگردد. نمازی اعتقاد دارد که دونده نبودن «مهندس»، تاکتیک تیمش را به هم ریخته است. او حتی از تغییر پست تیم برای هماهنگ شدن با محسن صحبت کرده اما ظاهرا این نقشه نیز چندان موثر نبوده و از مسلمان، یک بازیکن سختکوش و دونده نساخته است. ذوبیها حتی پیراهن شماره 10 و بازوبند کاپیتانی را نیز به این ستاره سپردند اما باز هم نتوانستند ساقهای مسلمان را روشن کنند.
محسن مسلمان میتوانست مهمترین استعداد عصر خودش باشد. او پتانسیل سالها بازی در تیم ملی را داشت. تواناییهای این هافبک فانتزی، از بسیاری از لژیونرهای فعلی فوتبال ایران بیشتر به نظر میرسد اما پیشرفت تنها وابسته به نبوغ ذاتی نیست و به مقادیر زیادی از سختکوشی و زندگی حرفهای نیز نیاز دارد. او بعد از یکی از نیمکتنشینیها در پرسپولیس، با طعنه و کنایه از «ممنوعالبازی« شدنش صحبت کرده بود. برانکو، این ممنوعیت را برای مسلمان به وجود آورد اما این محسن بود که خودش را «ممنوعالسپاس» کرد. رفتار محسن مسلمان با پیراهن پرسپولیس و ذوبآهن و از آن مهمتر با استعدادش خودش، ابدا قدرشناسانه نبود. او حالا بیشتر از یک بازیکن بزرگ، به یک استعداد تلفشده شباهت دارد. به مهندسی که اولین خشت کج را تا ثریا ادامه خواهد داد.
دیدگاه تان را بنویسید