توریست‌ها!

چهار سال بعد از رسیدن به جمع ۶ تیم برتر دنیا در رقابت‌های جهانی با اسلوبودان کواچ، این بار تیم ملی والیبال ایران با کولاکوویچ، در دور دوم این رقابت‌‌ها طعم سه شکست متوالی را چشید و با قرار گرفتن در رده سیزدهم، به کارش در این تورنمنت پایان داد. همه شواهد نشان می‌دهند والیبال ایران در طول این چهار سال پسرفت کرده و با این روند، آینده روشنی در انتظار این تیم نخواهد بود. والیبال برای چندین سال به عنوان الگو به همه رشته‌های ورزشی تیمی در ایران معرفی می‌شد اما آنها دیگر الگوی مناسبی برای هیچ ورزشی به شمار نمی‌روند. مساله، تنها شکست خوردن یا پیروز شدن در جدال با تیم‌های دیگر نیست. بعد از ولاسکو، تیم ملی والیبال ایران هیچ‌وقت «شور و حال» قابل توجهی نداشته و حالا نیز کولاکوویچ نتوانسته اشتیاق را به اردوی تیمش برگرداند اعتراض به دستمزد بیشتر و دیده ‌شدن وسیع‌تر فوتبالیست‌ها، همواره بخشی از اظهارنظرهای والیبالیست‌ها را شکل می‌داد اما حالا مقایسه آخرین نمایش‌های فوتبال و والیبال در جام‌های جهانی، ثابت می‌کند که ستاره‌های فوتبال سزاوار توجه بیشتری هستند

آریا طاری

رقابت‌های جهانی 2018 برای والیبال ایران امیدوارکننده آغاز شد. تیم کولاکوویچ بعد از شکست دادن پورتوریکو در یک مسابقه نسبتا ساده، بلغارستان میزبان را در حضور هواداران پرشمارش از پیش رو برداشت و در جدال سوم، هیچ امتیازی به کوبا نداد. در جدال با لهستان اما تیم ملی حرف زیادی برای گفتن نداشت و در سه ست متوالی نتیجه را به حریف واگذار کرد. پیروزی سخت و نزدیک برابر فنلاند، نشان داد که این تیم بخشی از روحیه و اعتماد به نفسش را از دست داده و در سراشیبی سقوط قرار گرفته است. ایران در مرحله دوم، قرعه نسبتا مناسبی داشت و می‌توانست با کنار زدن بلغارستان و کانادا، خودش را به جمع 6 تیم برتر مسابقات جهانی برساند. پسران کولاکوویچ که کاملا با بحران درگیر شده بودند، حتی نتوانستند یک ست از بلغارستان بگیرند. این تیم در مسابقه دوم برابر کانادا با نتیجه سه بر دو شکست خورد تا از رقابت‌های جهانی کنار برود. مسابقه آخر با آمریکا، تنها یک دیدار تشریفاتی بود اما انگیزه چندانی برای این بازی در ستاره‌های تیم دیده نمی‌شد و در نهایت این مسابقه با برتری یک‌طرفه حریف به پایان رسید. به نظر می‌رسد بیشتر از هر چیزی، «خستگی» به تیم ملی والیبال لطمه زد. هرچه زمان بیشتری از جام سپری شد، انرژی و توان بازیکنان تیم تحلیل رفت. دلیل این اتفاق را باید در یک تصمیم عجیب جست‌وجو کرد. در فاصله‌ای بسیار کوتاه با شروع این تورنمنت، وقتی همه تیم‌ها جلسه‌های تمرینی کم‌فشار را دنبال می‌کردند تا در مسابقات جهانی در اوج آمادگی و انرژی قرار داشته باشند، ایران تقریبا با تمامی ستاره‌هایش راهی بازی‌های آسیایی جاکارتا شد. بدون تردید یک تیم معمولی‌تر از والیبال ایران نیز می‌توانست طلای این بازی‌ها را به دست بیاورد اما به دلیل پاداش خوب قرار گرفتن روی سکوی اول، ستاره‌های تیم ترجیح می‌دادند راهی اندونزی شوند و شخصا در این رقابت‌ها حاضر باشند. ورزشی که مدیرانش طلای آسیایی را به درخشش در مسابقات جهانی ترجیح می‌دهند و ستاره‌ها در آن تصمیم‌گیرنده هستند، طبیعتا چنین تنزلی را نیز تجربه می‌کند.

از زمانی که اوج‌گیری والیبال ایران با خولیو ولاسکو آغاز شد، فخرفروشی ستاره‌های این رشته به سایر ورزش‌ها نیز اتفاق افتاد. آنها مدام از کارهای بزرگ‌شان صحبت می‌کردند و خودشان را بهترین «تیم» تاریخ ورزش ایران می‌دانستند. خولیو ولاسکو هنوز هم یک مربی موفق است و توانسته آرژانتین را به یکی از قدرت‌های بزرگ والیبال دنیا تبدیل کند. ایران اما کجای معادله والیبال در جهان ایستاده است؟ در سال‌های گذشته همواره به کنایه گفته می‌شد که برای رسیدن به یک نتیجه آرمانی، والیبالیست‌ها باید به جای فوتبالیست‌ها در جام جهانی فوتبال حاضر شوند. اعتراض به دستمزد بیشتر و دیده ‌شدن وسیع‌تر فوتبالیست‌ها، همواره بخشی از اظهارنظرهای والیبالیست‌ها را شکل می‌داد اما حالا مقایسه آخرین نمایش‌های فوتبال و والیبال در جام‌های جهانی، ثابت می‌کند که ستاره‌های فوتبال سزاوار توجه بیشتری هستند. تیم ملی والیبال در این سال‌ها همیشه یکی از تیم‌های خوب والیبال دنیا محسوب شده اما در این بازه زمانی، چه افتخاری به دست آورده است؟ حقیقت آن است که قهرمانی بازی‌های آسیایی در شرایطی که حتی ژاپنی‌ها با تیم اصلی‌شان در آن حاضر نشده‌اند، یک افتخار بزرگ و تاریخی به شمار نمی‌‌رود. هدف‌گذاری خولیو ولاسکو برای والیبال ایران، ایستادن روی یکی از سکوهای المپیک بود اما ایران نه در المپیک، نه در لیگ جهانی، نه در جام جهانی و نه حتی در رقابت‌های جهانی، هرگز نتوانسته تا مرحله نیمه نهایی پیش برود. پیشرفت چشمگیر ژاپن در دو سال گذشته، شاید حتی «بهترین» بودن ایران در آسیا را نیز به چالش بکشد. والیبال ایران یک عصر طلایی را سپری کرده و حالا به پایان آن رسیده است. در همین عصر طلایی اما به جز برنده شدن در چند رقابت خاص، هیچ دستاورد خارق‌العاده‌ای در کارنامه این تیم دیده نمی‌شود.

در همه تورنمنت‌های این چند سال، ایران همواره چند نماینده در جمع بهترین‌ها داشت اما این بار هیچ‌کدام از ستاره‌های تیم ملی حتی در بین 10 نفر اول پست خودشان نیز قرار نگرفتند. ایران نه در دفاع روی تور، نه در سرویس، نه در آبشار، نه در امتیاز گرفتن و نه در دریافت عقب زمین، هیچ چهره شاخصی در رقابت‌های جهانی نداشته و بعید به نظر می‌رسد هیچ بازیکنی از این تیم، در این مقطع زمانی با پیشنهاد اروپایی مواجه شود. مساله، تنها شکست خوردن  یا پیروز شدن در جدال با تیم‌های دیگر نیست. بعد از ولاسکو، تیم ملی والیبال ایران هیچ‌وقت «شور و حال» قابل توجهی نداشته و حالا نیز کولاکوویچ نتوانسته اشتیاق را به اردوی تیمش برگرداند. در چهره ستاره‌های والیبال ایران، انگیزه زیادی برای موفقیت دیده نمی‌شود. به نظر می‌رسد حداقل چند نفر از آنها، به همه خواسته‌های والیبالی‌شان رسیده‌اند و آنقدر اشباع شده‌اند که دیگر حاضر نیستند برای بردن هر مسابقه خودشان را به آب و آتش بزنند. سعید معروف کاپیتان و پرتجربه‌ترین بازیکن تیم به شمار می‌رود اما همچنان کنترلی روی رفتارش در زمین ندارد. نگاه او به کوبیاک و اخطار گرفتن این بازیکن از داور در حساس‌ترین لحظات از تعیین‌کننده‌ترین ست بازی با لهستان، ثابت کرد که معروف، همان معروف جنجالی بازی‌های لیگ برتر والیبال ایران است. قراردادهای میلیاردی و دستمزدهای نجومی در والیبال ایران، تاثیر خاص خودش را روی ستاره‌ها داشته و در زمین، از آنها مشتی مهره بی‌تفاوت ساخته است.

روند معرفی پدیده‌های جوان به والیبال ایران با کولاکوویچ دوباره سرعت گرفته اما سرمربی صربستانی هنوز اعتقاد زیادی به نفرات کم سن و سال حاضر در اردو ندارد. «امیرحسین توخته» به عنوان یکی از شاخص‌ترین مهره‌های جوان تیم، فرصت زیادی برای بازی در رقابت‌های جهانی به دست نیاورد اما در دیدار با کانادا به کمک سرویس‌های فوق‌العاده‌اش، عملا یک ست را به تنهایی برای ایران برد. توخته، کاظمی، شفیعی و دیگر نفرات کم‌تجربه تیم ملی، تنها دلیل برای امیدواری به آینده هستند. والیبال ایران برای رها شدن از وضعیت فعلی، به یک تغییر نسل فوری نیاز دارد. به وداع با نفراتی مثل معروف و موسوی که دیگر حریص رسیدن به موفقیت نیستند. شاید پروسه کشف یک نسل طلایی دیگر، چند سال به طول بینجامد اما اگر این اتفاق رخ ندهد، والیبال ایران حتی در آسیا نیز با تهدیدهای بزرگی روبه‌رو خواهد شد.