آیا روزبه چشمی بالاخره تبدیل به یک مدافع میانی پخته و بیاشتباه خواهد شد؟
چشمیکه بسته ماند
لقب «مدرنترین مدافع 10 سال اخیر فوتبال ایران» قرار بود اعتماد به نفس زیادی برای روزبه چشمی به وجود بیاورد اما در عمل، به ضرر این بازیکن تمام شد و او را بیشتر از هر مدافع دیگری زیر ذرهبین قرار داد. روزبه با تصمیم کارلوس کیروش تغییر پست داد و از خط هافبک، به قلب دفاع منتقل شد. او تواناییهای منحصربهفردی برای بازی در این بخش از زمین دارد اما به نظر میرسد هنوز نتوانسته با این تغییر کنار بیاید و همه مسئولیتهای یک مدافع میانی را درک کند. او این روزها «مقصرترین مدافع میانی استقلال» به شمار میرود.
قدم زدن تا رختکن مقابل نگاههای شادمان ستارههای السد، احتمالا تلخترین قاب در دوران فوتبال روزبه چشمی بوده است. او در حالی ناچار به ترک زمین شد که به نظر میرسید آبیها در آستانه رقم زدن یک بازگشت تاریخی هستند. همه چیز برای استقلال خوب پیش میرفت تا اینکه چشمی با دریافت کارت زرد دوم، تیمش را 10 نفره کرد و آخرین روزنههای امید را روی هواداران استقلال بست. هنوز بازی به پایان نرسیده بود که موجی از حملات علیه این مدافع به راه افتاد. او تنها «مقصر» حذف استقلال نبود و در دیدار رفت نمایش فردی بسیار خوبی مقابل السد داشت اما ماجرای اخراج در دیدار برگشت، موجب شد اشتباهات دانشگر، سیدمهدی رحمتی و دیگران در ورزشگاه آزادی کاملا به فراموشی سپرده شود. حالا همه روزبه چشمی را مقصر میدانستند و حجم سرزنشها، روی شانههای این بازیکن سنگینی میکرد. چهره درهم ریخته و ناراحت روزبه در اولین تمرین تیم بعد از حذف شدن در لیگ قهرمانان آسیا، به روشنی نشان میداد که او چه فشاری را تحمل میکند. مشکل استقلالیها با این بازیکن، تنها در خطای منجر به دریافت کارت زرد دوم خلاصه نمیشد. او در نیمه اول با اعتراض به عملکرد داور، به سادگی اخطار گرفت و به شکل ناخواستهای، زمینه را برای فروپاشی رویای استقلال مهیا کرد. او پیش از این نیز بارها سهلانگاریاش را در زمین به نمایش گذاشته و ثابت کرده که با وجود تعریف و تمجیدهای کارلوس کیروش، هنوز با استانداردهای یک مدافع مطمئن، فاصله دارد؛ حتی اگر توپ را به خوبی در زمین به گردش دربیاورد و به جای زیر توپ زدن، همیشه یکی از هافبکها را برای ارسال پاسهای سالم انتخاب کند. روزبه در میانه میدان، یک فوتبالیست تثبیتشده بود و نیازی نداشت تا تواناییهایش را مدام به چالش بکشد. در مرکز خط دفاع اما، او راهی بسیار طولانی برای تبدیل شدن به یک مدافع مطمئن داشت، راهی که هنوز هم با موفقیت طی نشده است. چشمی در قلب دفاع تیم ملی امید، آزمایش ناامیدکنندهای را سپری کرد و به یکی از دلایل ناکامی تیم محمد خاکپور تبدیل شد. او سپس در استقلال در این جایگاه قرار گرفت و برای مدتی، دائما تیمهای حریف را صاحب ضربه پنالتی کرد. یکی از این پنالتیها، به گل سه امتیازی علی علیپور در داربی ختم شد. به نظر میرسید جام جهانی، فرصتی برای شکوفایی استعداد چشمی در مرکز دفاع باشد. او با وجود چند اشتباه کوچک در جدال با مراکش، این بازی را به سلامت پشت سر گذاشت اما در بدترین موقعیت زمانی ممکن، مصدوم شد تا مجید حسینی جایگزین او شود. درست وقتی مجید به عنوان یکی از شگفتیسازترین مهرههای تیم ملی در جام جهانی برای انتقال به ترابوزان آماده میشد، چشمی ماجرای چالشبرانگیز دیگری را در خط دفاعی استقلال آغاز کرده بود. آنچه در مسابقه با السد قطر اتفاق افتاد نیز بالاخره فراموش میشود اما حقیقت آن است که چشمی تا ابد برای اشتباه کردن فرصت ندارد. دیر یا زود، مشخص خواهد شد که پشت این اشتباههای مداوم چه چیزی نهفته است. یک مدافع بزرگ که به تدریج ساخته میشود یا هافبکی که از تغییر پست پشیمان است؟
دیدگاه تان را بنویسید