درباره دو چهره از نسل تازه سرمربیگری فوتبال ایران
جادوگر و نکو؛ یک روایت خاکستری
جواد نکونام و علی کریمی در فاصلهای کوتاه، دو روز حساس را در دوران مربیگریشان پشت سر گذاشتند. نکو در آزادی به پرسپولیس باخت و جادوگر در الگیلانو به پیروزی رسید. فارغ از هر نتیجهای، آنها دو چهره مهم در نسل تازه سرمربیگری فوتبال ایران به شمار میرفت. مردانی با چند شباهت و البته چند تفاوت بزرگ که شاید روزی روی نیمکت تیم ملی ظاهر شوند. وقتی کارلوس کیروش هدایت تیم ملی را بر عهده گرفت، علی کریمی و جواد نکونام کاپیتانهای اول و دوم تیم محسوب میشدند. سرمربی پرتغال بازوبند را از کریمی تحویل گرفت و آن را به نکونام سپرد. هر دوی آنها برای مدتی کوتاه دستیاری کارلوس کیروش را نیز تجربه کردند و هر دو به شکل ناخوشایندی از کادر فنی کارلوس جدا شدند. این دو نفر در ادامه مسیر مشابهشان، بدون تجربه جدی دستیاری، مشغول سرمربیگری شدند. کریمی یک تجربه عجیب و پرحاشیه را در نفت تهران سپری کرد و نکو نیز زیر سایه هیاهویی تمام نشدنی، در بابل مشغول به کار شد. به نظر میرسید هر دو مربی در اولین انتخاب، مرتکب اشتباه شدهاند اما هنوز زمان کافی برای جبران این اشتباهها وجود داشت. جواد بعد از ترک بابل، هدایت نساجی را پذیرفت. تیمی که با داوود مهابادی در بحران قرار داشت، با حضور نکو احیا شد و سرانجام بعد از ۲۴ سال به سطح اول فوتبال ایران رسید. صعود با نساجی به لیگ برتر، یک موفقیت بزرگ برای سرمربی تازهکار این باشگاه به شمار میرفت. همزمان با نتایج درخشان جواد نکونام، علی کریمی نیز ماموریتش در فوتبال رشت را با موفقیت به پایان برد. او روی نیمکت سپیدرود نشست و توانست این تیم را در جدول لیگ برتر حفظ کند. ستارههای گذشته تیم ملی در جایگاه تازه، مسیری به شدت مشابه را پیمودهاند اما شاید بازیهای بزرگ چند روز قبل، زمانی برای پایان این شباهتها باشد. نکو و جادوگر در فاصلهای بسیار کوتاه، دو مسابقه حساس را پشت سر گذاشتند. سرمربی نساجی با تیمش در ورزشگاه آزادی حاضر شد تا مقابل پرسپولیس قرار بگیرد. این اولین تجربه نساجی در آزادی در تاریخ لیگ برتر به شمار میرفت و هیچکس انتظار زیادی از شمالیهای تازهوارد لیگ نداشت. نساجی به لحاظ فنی نمایش نسبتا خوبی داشت و در نهایت با یک شکست سبک به خانه برگشت اما واکنشهای سرمربی جوان این تیم در کنار زمین، ابدا جذاب به نظر نمیرسیدند. نکو که سالها در فوتبال اروپا حضور داشته با تحرک عجیبش در کنار زمین و اعتراض مداوم به عملکرد داور، رفتاری شبیه به علیرضا منصوریان را از خودش بروز داد. عصبانی کردن برانکو در لیگ برتر کار بسیار سختی به نظر میرسد اما جواد به خوبی از پس این ماموریت سخت برآمد. او که به گفته خودش بیشترین تاثیر را از «کاماچو» گرفته، در اولین بازی بزرگ دوران مربیگری کاری را انجام داد که کاماچو به ندرت در همه سالهای فعالیت فوتبالی انجام داده بود. البته که در فوتبال اروپا نیز مربیانی مثل کلوپ به تحرک در کنار زمین خو گرفتهاند اما حرکات کلوپ در جهت تهییج بازیکنان خودی صورت میگیرد و ابدا به راه رفتن روی مغز داور ارتباطی پیدا نمیکند. جواد تصور میکند با این رفتار بازیکنان تیمش را به وجد میآورد اما به جای این اتفاق، تنها اضطراب به ستارههای نساجی در زمین منتقل میشود. جدال با پرسپولیس، موجی از سرزنش را برای جواد نکونام رقم زد اما مدت کوتاهی بعد علی کریمی در سپیدرود، به یک پیروزی تحسینبرانگیز رسید. او تیمی که در لیگ حتی یک پیروزی به دست نیاورده بود را تحویل گرفت و این تیم را در داربی حساس گیلان به پیروزی رساند. تشویق این مربی در رختکن از سوی بازیکنها، میزان محبوبیت او را در تیم نشان میدهد. جادوگر تا امروز به واسطه همین محبوبیت به نتایج دلخواهش رسیده اما از این به بعد، باید روی دانستههای فنی برای رسیدن به نتایج مطلوب حساب کند. دستیاران مغضوب کیروش، حالا چهرههای تازهنفس مربیگری در لیگ برتر هستند. نکو با کنترل واکنشها و فراموش کردن دوربینها و کریمی با افزایش سطح تاکتیکی، میتوانند آینده تیم ملی را تضمین کنند. تجربه حضور در اروپا برای تبدیل شدن هر دوی آنها به مربی کاملا مفید بوده است. با این وجود شاید عجله برای سرمربیگری در بالاترین سطح، برای جادوگر و نکو کمی مشکلساز شود.
دیدگاه تان را بنویسید