نقش شادی و نشاط در سلامت روان انسان
ایرانیها شادند؛ آری یا خیر؟!
فائزه ناصح، دکترای روانشناسی عمومی
به باور کارشناسان و متخصین روانشناس و روانپزشک شادمانی و نشاط به عنوان یکی از اساسیترین هیجانات بشر از مهمترین علل ارتقای سلامت روان برای افراد جامعه است. باتوجه به تحقیقات و پژوهشهای حوزه روانشناسی شادی، حلقه گمشده در سلامت روان جامعه ما است بطوریکه اکثریت مردم در طبقات اجتماعی مختلف ناشاد هستند؛ با استناد به تحقیقات روانشناسی میتوان گفت میزان رضایت از زندگی و شادی در جوامع ایرانی در مقایسه با کشورهای دیگر که بعضا از نظر مادی و اقتصادی در جایگاه مناسب و مطلوبی هم قرار ندارند، بسیار کمتر است. پرسش اساسی آن است که چرا ایرانیها در زمره جوامع ناشاد قرار دارند و جزو یکی از کشورهای غمگین دنیا محسوب میشوند؟!
نخستین پاسخ باتوجه به مطالعات آسیب شناسی در جهت افزایش یاس و نومیدی آن است که سطح ارضای نیازهای درونی و روانی در جامعه ایرانی نسبت به جوامع مشابه، بالاتر است. درست است که ایران از نظر موقعیت جغرافیایی در منطقه خاورمیانه قرار گرفته است اما باید اذعان داشت که ایرانیها از نظر سطح توقعات کمی بیشتر نزدیک به کشورهای اروپایی و پیشرفته هستند. باتوجه به آنکه رضایتمندی یک مقوله درونی تلقی میشود و با شادی ارتباط مستقیمی دارد میتوان گفت بطور دائم فایل مقایسه در ذهن ایرانیها باز است؛ بنابراین به هر میزانی که در حوزههای مختلف دستاورد هم کسب کنند، باز هم برایشان ارضا کننده ناست. برایناساس میتوان اظهار داشت از آنجاییکه میزان رضایتمندی در جوامع ایرانی در سطوح بالایی قرار دارد، همین موضوع سبب میشود تا میزان شادی و نشاط در میان آنها کمتر باشد.
البته عوامل دیگری نیز در کمرنگ شدن وضعیت خشنودی و خوشحالی مردم موثر است که مهمترین آن وضعیت معیشتی و اقتصاد نابسامان جامعه و نبود رفاه اجتماعی است که ساماندهی به این فاکتورهای اساسی بر عهده دولت و حکومت است و مردم به تنهایی نمیتوانند در محقق شدن این موهوم نقش داشته باشند. البته عامل مهم دیگری که میتواند بیشترین نقش را عهدهدار باشد، صداوسیما است که میتوانند به کاهش شادی دامن بزند و با سریالها و فیلمهایی که پخش میکند، میتواند میزان شادی را در میان مردم پایین بیاورد. بنابراین چون ما با جامعهای سر و کار داریم که بهطور طبیعی میزان شادی در آن پایین است. پس صداوسیما و رسانهها باید سعی کنند سریالهایی نسازند که فقط به مشکلات جامعه دامن بزنند؛ چون هرچیزی که پرطرفدار باشد مسلما شادیآور نیست.
باید خاطر نشان کرد به هر اندازه آدمی نتواند احساس شادمانی و خرسندی را در زندگی تجربه کند به همان اندازه نیز از سلامت روانی فاصله میگیرد. چراکه سلامتی مفهومی چند بعدی است که علاوه بر عدم بیماری و ناتوانی، احساس شادکامی و بهزیستی را نیز دربر میگیرد. برایناساس میتوان گفت شادی مفهومی است که چندین مؤلفه اساسی دارد: نخست، مؤلفه عاطفی و هیجانی که باعث میشود فرد همواره از نظر خلقی، شاد و خوشحال باشد. دوم، مؤلفه اجتماعی که گسترش روابط اجتماعی با دیگران و افزایش حمایت اجتماعی را به دنبال دارد. سوم، مؤلفه شناختی که باعث میشود فرد شادکام وقایع روزمره را به گونهای تعبیر و تفسیر کند که خوشبختی وی را به دنبال داشته باشد.
البته ناگفته نماند کارشناسان معتقدند یکی از مهمترین شاخصهای اصلی سلامت روان در عصر حاضر تجربه و لمس شادی و نشاط و رضایت از زندگی در طول مدت 30 روز گذشته است. برایناساس دیگر سلامت روان تنها به عنوان یک پدیده روانشناختی در نظر گرفته نمیشود، بلکه شاخصهای اجتماعی نیز فاکتورهای مهمی برای برخورداری از سلامت روان محسوب میشوند. درحقیقت باید متذکر شد، سلامت روان یک سازه روانشناختی صرف نیست بلکه یک سازه روانی اجتماعی است.
دیدگاه تان را بنویسید