شکست اکثریت طرحها و برنامههای مبارزه با فقر در ایران
وقتی بازنشستگی معنای فقیری میدهد
طهمورث حسینی
صبح دیروز نشست چهارم سلسله جلسات گفتمانسازی عدالت فراگیر با موضوع «فقرزدایی و رفاه در جغرافیای ایران» به همت موسسه کار و تامین اجتماعی برگزار شد.
در ابتدای این نشست، «ابراهیم صادقیفر» مدیرعامل موسسه کار و تأمین اجتماعی اظهار کرد: از برنامه اول تا برنامه هفتم توسعه، همواره تاکید شده که دولت باید سطح توسعه مناطق محروم را به طور متوازن حفظ و سیاستهای تمرکززدایی را در دستور کار قرار دهد و حتی سهمی از فروش نفت برای آن برنامهها لحاظ شده بود. وی افزود: با این حال، در استان سیستان و بلوچستان ۵۳درصد بازماندگی از تحصیل به دلیل فقر نسبت به سایر استانها بیشتر است یعنی تمام سیاستهای که تاکنون اجرا شده شکاف میان مناطق را کاهش نداده است لذا باید سیاستهای خود را در زمینه توسعه منطقهای مورد پالایش و اصلاح قرار دهیم.
رشد شکاف درآمدی شهر-روستا؛ عامل شکست محرومیتزدایی
در ادامه «محسن مردعلی» جانشین مدیرعامل بنیاد علوی در رابطه با موضوع محرومیتزدایی منطقهای گفت: جمعیت ما در سالهای اخیر ۱.۵درصد رشد داشته ولی رشد اقتصادی ما همواره نسبت به رشد جمعیت هرساله یک درصد عقب افتاده است. شکاف ضریب جینی ما هم که حاکی از فاصله دهکهای درآمدی و شکاف طبقاتی است، فزاینده بوده درحالیکه ایران جزو ۱۰ کشور اول دنیاست که زیرساخت توسعه در تمامی روستاها دارد و بالای ۹۰درصد روستاها دسترسی به آب، گاز، اینترنت، مدرسه، درمانگاه، برق و... دارند. پس مشکل مناطق محروم ما زیرساخت نیست و ریشه فقر منطقهای امر دیگری است.
وی تاکید کرد: با وجود فراهم کردن زیرساختها، جمعیت روستایی ما باز هم دچار معضل مهاجرت به حاشیه شهر است. با افزایش حاشیهنشینی نیز بزهکاری، مشاغل کاذب و فقر بیشتر میشود و علت این است که شکاف درآمدی میان روستایی و شهری در کشور در حال افزایش است. حتی میانگین معدل امتحانات نهایی دانشآموزان هم مطابق با میزان محرومیت است و در برخی استانها میانگین معدل کل امتحانات نهایی زیر ۸ است!
محرومیتزدایی خاصی صورت نگرفته است
در ادامه این نشست «حامد قادرمرزی» مدیرعامل صندوق بیمه اجتماعی روستاییان و عشایر نیز اظهار کرد: فقر معضلی چندوجهی است و به تناسب شرایط مناطق متفاوت است. همیشه فقرا از محرومیت چندگانه رنج میبرند و ابعاد فقر فقط به فقر درآمدی ختم نمیشود و فقر دسترسی، آموزشی، بهداشتی، معنوی، اجتماعی و فرهنگی، مسکنی و... در پی فقر درآمدی وجود دارد و تشدید میشود.
وی افزود: فقر مطلق به معنای عدم دسترسی به نیازهای اساسی خوراک، پوشاک و مسکن است اما فقر نسبی در هر محیط متفاوت است. حاکمان ایرانی برای مقابله با فقر به تناسب منابع خود اقداماتی انجام دادهاند. ما از زمان مشروطه برنامه مقابله با فقرزدایی داشتیم یعنی ۱۲۰ سال سابقه قانونی فقرزدایی داریم. پس از انقلاب نیز در قانون اساسی رفع نیازهای اولیه در مقدمه قانون اساسی آمده و اصل سوم قانون اساسی مشخصا به فقرزدایی اشاره کرده است.
مدیرعامل صندوق بیمه اجتماعی روستاییان و عشایر با اشاره به موضوع فقرزدایی جغرافیایی گفت: فقر گاهی متاثر از عوامل طبیعی است یعنی مناطقی به خاطر محرومیت منابع آب، خشکسالی و... دچار مشکل هستند. در ایران نیز به دلیل نیمهخشک بودن اکثر مناطق کشور، بخشی از این فقر طبیعی است که باید رفع شود.
وی تاکید کرد: فقر نسبی توسط هیچ حکومتی از بین نمیرود اما مساله ما فقر مطلقی است که باید به آن توجه شود. ما ۲۲ میلیون جمعیت روستایی داریم اما بخش زیادی از آن در آبادیهایی زندگی میکنند که کمتر از ۲۰ خانوار دارد و این ناشی از فقر است.
فقر را به روستا تحمیل کردهایم
قادرمرزی با اشاره به این موضوع که «ما خودمان فقر را به روستا تحمیل کردیم ولی با مهاجرت روستانشینان به شهر مخالفیم»، گفت: سیاست ما یک بام و دو هواست. هیچ بخشی از اصول قانون اساسی درباره روستاییان و محرومیتزدایی را اجرا نکردیم و بیقانونی کردیم اما وقتی روستایی برای رهایی از فقر به شهر فرار میکند، او را متهم به سکونت غیررسمی و غیرقانونی میکنیم!
مدیرعامل صندوق بیمه اجتماعی روستاییان و عشایر تصریح کرد: یکی از نتایج بحث فقرزدایی در روستا این بود که در سال ۱۳۸۳ و برای حل مشکل بیمه روستاییان، صندوق بیمه اجتماعی تشکیل شد که نقش قابل ملاحظهای در فقرزدایی و اشتغال در روستا داشت. ما بخشی از منابع دولتی را به روستا هدایت کردیم و نقش قابل ملاحظهای در حفظ جمعیت روستایی داشتیم.
قادرمرزی: سیاست ما یک بام و دو هواست. اصول قانون اساسی درباره روستاییان و محرومیتزدایی را اجرا نکردیم اما وقتی روستایی برای رهایی از فقر به شهر فرار میکند، او را متهم به سکونت غیررسمی و غیرقانونی میکنیم
امروز بازنشسته شدن هم یک عامل فقر است
در ادامه این نشست «حبیب جباری» کارشناس سازمان برنامه و بودجه و استاد دانشگاه تهران اظهار کرد: قبلا فقر در کشور با تحت پوشش کمیته امداد و بهزیستی بودن تداعی میشد اما امروزه بازنشسته شدن میتواند عامل فقر شده و نماد فقیر بودن تلقی شود.
وی افزود: هزینه حمل و نقل روستایی یکی از عوامل فقر چندبعدی منطقهای ما محسوب میشود. هزینههای بهداشتی نیز از این عوامل است. یارانهای که به فقرا پرداخت میشود، ارزشش یک پنجم شده و شرایط فعلی فقر منطقهای ما با این روند قابل پیشبینی است.
جباری تصریح کرد: ما چند بعد فقر در ایران را داریم که با حل آنها میتوانیم فقرزدایی پایدار داشته باشیم ازجمله فقرزدایی سلامت، فقرزدایی مسکن، فقرزدایی اشتغال و فقرزدایی آموزش که مهمترین آنهاست. همچنین شاخصهایی مثل فقر محیطزیستی اضافه شده که برخی مناطق غیرقابل سکونت شده و لازمالمهاجرت مثل خوزستان و سیستان و بلوچستان، به خاطر مشکل ریزگرد و طوفان و فرسایش خاک که باید مدنظر پژوهش فقر باشد.
افزایش سطح فقر روستایی در دهه 90
این کارشناس سازمان برنامه و بودجه تشریح کرد: فقر چندبعدی اصلیترین مانع توسعه پایدار است. گزارش مرکز پژوهشهای مجلس نشان میدهد که ما به خاطر اقدامات زیرساختی و زیربناهای رفاهی، کاهش نسبی فقر روستایی را در دهه ۱۳۸۰ داشتیم اما پس از اشباع امکانات و توسعه زیرساخت، به دلیل مشکلات درآمدی و توسعهای در روستاها و به ویژه نیمهشرقی کشور، در دهه ۱۳۹۰ شاهد افزایش سطح فقر روستایی و مناطق پیرامونی بودیم.
وی افزود: بحث نماگرهای فقر چندبعدی به ما نشان میدهد که خانوارها در خانوادههای روستایی به دلیل نبود دارایی خاصی که زندگی را تغییر بدهد، فقیر هستند. بیماری، زلزله، حادثه و خشکسالی و... به راحتی خانواده روستایی را از هم فرومیپاشد زیرا بنیانی مالی برای بازسازی خود ندارند.
جباری: قبلا فقر در کشور با تحت پوشش کمیته امداد و بهزیستی بودن تداعی میشد اما امروزه بازنشسته شدن میتواند عامل فقر شده و نماد فقیر بودن تلقی شود
دورافتادگی به مثابه تلههای فضایی فقر
جباری گفت: وسعت فقر در روستاها سه برابر مناطق شهری است و این را جداول ما نشان میدهد. سیستان و بلوچستان، خراسان جنوبی و خوزستان در راس استانهای فقیر کشور محسوب میشوند. موقعیت جغرافیایی نیز باعث ورود به تله فضایی فقر میشود. فقر در نهبندان و زابل در شرایطی که تجارت مرزی وجود ندارد، به نحوی است که تنها قاچاق میتواند جمعیت را حفظ کند چون هیچ آب و آبادی خاصی در این مناطق وجود ندارد. خود دورافتادگی و یکپارچگی پایین و پراکندگی از تلههای فضایی فقر است.
این استاد دانشگاه تهران بیان کرد: راز موفقیت چین در فقرزدایی وجود برنامه هدفمند فقرزدایی است. برنامهریزی در آنجا متمرکز است اما برنامهریزی در کشور ما نامتمرکز و چندگانه است. از این نوع برنامهریزی هند نیز استفاده میکند. چین تاکنون نیمی از جمعیت فقیر خود را از بین برده و به جمعیت غیرفقیر نسبی بدل کرده و هند این برنامه را برای سال ۲۰۳۰ با الهام از چین دارد.
وی افزود: مهمترین مطالبه فقرای حاشیهنشین ما مثل فقرای شهری، کاهش نرخ تورم است. شوکدرمانی تعداد این فقرا را بیشتر میکند و به کاهش تورم نمیانجامد. در این شرایط ما اول باید سیاستهای سرزمینی و فضایی خود را تغییر دهیم. آمایش سرزمینی هنوز جایی در سیاستگذاری ما ندارد.
این استاد دانشگاه در پایان تصریح کرد: متاسفانه فشار زیادی وجود دارد که مسئولان منطقه خود را منطقه محروم جا بزنند و این موضوع تعارض منافع ایجاد کرده است و با محرومیتزدایی در تضاد قرار گرفته است.
تغییرات نرخ انرژی و بیم افزایش آسیب به فقرا
در پایان این نشست «کوثر کریمیپور» کارشناس سیاستگذاری یونیسف و استاد جامعهشناسی دانشگاه بهشتی نیز در این رابطه اظهار کرد: ما از سال ۱۳۶۱ طرحهای مقدماتی شناسایی مناطق محروم کشور را داشتیم و در ادامه به ادبیات فقر چندبعدی پرداختیم.
وی افزود: از سال ۱۳۵۶ مدل مداخله مکانمحور در حوزه فقر را داشتیم و منطقه محروم را ملاک مداخله قرار دادیم و فرد و خانوار هدف مطالعه مناطق محروم قرار نمیگرفتند و بازه مطالعه و بررسی بزرگتر شد. تهران نگاه مکانمحور به فقر در حاشیه دارد اما مراکز استان در پاسخ به تهران معمولا شاخصهای فقر را چیزهایی دیگر میدانند. مثلا اختلافات قومی و مشکلات راهداری برای مراکز استانها شاخص مهمتری از منظر سنجش فقر بوده و معیار فقر برای آنها متفاوت بوده است.
کریمیپور ادامه داد: تصمیمگیری برای فقر منطقهای از تهران یکی از مشکلات ماست چون هدفگیری ما بیشتر مکانمحور است و افراد را در فقرزدایی فراموش میکنیم. با همین سیاستگذاری، زیرساختسازی کردیم اما با این حال فقر در مناطق حل نشده است. استاد دانشگاه بهشتی تاکید کرد: ما برای تغییرات قیمت انرژی باید به نفع عدالت، فضای بازتوزیع منابع یارانهای را مطرح کنیم تا تغییرات نرخ انرژی و هدفمندسازی دوباره یارانهها باعث آسیب شدید به بخش فقیر حاشیهنشین جامعه نشود.
دیدگاه تان را بنویسید