در حاشیه ممنوعیت ورود ساز به پارکها و فضای سبز
هر دم از این باغ بری میرسد
چند سالی هست که هرازگاهی خبری در حوزه موسیقی داغ میشود که به شهرداری و نگرش آن به موسیقی برمیگردد.
هرچند تغییر و تحولات شهرداری در این سالها باعث تغییر سه شهردار شده است و از نگرش 12 ساله سرهنگ قالیباف به نگرش مهندس نجفی در هفت ماه و مهندس افشانی تازهکار رسیده است. اما کسی خبری از تغییر و تحولات در شهرداری و سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران در حوزه تصمیمات موسیقی ندارد.
البته از شوراهای تصمیمساز و برنامه آنها درباره موسیقی در این سازمان عریض و طویل که نیروهایش از دولت هم بیشتر است هرگز تا به امروز حرفی زده نشده است. تنها آنچه به ما میرسد مواجهه ما با کار انجامشده و عملکرد تصمیم سازانی است که همواره بر ما این جمع یا افراد پوشیدهاند. اما هر دم از این باغ بری میرسد. ازاینرو وقتی در هفتههای گذشته با تابلوی نصبشده در ورودی فضاهای سبز و پارکها مبنی بر ممنوعیت ورود ساز در کنار ممنوعیت ورود برای سگ و قلیان روبرو شدیم بر حیرتمان افزود که چگونه کسانی شأنیت موزیسین را اینقدر نازل میپندارند و به خود اجازه توهین این چنینی به هنرمندان را میدهند. هرچند خانه موسیقی اعلام کرده که بهشدت پیگیر این مساله است که امیدواریم این بار بتواند از حقوق موزیسینها بهخوبی دفاع کند و حق سلب شده را برگرداند. اما مواجهه مدیران فرهنگی هنری شهری با موسیقی مسبوق به سابقه است.
پیشتر نیز برخورد حذفی از سوی سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران با موسیقی صورت گرفته است. آنهم وقتی مدیرعاملی سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران در اختیار امیر خوراکیان که معاون تبلیغات و ارتباطات اسلامی و دبیر شورای عالی فرهنگی آستان قدس رضوی بود و بعدتر به شهاب مرادی واعظ مشهور و کارشناس مسائل مذهبی و ازدواج رسید که آموزش موسیقی را در کلیه فرهنگسراها ممنوع کردند و به علت تلقی فکری که داشتند بههیچعنوان حاضر به پذیرش رفتار غیر حذفی درباره موسیقی نشدند و همواره از آن بهعنوان پوئن مثبت و امتیاز مؤثر دوره خودشان یادکردند که شاید در ترفیعات جناح فکری آنها لحاظ شود اما برای شهر تهران زیانی بیش نبود. چراکه شهر با مالیات و عوارضی که از جانب مردم پرداخته میشود اداره میگردد و همگان میبایست از خدمات و امکانات شهری به فراخور موجودیت بهرهمند شوند و البته بر این امکانات خدماتی مدام افزوده شود نه اینکه از مردم یکباره سلب گردد.
باوجود سابقه قبلی که در برخورد سلیقهای و جناحی با موسیقی از جانب مدیران فرهنگی-هنری شهرداری تهران دیدهایم اما تصمیم ممنوعیت ورود ساز به فضای سبز و پارکها فارغ از آنکه هنوز تصمیمگیری دراینباره از سوی مدیرعامل سازمان فرهنگی هنری تهران، سعید اوحدی، اعلام نشده نشاندهنده وضعیت بغرنجی است که کم و بیش در سایر بخش ها با آن مواجه ایم.
مشکلی که به دلیل آن شورای شهر ازاینگونه تصمیمات بیخبر است هرچند آن را تخلف محرز میداند اما کسی نمیداند این تابلوها چگونه نصبشده است؟ و این همان ضعف مدیریتی و ارتباطی است که در جایجای کشور شاهد آنیم یعنی مدیران ارشد از زیرمجموعه تصمیمساز خود بیخبرند. و مدیران میانی سالهاست با عملکرد ناصحیح خود به مردم و مدیران بالادستی زیان رساندهاند. مدیران سازمانها و شوراهای غیردولتی و مردمنهاد نیز ارتباط صحیحی باهم نداشته و ندارند. ارتباط مراکز فرهنگی و هنری تنگاتنگ نیست که یکدیگر را در جریان امورات در اسرع وقت بگذارند و همفکری و مشورتی باهم نمایند بلکه هرکدام خود را از دیگری بینیاز میدانند. اما در این میان مشکل اساسی دیوار کوتاه موسیقی است که هرکسی قادر به ارائه تفسیر خود و اعمال سلیقه در حوزه موسیقی است چراکه به علت وضعیت مبهم موسیقی در این سالها همه گونه برخوردی با آن صورت گرفته و تقبیح نشده است.
دیدگاه تان را بنویسید