زنان، مظلومترین بزهدیدگان تجاوزند
فائزه ناصح، دکترای روانشناسی عمومی
«جاده قدیم» ساخته منیژه حکمت جزء آن دسته از فیلمهایی است که دغدغه روایت معضلات و مشکلات اجتماعی زنان را دارد. معضلی بزرگ و دردناک که نه تنها بانوان کشور ایران، بلکه تمام زنان در سراسر کره خاکی از آن رنج میبرند. درواقع نفس موضوع فیلم «جاده قدیم» مساله تجاوز به عنف است؛ معضلی که گریبان تمام جوامع را گرفته و هیچ کشوری در دنیا، فارغ از این مشکل نیست.
ریتم اصلی داستان روایت زندگی زنی فعال و سختکوش، مادری مهربان و بادرایت و همسری شکستناپذیر و فداکار است که به دلیل اتفاقاتی که در خلال داستان رخ میدهد، شب عید توسط راننده تاکسی در جادهای مخوف مورد حمله و تجاوز جنسی قرار میگیرد. به همین ترتیب زندگی قهرمان داستان که نماد زنی همهچیزدان، همه فنحریف و همهکاره خانواده است به یکباره براثر یک زورگیری و هتک حرمت تغییر میکند. شخصیت محکم و با صلابت زن میشکند و به انواع اختلالات و آسیبهای روانشناختی از جمله وسواس شدید و افسردگی مبتلا میشود. از اینرو برای فرار از یادآوری صحنههای ناخوشایند آن شب شوم و رهایی از وسواسهای بیمارگونه، بدنبال کسب آرامش به سیگار کشیدن پناه میبرد. درواقع «جاده قدیم» با درونمایهای تلخ قصد دارد مجموعهای از رفتارها، اقدامات و واکنشهایی که یک زن پس از هتک حرمت و تجاوز جنسی از سوی افکار خویش، خانواده و جامعه دریافت میکند را به تصویر بکشاند؛ به همین ترتیب فیلم داستان کشمکشهایی که از یکسو بخشی از آنها درونی هستند و مربوط به نشخوارها و وسواسهای فکری فرد آسیب دیده است و از سویی دیگر کنشهایی که از محیط پیرامون، اطرافیان و اجتماع دریافت میشود را به معرض نمایش میگذارد.
«تجاوز و سوء استفاده جنسی» به عنوان یکی از معضلات مهم در محیطهای اجتماعی در زمره تجارب به شدت آسیبزایی است که میتواند گریبانگیر درصد زیادی از زنان و دختران شود. از منظر آسیب شناسی میتوان گفت قربانیان اکثر تجاوزهای جنسی بدلیل حملات اضطرابی شدیدی که در وجود خود احساس میکنند، به شدت در معرض خطر ابتلا به اختلالات اضطرابی، افسردگی و استرس پس از سانحه (PTSD) هستند. همچنین این دسته از قربانیان ممکن است علاوه بر آسیبهای جسمانی، مشکلات هیجانی، عاطفی و ارتباطی را نیز در کنار علائم و نشانههای اختلالات روانشناختی تجربه کنند. «تجاوز» علاوه بر اثرات منفی که بر سلامت جسمانی و روانی فرد میگذارد، لطمات جبران ناپذیر دیگری را نیز بدنبال دارد که فرد آسیبدیده را مجبور میسازد به منظور پیشگیری از نزاع و درگیریهای خانوادگی و همچنین ترس از آبروریزی سخنی از آن حادثه شوم به زبان نیاورد. از اینرو نگرانی از واکنش دیگران و ترس از قضاوت شدن مساله مهم دیگری است که شرایط را برای بهبودی فرد و بازگشت به روال عادی زندگی سختتر میکند. براساس تحقیقات و پژوهشهای انجام شده روانشناسان معتقدند حالتهایی همچون خشم، ترس، احساس عدم امنیت، بیخوابی، کابوس، افسردگی، بیزاری از آمیزش جنسی، احساس بیحرمتی و ناتوانی در مدیریت هیجانها ممکن است ماهها و حتی سالها بعد از تجاوز و سوء استفاده جنسی از ذهن قربانیان پاک نشود. البته نکته حائز اهمیت آن است که هر رویدادی در حکم محرک میتواند راهانداز مجدد تصاویر دلخراش و آزاردهنده این حادثه تلخ باشد که این موضوع نیز به نوبه خود مانع از آن میشود تا فرد بتواند زندگی روتین خویش را در پیش بگیرد. درواقع بهتر است بگوییم «تجاوز جنسی» در زمره موضوعاتی است که فرد تا پایان عمر نمیتواند اثرات مخرب و زیانبار آن را از روان خود پاک کند. بنابراین به دختران و زنان جامعه تاکید میشود از کنار صفحات حوادث به راحتی نگذرند و از تجربههای دیگران درس عبرت بگیرند؛ زیرا هیچکدام از قربانیان تجاوزات جنسی گمان نمیکردند روزی خودشان در چنین شرایطی گرفتار شوند.
در پایان باتوجه به مطالب مطرح شده میتوان اظهار داشت «تجاوز» اتفاقی است که تحمل آسیبهای وارد شده از آن به مراتب از شدت اثرات مخرب و آزاردهندهای که از طریق حوادث و بلایای طبیعی همچون زلزله، سیل، جنگ و حتی مرگ عزیزان وارد میشود سختتر و جان فرسایندهتر است. بنابراین به فرد قربانی تاکید میشود به جای غرق شدن در احساس ناتوانی و تخریب بیشتر خود، برای احیا و مرمت سازمان روحی و روانی خویش تلاش کند و در این مسیر نیز حتما از تجربیات یک متخصص روانشناس یا یک رواندرمانگر استفاده کند تا به این ترتیب از شدت آسیبهای غیرقابل جبرانی که ممکن است به خود یا اطرافیان وارد کند پیشگیری شود.
دیدگاه تان را بنویسید