طلا؛ دومین فیلم چرخه اکران آنلاین
طلا که نه، نهایتا برنز!
پس از اکران فیلم «خروج» به کارگردانی ابراهیم حاتمیکیا، در قالب سینمای آنلاین، «طلا» به کارگردانی پرویز شهبازی، دومین فیلمی است که این مسیر جدید را ادامه میدهد.
پرویز شهبازی، کارگردانی که با فیلم «نفس عمیق» خود را به عنوان کارگردانی کاربلد معرفی کرد، شاید با «طلا» تلفیقی از دو مدل فیلمسازیاش را ارائه میدهد. یک مدل که با «نفس عمیق» آن را شروع کرد و مدل دیگر که با «دربند» آن را ادامه داد. البته که «طلا» در مجموع یک شکست در کارنامه شهبازی است.
بخشی از یادداشت صوفیا نصرالهی درباره «طلا» را بخوانید: «طلا» مثل «عیار ۱۴» یا «دربند» از لحاظ بصری شگفتانگیز نیست، اما چند تا سکانس خیلی خوب دارد از جمله سکانس رفتن به پناهگاه یا سکانس پایانی جنگل که قدرت کارگردانی پرویز شهبازی را بار دیگر به رخ میکشند. نکته ویژه بقیه سکانسها فقط تمپوی فیلم است. ضرباهنگی که در سادهترین اتفاقات فیلم هم باعث میشود هیجان در دل تماشاگر نفوذ کند. با شناختی که از قدرت شهبازی در کارگردانی دارم به نظرم «طلا» پتانسیلش را داشت که از لحاظ اجرا فیلم جسورانهتری باشد. اما مشکل فیلم از انتخاب بازیگرانش میآید. بازی هومن سیدی در نقش منصور خوب است. مهرداد صدیقیان و طناز طباطبایی و حتی نگار جواهریان هم استاندارد هستند، اما فیلمی یکجور روحیه آشوب و عصیان کم دارد که در متن قصه وجود دارد، اما در فضای فیلم درنیامده است و به نظرم بخش بزرگی از این ماجرا به حضور این بازیگران حرفهای برمیگردد.»
محمدحسین قلیپور هم در یادداشتی واقعبینانه نوشت: «برای پرویز شهبازی فیلمسازی بعد از مالاریا کار سختی نیست. مالاریا آن قدر بد بود که هر فیلمی بعد از آن ساخته میشد قدمی رو به جلو بود.
با وجود پیچیدگى هاى قابل قبول فیلمنامه و کارگردانى استاندارد، اما شخصیتپردازى کمرمق باعث شده طلا توان همراه کردن بیننده براى القاى مضامین نهفته در دل خرده روایات را نداشته باشد. بیننده نمىتواند باور کند فردى برخاسته از جامعه کارگرى با مختصات ارائه شده از دخترى از طبقه مرفه دلربایى کند و هر بلایى در توان دارد بر سر او بیاورد و در انتها همچنان براى دختر معشوقهاى کامل باشد. به نظر مىرسد برخى رفتارهاى شخصیتها براى پیشبرد داستان به آنها الصاق شده است. به این معضل فیلم بیفزایید سردرگمى فیلم میان نمادگرایى و روایت رئالیستى اثر تا نتیجه بگیرید چرا طلا از آثار خوب کارنامه شهبازى محسوب نمىشود
طلا هر چند از معیشت مردم آغاز میکند، اما به مرور سایر حوزههای اجتماعی و فرهنگی را به میدان نقد خود از جامعه میآورد و به هر چه هست و نیست میتازد. به مردم، به ادارات، به مسئولین و هرچه که میتواند به آن نقد کند؛ و برای هر کدام هم خرده روایات و گرههایی به عنوان فکت داستانی خلق میکند. بار غم و اضطراب هر کدام از این خرده روایات آن قدر زیاد است که هر کدام میتواند یک فیلم را به پیش ببرد. این حجم از ترسیم و تصویر ناسپیدیها در یک بازه زمانی اجحاف است بر حق بینندهای که خود را کاملا در اختیار فیلم قرار داده است. طلا فاقد مولفههایى است که بتواند خود را به عنوان اثرى ماندگار در سینماى ایران معرفى کند.»
دیدگاه تان را بنویسید