کتاب «تنبارگی در عصر صفویه» نمایانگر یک نکته است؛
فروپاشی و انحطاط درباریان صفویه
آبان مصدق
کتاب «تنبارگی در عصر صفویه» نوشته زهره روحی، کوشش کرده تا روابط جنسی در عصر صفویه را بررسی کند، البته صرف اجتماعی و تاریخی بودن خود موضوع، کافی است تا مطالعه و بررسی حاضر موجه و آن را به موضوعی مستقل تبدیل کند.
درواقع کتاب با اجتناب از درغلتیدن در روایتهای هرزگی، برای بیرون کشیدن یک روایت تاریخی منطقی، با رویکردی پدیدارشناسانه نشان داده که سازوکارهای انباشت ثروت و لذت جنسی چگونه در دورانی از فروپاشی و انحطاط نظام سیاسی و اجتماعی با یکدیگر پیوند خوردهاند.
نویسنده در مقدمه کتاب شرح میدهد که از لحظهای که عرصه لذت جنسی، کردار و رفتار جسمی در رابطه با آن، مورد توجه و «کنترل» قدرتهای سیاسی (اعم از دینی و غیردینی) قرار گرفت و درصدد برآمدند تا در نوع رابطه یا گزینشهای جنسی، نسخههایی تجویز کنند، عرصه دخالت و سیاستگذاریهای جنسی ظهور یافت، و بدین ترتیب مسئله «جنسیت»، و مناسبات اجتماعی آن، به منزله راهبرد مدیریتی نظارت بر بدن جنسی افراد برساخته شد و بهعنوان بخشی مهم از زیرمجموعه «استراتژیهای سیاسی» به حوزه «قدرت» انتقال یافت.
به گفته او این مسئله تا حوزه «تولید مثل» یا به اصطلاح زاد و ولد و «کنترل جمعیت» نیز کشیده شده است. به عبارت دیگر اساساً، رابطه جنسی و بهطور کلی مسئله جنسیت، با توجه به اسناد و مدارک تاریخی، اکثر موارد جزء مسائل به اصطلاح پرتنش جوامع بوده است: عرصهای ستیزنده که معمولا دستخوش سرکوب و کشمکش شرایط اجتماعی خود بود، گاهی این نزاع و سرکوب علنی است، و گاهی چنان در معرض تطبیقپذیری با ضرورتهای به اصطلاح «مدنی» یا مصالح جوامع (متمدن) قرار میگیرد که نفس سرکوب، بهواسطه سازوکار اجتماعی، نهادینه میشود و در نهایت به امری انتخابی و داوطلبانه تبدیل میشود.
زهره روحی البته متذکر شده حتی در چنین مواردی نیز چیزی از عنصر واکنشی ستیزندگی امر سرکوب (جنسی) کاسته نمیشود، بلکه فقط ممکن است تغییر شکل دهد. اصولا در خصوص این تغییر شکلها و جابجاییها که با سرکوب غرایز جنسی مرتبط است، چه در رد و چه در تأیید آن سخن بسیار است، خصوصا وقتی پای ناکامیهای ارتباطی (نه لزوما جنسی)، یا سردرگمیهای جنسیتی یا افسارگسیختگیهای در جستجوی لذات جنسی عصر مدرن در میان است، اما چیزی که اهمیت دارد شرایط انضمامی موقعیت جنسی در بستر اجتماعی خود است.
نویسنده معتقد است بهطورکلی ساخته و پرداخته شدن «نحوه درک از هرگونه رابطهای»، امری انضمامی و برآمده از شرایط تاریخی و اجتماعی دورههای خاصی است. بدین معنی که نمیتوان یک نحوه درک از رابطهای اجتماعی را به همه دورههای تاریخی تعمیم داد. نیز احتمالا هیچ استدلالی به اندازه مطالعه مورد مشخصی از روابط، فیالمثل پرداختن به رابطه جنسی در دورهای پیشاصنعتی و پدرسالار، انضمامی بودن این موضوع را تأیید نمیکند. این پژوهشگر همچنین درباره ویژگیهای عمده رابطه جنسی در عصر صفوی مینویسد: «از ویژگیهای بسیار عمده رابطه جنسی در عصر صفوی، این مطلب است که هنوز به حوزه استراتژی قدرت (آنگونه که امروزه عمل میکند و با آن آشنایی داریم) راه نیافته است؛ به عبارت دیگر، هم از دید قدرت حاکمه (شاهان صفوی و دیوانسالاریهای آنها) و هم از دید مردم (رعایا) در قلمرو روزمره، خصوصا در زمان شاه عباس اول که طیف گستردهای از خردهفرهنگها وجود داشت، رابطه جنسی آن ایام، صرفا به منزله منبع «لذت جنسی» درک میشده است و احیانا اگر هم قرار بود از این «عرصه لذت»، بهرهبرداریهای نیّتمندانهای، سوایِ لذّت گرفته شود، حداکثر میتوانست ابزار متأثر کردن افراد بانفوذ باشد. به بیانی در روایت روحی از تاریخ صفویه با زمانهای مواجه هستیم که بهدلیل اهمیت لذت و کامجویی، در زندگی روزمره، برخی افراد (تا حتی فرودستان) آن را بهعنوان وسیلهای برای بالاکشیدن خود (در سلسله مراتب اجتماعی) بهکار میگرفتند و جالب اینکه خودِ همین مطلب، تأییدی است بر این امر که «کانون روابط جنسی»، در جامعه پدرسالار آن ایام، فقط محدود به خانواده یا همسرگزینیهای متعدد و چندین زوجه رسمی و غیررسمی نبوده است؛ بلکه طیف وسیعی از موقعیتها و وضعیتهای غیرِهمسرگزینی (در همه اشکال آن) را رسما شامل میشده است؛ که در مباحث این کتاب به آنها پرداخته شده است. این مباحث، با توجه به مناسبات جنسی آن دوره در بستر شرایط اجتماعی و تاریخیِ خاصش، در هشت بخش بررسی و مطالعه شدهاند.
مطالعات به دست آمده در این کتاب، این اصل مهم را پیش روی قرار میدهد که در عصر صفوی «لذت» به ویژه لذتهای جنسی و تنکامانه جایگاهی مهم در زندگی روزمره مردان، بهویژه زندگی روزمره صاحبان قدرت داشته است؛ که بدین منظور به طور رسمی هم زنان و هم مردان جوان یا پسرهای تازه بالغ یا حتی کودکان را به خدمت میگرفتند. تا جایی که «قهوهخانهها» مکانی برای تعلیم رموز دلبری به پسران جوان شد.
ناصر فکوهی مردمشناس نیز در یادداشتی تحت عنوان «تنبارگی به مثابه هنجار بازتولید قدرت» که بر کتاب نوشته؛ میگوید که کتاب حاضر تقاطعی مشخص میان دو حوزه سیاست و خویشاوندی یا اینجا دقیقتر مسائل جنسی را شامل میشود و دیالکتیک این دو حوزه و تداومهای اجتماعی و فرهنگی آنها در میان سایر گروههای انسانی از جمله فرودستان قربانی آنها در مقطع زمانی و مکانی مشخصی یعنی ایران عصر صفویه را روایت کرده است. به گفته فکوهی ذات بحث کتاب بر رویکرد پدیدارشناسانه استوار است و مسئله و هدف پژوهشگر آشکارا ورود به شناخت و تحلیل ایجاد گفتمانی است که در آن بهروشنی از قربانیان نوعی بردگی سلطه جنسی دفاع شده و سازوکارهای آن را در دو سوی ماجرا به تصور کشیده و تحلیل کرده است. عناوین سرفصلهای کتاب نیز عبارتند از: کالبدهای اخته شده و ظهور غلامبارگان به منزله جنسیت سوم، روسپیان در قلمرو عمومی، هستیشناختی تنکامگی، «بازار»، عرصه لذت و تنکامگی شاه عباس صفوی، مفتونسازی بدن جنسی به منزله کالایی فاخر، دربار متأخر؛ زشتی و کراهت تنبارگی، «منزلت اجتماعی»، انگیزه مقاومت روسپیان مخفیکار، در برابر عرصه تکساحتی قلمرو روزمره و «لذت و خلسه»، دو رکن اساسی در هنر نقاشی عهد شاه عباس صفوی. کتاب «تنبارگی در عصر صفویه» نوشته زهره روحی در انتشارات انسانشناسی منتشر شده است.
دیدگاه تان را بنویسید