بهروز فائقیان

آیا ایده‌های هنری تنها به خلق و تولید اثر در فضای کارگاهی هنرمندان محدود می‌شود؟ و آیا دغدغه‌های آفرینندگان هنر را تنها می‌شود به ارائه اثر در گالری‌های هنری و موزه‌ها خلاصه کرد؟ شاید اغلب اینطور به نظر بیاید اما گاهی هم ایده‌پردازی‌های هنرمندان فراتر از این‌ها و در اشکال بلندپروازانه‌ای ظهور می‌کند و ابعاد تازه‌ای از کارکردها و ظرفیت‌های ایده‌های هنری را پیش روی ما می‌گذارد. یکی از مصداق‌های چنین ایده‌پردازی‌های بلندپروازانه‌ای در هنرهای تجسمی کشور ما ایدۀ «شهر هنر» است که از دهه‌ها پیش در ذهن پروفسور حسین فخیمی، مجسمه‌ساز پیش‌کسوت پرورانده شده، هرچند تا امروز فرصت تحقق بخشیدن به این ایده او فراهم نشده است. 

حسین فخیمی هنرآموخته دانشکده هنرهای زیبای مادرید دانشگاه کمپلتکس، و دارای درجه پروفسوری طراحی و مجسمه‌سازی خالق آثاری چون مجسمه تختی، مجسمه عروج و مجسمه مشهور صلح که در سال ۲۰۰۳میلادی از سوی یونسکو به‌عنوان نماد جهانی صلح انتخاب شد، مجسمه‌ای از خیام را در سه نسخه مشابه ساخته که یکی از آن‌ها حالا در اکلاهما آمریکا جای گرفته است. حسین فخیمی مبدع طرحی با عنوان «شهرهنر» در قالب یک مجموعه وسیع هنرحجم است و سال‌ها است زمینه‌های راه‌اندازی آن را پی‌گیری می‌کند. چنانکه فخیمی عنوان می‌کند قرار است در این مجموعه نیازها و تعلقات هنری و اجتماعی به صورت شکل و فرم، عرضه ‌شود و محصلین دوره‌های این مجموعه، علاوه بر فراگیری، معیارهای درست دیدن، درست اندیشیدن و درست کار کردن را تجربه کنند و ماحصل این حضور، خودباوری، خودیافتگی و کارآفرینی خواهد بود. او که تا امروز سودای تحقق این ایده را همچنان با قوت دنبال می‌کند این روزها با عنوان «شهرک تندیسان» از این پروژه صحبت می‌کند. همین پی‌گیری‌های خستگی‌ناپذیر او در مسیر تحقق این ایده بهانه‌ای برای گفت‌وگو با این هنرمند را برای مروری برچندوچون این ایده فراهم کرده است. 

    

 درباره ایده چندین و چندساله‌تان با عنوان «شهر هنر» یا «شهرک تندیسان» برایمان بگویید.

 طرح «شهر هنر» را از سال‌ها پیش به نهادهای دولتی پیشنهاد کرده‌ام و اکنون در کمال نارضایتی  از اجرایی نشدن این طرح متاسفم. در حالی که این طرح به شورای شهر، وزارت تعاون، کار و امور اجتماعی، شهرداری تهران و وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ارائه شده و خوشبختانه مورد توجه خاص نیز قرار گرفته است و به این ترتیب با حضور هر کدام از این مسئولان توافق شده تا به صورت طرحی ملی مورد حمایت این دستگاه‌ها قرار گیرد. نمونه‌هایی نظیر این شهرک در کشورهایی چون چین، ترکیه، آمریکا و اسپانیا وجود دارد اما متأسفانه علی‌رغم تلاش‌های من برای ساخت این شهرک هنوز اقدام خاصی صورت نگرفته است. این در حالی است که سال 96 توسط شهرداری و شورای شهر برای این پروژه 3 میلیارد تومان مصوب شد اما وقتی کاری انجام نشد در سال 97، مبلغ 10 میلیارد و امسال 14 میلیارد تومان مصوب شد که عملاً بی‌نتیجه ماند و تنها اقدام انجام شده، مربوط به مطالعات مفهومی بود که انجام شد. در مسیری که ما تا امروز دنبال کرده‌ایم، تنها فضایی واقع در بوستان جوانمردان به این کار اختصاص داده شده و اقدامات مطالعاتی نیز انجام گرفته است اما مابقی کارها همچنان معلق است.

 حسین فخیمی مبدع طرحی با عنوان «شهرهنر» یا «شهرک تندیسان» در قالب یک مجموعه وسیع هنرحجم است و سال‌ها است زمینه‌های راه‌اندازی آن را پی‌گیری می‌کند. چنانکه فخیمی عنوان می‌کند قرار است در این مجموعه نیازها و تعلقات هنری و اجتماعی به صورت شکل و فرم عرضه ‌شود

 این طرح را از چه سال‌هایی در ذهن داشتید؟

 این طرح را از سال‌های قبل از انقلاب به وزارت فرهنگ و هنر سابق ارائه دادم که با ساخت آن موافقت شده بود اما در زمان انقلاب، از پی گیری و ساخت این مجموعه خودداری کردم و بعد از چند سال دوباره طرح ساخت این شهرک را ارائه دادم.

 کارکردهای مشخص این پروژه در صورت تحقق چه خواهد بود؟

 با اجرایی شدن این طرح می‌توان در رونق بازارهای داخلی و بین‌المللی، ایجاد زمینه کاربردی مجسمه سازی در صنایع مختلف، بهره‌گیری در فضاهای معماری و شهری، اشتغال‌زایی برای جوانان مستعد برنامه‌ریزی کرد. این شهرک در واقع محلی خواهد بود برای آموزش و فعالیت هنرجویان مجسمه ساز از مقطع دبستان تا مقطع دکترا که با چندین هدف و رویکرد، سال‌ها آن را مورد ارزیابی و مطالعه قرار دادم. شهرک هنر ما را با دوره‌ای از تاریخمان پیوند می‌دهد که هنر و صنعت ما در هم تنیده بود، اما از زمانی که از هنرمان دور شدیم دست نیاز به سمت غرب دراز کردیم. غربی که خود بسیاری از الگو‌ها و شیوه‌هایش را از شرق آموزش دیده بود. با اجرایی شدن طرح شهرک هنر، در حقیقت نسلی را تربیت خواهیم کرد که به صورت علمی و عملی این علوم را فرا می‌گیرند و می‌توانیم امید داشته باشیم که از طرح مبلمان شهری گرفته تا اتومبیل‌هایی که سوار می‌شویم تا لباسی که بر تن می‌کنیم و همه و همه از طرح‌های وطنی استفاده کنند. 

 آیا در بطن این طرح این پیام نهفته که توجه نهادهای متولی هنر به این عرصه در حد مطلوبی نیست؟

 این سازمان‌ها و نهادها به عنوان متولی، باید به روح مردم توجه نشان داده و روی آثار هنری بیشتر دقت داشته باشند. بیلبوردهایی که از سوی شهرداری به عنوان متولی زیباسازی شهر به جامعه عرضه می‌شوند بدون مطالعه بوده و بیشتر از اینکه فضای بصری افراد جامعه را تلطیف کنند اعصاب جامعه را متشنج کرده و از نظر بصری به بیننده لطمه می‌زنند، و با توجه به هزینه ای که برای آن می‌شود، کاربرد مفیدی ندارند. مجسمه‌هایی که در میادین شهری نیز نصب می‌شوند بدون تحقیق و مطالعه است و شما می‌بینید که مناسبتی با فضای نصب شده ندارد و تعریفی هم از نصب آن در میدان وجود ندارد. این درحالی است که هر مجسمه در نوع خود یک کتاب است و این کتاب برای جامعه حرف‌ها دارد. 

 خیلی ساده می‌شود گفت پیام اصلی شما در این پروژه بهره بردن از ظرفیت‌ها و کارکردهای هنر در عرصه زیست شهری است؟

 با اجرایی شدن طرح شهرک هنر نسلی را تربیت خواهیم کرد که به صورت علمی و عملی روش‌های خلق هنری را فرا می‌گیرند و می‌توانیم امید داشته باشیم که از طرح مبلمان شهری تا لباسی که بر تن می‌کنیم، همه و همه از طرح‌های وطنی استفاده کنند 

بله، ما باور داریم که هنرمند می‌تواند تأثیرگذار باشد، وقتی این اصل را باور کردیم باید ابتدا شرایط را برایش فراهم کنیم. کسی که در این فضا کار می‌کند نیاز دارد تا ابزار کار، فضا و مواد اولیه‌اش فراهم شود. اگر هنرمندی با هنرش در دنیا توانسته موفق شود کسانی که متولیان و مسئولان کشورها هستند آن‌ها را حمایت کرده‌اند. ما ۲۰۰ سال پیش در همه جا آثارمان عرضه می‌شد و خواهان داشت، کارهای درخوری هم ارائه می‌شد و به نوعی کشور با آثار هنری اداره می‌شد اما درحال حاضر متاسفانه هنرمان دیگر این رواج را ندارد.