به بهانه پخش بازی-مسابقه «گل یا پوچ»؛
هویتمندی ملی با رئالیتیشوی ایرانی
محمد تقیزاده
رئالیتی شوی «گل یا پوچ» با اجرای مهران مدیری از یکشنبه ۷ مرداد از فیلیمو پخش شده، برنامهای که هم مسابقه است هم نمایش. این برنامه به چند دلیل از جمله نو و بدیع بودن و همچنین پرداختن به یک بازی کاملا ایرانی میتواند مورد توجه و جذاب باشد چراکه بازی «گل یا پوچ» یک بازی تماما ایرانی است و از این جمله نمیتوان هیچ حرف و حدیثی را در خصوص کپی بودن این برنامه مطرح کرد. بنابراین هرچه هست نتیجه خلاقیت و تلاش سازندگان و اتاق فکر این برنامه از جمله نیک یوسفی و علی اسدزاده در جایگاه کارگردان و تهیهکننده است. در ادامه 7 دلیل برای تماشای این برنامه جذاب ایرانی و به شدت در دسترس ارائه شده است:
مهران مدیری ویترین «گل یا پوچ» است اما این تمام ماجرا نیست. مدیری به عنوان یکی از محبوبترین سلبریتیهای ایرانی که جذابیت زیادی دارد و از سویی تسلط خودش را در اجرا نیز نشان داده، عامل اصلی جذب و جلب نظر مخاطبانی است که باید در میان خیل بیشمار پلتفرمها و برنامههای نمایشی داخلی از فیلم و سریال تا رئالیتیشو و مسابقه سراغ «گل یا پوچ» بیایند. بنابراین حضور مهران مدیری در کشاندن تماشاگران اولویت زیادی دارد اما نکته اساسی در این حضور متفاوت؛ کنترل مدیری است که از سوی نیک یوسفی صورت گرفته است، هیچ حرکت اضافی از مدیری چه کلامی و چه رفتاری مشاهده نمیشود تا با یک مدیری به اندازه در «گل یا پوچ» مواجه باشیم که در کسوت میزبان ظاهر شده است.
راوی برنامه احسان منصوری است. فردی که به نظر میرسد صدایش از سیمایش جذابتر است و کار رسانهای و فرهنگی را به طور ویژه از معرفی فیلم در یوتیوب و اینستاگرام شروع کرد. در حال حاضر صفحه او از بهترین صفحات معرفی و تحلیل فیلم و سریال در بستر یوتیوب محسوب میشود و به نوعی مرجع معرفی و تفسیر در مجازی تبدیل شده است. این در حالی است که تعداد این صفحات در مجازی کم نیستند اما منصوری توانسته با تسلط و تجربه به این مهم برسد. در «گل یا پوچ»، احسان منصوری به معرفی بخشهای مختلف مسابقه و قوانین و مقررات آن میپردازد. منصوری نیز همانند مدیری خیلی موجز و ساده، نریشنهای خود را با لحنی شیرین و گرم میگوید و از اضافهگویی و پراکندهگوییهای مرسوم در بخش روایت خبری نیست.
نام نیک یوسفی در پوستر «گل یا پوچ» با واکنشهایی در توئیتر فارسی مواجه شد و برخی از کاربران جریانهای خاص از حضور وی در کسوت کارگردان به دلیل برخی اظهارنظرات سیاسی انتقاد و به تخریب وی پرداختند اما این تخریب و فضاسازی نه تنها به ضرر برنامه نشد بلکه در دیدهشدن آن موثرتر نیز شد و کنجکاویبرانگیزی پیرامون آن را مضاعف کرد. علاوه برآن نیک یوسفی در جایگاه کارگردان توانسته یک مسابقه مهیج، پرتعلیق و به اندازه را بسازد که در صورت تماشا، بعید است بتوانید تا پایان دل از آن بکنید.
سازندگان «گل یا پوچ» توانستند به خوبی از ظرفیتهای بازی برای دراماتیزهکردن و ایجاد تعلیق در روند برنامه استفاده کنند به نحوی که تماشاگر مدام خود را به جای طرف انتخابکننده میگذارد و قصد پیشبینی پیدا کردن گل را میکند. علاوه برآن در تدوین و فیلمبرداری نیز تمهیداتی در نظر گرفته شده که این سوپانس و همراهکنندگی مخاطب را مضاعف و هیجان بازی را به مخاطب منتقل کند.
برخلاف بسیاری از بازیها که در آنها مهمانها به مثابه افرادی متفرقه و به نوعی ابزاری برای اجرای بازی در نظر گرفته میشوند در «گل یا پوچ» شاهد تشخص و هویتبخشی به مهمانهای برنامه هستیم به نحوی که هر یک از شش شرکتکننده در این مسابقه از مجتبی و وحید و محمدرضا تا امیرعلی و رجب با هویت و شخصیتپردازی شدهاند و با وجود فضای واقعی بازی، شاهد هویتهای این افراد از تیپهای قهوهخانهای و کریخونیهای این افراد تا چهرههای متفاوت فکری و شخصیتی هستیم که فضای مسابقه و بازی را از یکنواختی درآورده و علاوه بر بازی، خود آنها را نیز با اهمیت کرده است.
در رئالیتیشوی «گل یا پوچ» علاوه بر قوانین مرسوم این بازی، شاهد برخی قوانین جدید هستیم که روند مسابقه را جذابتر میکند و تماشای آن را از یکنواختی درمیآورد. کارت سنگ مفت گنجشک مفت، به تیم حدسزننده کمک میکند که اگر یکبار اشتباه کند و گل را درست حدس نزند یک دست دیگر را که به آن مشکوک است باز کند. کارت گوی بزرگ، به تیم حدسزننده کمک میکند تا به تیم مقابل دستور دهد تا به جای بازی با گوی معمولی با گوی بزرگتر بازی کند. درواقع بازی با گوی بزرگتر سختتر میشود و گل زودتر لو میرود و کارت گوی صدادار یکی از هیجانانگیزترین کارتهای بازی است. چون به تیم حدسزننده کمک میکند تا گل را از تیم مقابل راحتتر پس بگیرد چرا که تیم مقابل مجبور است با گویی بازی کند که با هر حرکت صدا میدهد!
فضاسازی بازی نیز جالب و جدید است. بازی در یک فضای بسته و در حضور تماشاگرانی میگذرد که در پشت مهمانها و میزبان، در تاریکی قرار دارند و تنها حضور آنها حس میشود. رنگبندی و قاببندی فضا در کنار تنوع لباسها که نشانگر شخصیت مهمانها و نوعی کاریزمای میزبان است از دیگر نکات ظریفی است که سازندگان برای احترام به تماشاگر و نگاه او طراحی کردهاند تا با یک بازی صرف سرگرمکننده طرف نباشیم و شاهد زیباییشناسی بصری برنامه نیز باشیم.
دیدگاه تان را بنویسید