درباره استعفاهای پرتکرارِ در «خانه تئاتر»
مدیرعامل مجری مصوبات است و بس!
بابک احمدی
مدیرعامل خانه تئاتر که هفته گذشته از قصد خود برای کنارهگیری و استعفا پرده برداشت، روز گذشته اعلام کرد در جایگاه حقوقیاش باقی میماند تا به این ترتیب فعلا یک مناقشه پرتکرار در «خانه تئاتر» مسکوت بماند، وضعیتی که مشخص نیست چند ماه دوام خواهد آورد. ماجرای استعفای مقصود نعیمیذاکر با خود مشتی خاطره حول رفت و آمد افراد در مقام مدیرعامل خانه تئاتر را یادآور میشود؛ مسئلهای که دگربار به ما میگوید قرار است بیثباتی این تشکل ادامه داشته باشد. ولی ماجرا از کجا آغاز شد؟
فضای سرد و کمرمق حاکم بر تئاتر موجب شده که رفته رفته حاشیه در نظر رسانه جای متن بنشیند. به همین دلیل ماجرای استعفا تقریبا در تمام هفته روی خروجی خبرگزاریها به چشم میخورد تا روز گذشته مقصود نعیمی ذاکر که گفته بود به دلیل برخی مشکلات پیش آمده از سمت خود بهعنوان مدیر عامل خانه تئاتر اعلام استعفا میکند، در پی عدم پذیرش کنارهگیریاش از طرف هیات مدیره متبوع در این جایگاه باقی ماند. هما جدیکار، دبیر هیات مدیره مرکزی خانه تئاتر اعلام کرد: «پیرو مذاکراتی که توسط اکثریت اعضای هیات مدیره خانه تئاتر با مقصود نعیمی ذاکر انجام شده است، توافق شد که ایشان تا زمان مورد توافق در جایگاه مدیر عامل به کار خود ادامه دهند و طبق نظر مساعد خودشان استعفای مذکور ملغی اعلام شد. این ابطال استعفا مورد قبول مدیر عامل مقصود نعیمی ذاکر و تایید هیات مدیره خانه تئاتر قرار گرفته است.»
اما چه شد که نعیمیذاکری که در بدو ورود به خانه تئاتر (مرداد ۱۴۰۱) گفته بود: «دلگیریهایمان را داخل خانه حل کنیم»، حدود یک سال و نیم بعد به گفتگو با رسانهها رسید؟ او مدت کوتاهی نیاز داشت تا نشان دهد وضعیت هیات مدیره به گونهای پیش میرود که چندان هم نمیتوان به شعارها جامه عمل پوشاند. شاید بر همین اساس در گفتگویی که همزمان با تاریخ اعلام استعفا انجام داد، درباره وضعیت مورد نظر اظهارات صریح و نسبتا تندی داشت. نعیمی ذاکر درباره مشکلاتی که منجر به اعلام استعفا شد، گفت: «موضوع استعفای بنده به پیامی مربوط میشود که در گروه هیات مدیرهها برای خانم مریم کاظمی نوشتم و سبب خوشحالی و خرسندی یکی از اعضای خانه تئاتر شد و ایشان، با شوق فراوان، موضوع را رسانهای کرد و رسمیت پیدا کرد و قسمت، گاهی، اینچنین است و باورم این است که چه بخواهیم و چه نخواهیم، خودش، میشود. بنده با توجه به اینکه قبل از پایان قرارداد با خانه تئاتر، از زمان اعلام رفع زحمت، حداکثر یک ماه باید در خدمت خانه تئاتر باشم تا امور جاری، دچار اختلال نشود، لذا تا آخر آبان در خدمت اعضای محترم هستم و این خبر، کاملا رسمی است و اعلام به اعضای محترم هیات مدیره مرکزی خانه تئاتر نیز هست.» او درباره جزئیات استعفا نیز بیان کرد: «علت خداحافظی بنده پیداست. مرحوم پدرم که سردبیر روزنامه «شهر فرنگ» بود و با «توفیق» هم همکاری زیادی داشت، میفرمود بعد از خواندن متن و خبر سپیدیهای روزنامه، حاوی اصل ناگفتههاست و البته از دیگر دلایل ترک مسئولیت، بیماریهایی است که در این مدت، فراهم و تشدید شده است. در آخر، تردید ندارم دوستان بسیار محترمی را که در این مدت به لطف و مهر حضرت دوست پیدا کردم، بیرون از خانه تئاتر، بیشتر میتوانم در خدمتشان باشم و در هر موقعیت که باشم، به سهم اندک خویش برای هنر ارزشمند تئاتر، خواهم کوشید و قدردان محبت دوستان همراه و پر محبت هستم که در این روزها، برای ماندن بنده در خانه تئاتر اصرار ورزیدند.»
اصل ماجرا چیست؟
ماجرای اصلی اما همانی است که دو نفر از مدیر عاملان سابق- جز یک نفر - به آن اشاره کرده بودند، «هیات مدیره فقط مجری اوامر میخواهد و مدیرعامل تنها مجری دستورات است و بس»! این نکتهای است که نعیمیذاکر نیز در گفتگوی خود به آن اشاره میکند: «با اینکه بارها این نکات توضیح داده شده، حتی بازرس هیات مدیره کتبا هم تذکر داده، منابع مالی کماکان در حساب خانه تئاتر حبس است و حتی برای هزینههای جاری، به سختی نسبت به آزاد سازی آن، اقدام میشود و همواره عبارت «پول نداریم» گفتاری مستمر است و همیشه نگرانی از یک روز مبادا وجود دارد که در آن روز، خانه تئاتر، دچار استیصال مالی خواهد شد و در آن روز، اتفاق بدی خواهد افتاد... و این نگرانی حاکم بر خانه تئاتر سبب شده در مقابل هر تصمیمی برای رشد و توسعه، ایستاده باشد و انجمنها نیز با مشکل جدی مواجه هستند. بعضی از اعضای هیات مدیره هم به بنده میفرمایند که این موضوعات به مدیر عامل ربطی ندارد و بنده، صرفا مجری مصوبات هیات مدیره هستم...! و حتی اجازه اظهار نظر هم ندارم.... و نکاتی دیگر که ترجیح میدهم به جزییات نپردازم ...»
دو سال قبل از ماجرای استعفای مدیرعامل کنونی، این شهرام گیلآبادی بود که در متن کنارهگیری دی ماه ۱۴۰۰ خود نوشت: «لیاقت جامعه تئاتری ایران بیش از چیزی است که هست و رسیدن به چشماندازی آیندهپژوهانه ابتدا نیاز به همگرایی و پیوستگی دارد. بدون شک «خانه تئاتر» منسجم و قدرتمند با همگرایی اعضا و صنوف به دست میآید. شکلگیری صنوف قدرتمند و مستقل در عین همگرایی صنفی تمام حِرَف تئاتری، میتواند یک گام به پیش باشد. در غیر این صورت ما دستاورد تاریخی خود را به مخاطره انداختهایم. این خانه باید تغییری بنیادین در خود به وجود آورد. بنیادهایی که همگان را با هر دید و منظر برای رسیدن به اهداف صنفی در درون خود داشته باشد. ما بیش از هر وقت دیگر به این «خانه» نیازمندیم.»
وقایع ده روز گذشته نشان داد که خانه تئاتر نه تنها منجسم نیست، بلکه هیچ برنامهای برای تغییرات بنیادین در نظر ندارد. همه چیز در ید یک نفر است که در راس هیات مدیره نشسته و مدیرعامل را مجری میخواهد.
دیدگاه تان را بنویسید