آواز زنان از پستوهای مجازی سربرآورده است؛
خوانندگان محک نخورده، اما توانمند
بیتا یاری
این روزها موسیقی در پستوها دارد متحول میشود. به خط جریان موسیقی طی شده که بهصورت مجوزدار در این بیست سال گذشته فعالیت کرده نگاهی بیندازید این جریان هر آنچه در توان داشته را تاکنون در بازخوانیهایش از تصانیف قدیمی خواندهشده با صدای خوانندگان بزرگ زن روزگار گذشته، سازوآواز و اجرای موسیقی دستگاهی، تصنیفخوانی و ... بهکاربرده است اما تحولآفرین نبوده و یا رویداد خاصی را رقم نزده است که نگاهها را بهسوی آیندهای امیدبخش برای موسیقی ایرانی یا تحولی از جنسی دیگر جذب و امیدوار کند. ولیکن حالا در پستوها موسیقی دارد نوع دیگری از بودن را نمایان میسازد و این نوع دیگر دارد بهصورت جدی عرضاندام میکند.
زنان و دخترانی که سالهاست در کنج خلوت پستوی خانهها بودند و تنها با تنهایی خویش زمزمه میکردند و مجالی برای شنیدن صدایشان نداشتند اکنون در فضای مجازی صدای خویش را رها کردهاند و در هزارتوی این دنیای مجازی پستوهای پرآوازی ساختهاند که نشان از پتانسیل بالایی از توانایی این زنان خواننده دارد که هرچند هنوز در عرصه رسمی نتوانسته فعالیت جدی داشته باشند اما آرامآرام دارند فضای خویش را میسازند. بسیاری از کارشناسان و اساتید موسیقی بر این باورند که شاید اگر فضای مجازی نبود هرگز اینهمه خواننده نیز سر برنمیآورد چراکه امید به گشایش روزنی همینقدر محدود هم وجود نداشت و همانگونه که در تجربه چهل و اندی سال گذشته هزاران زن به کلاسهای آواز رفتهاند و خوب تعلیم دیدهاند اما تا پیش از وجود شبکههای مجازی نه در جایی اجرایی داشتهاند و نه ردی از آموختههای آنان باقیمانده است. بسیاری از فعالان شبکههای مجازی هنوز به عرصه رسمی پای نگذاشتهاند تا بهصورت جدی صدای آنها محک عیار بخورد اما همینقدر که توانستهاند در پستوهای مجازی فعال باشند نشان از حضور نسلی دیگر میدهد.
اسفندماه سال 1376در تالار وحدت کنسرت «راز نو» به سرپرستی حسین علیزاده به همراه دو خواننده زن و یک همخوان مرد برگزار شد. راز نو که اسمش نیز خبر از نوگرایی آهنگساز باتجربه میداد بعد از انقلاب 57 اجرای نویی محسوب میشد فارغ از سبک و شیوه آهنگسازی؛ چراکه اولین اجرایی بود که در آن زنان خواننده کنسرت بودند، افسانه رثایی و هما نیکنام. تا آن روز که از زمان ممنوعیت صدای زنان نزدیک به دو دهه میگذشت هیچ کنسرتی برگزار نشده بود که زنها بتوانند به روی سن بروند و آواز بخوانند و البته بهصورت رسمی برای آن بلیتفروشی صورت بگیرد. در این کنسرت مردان و زنان به تماشای اجرای همخوانی افسانه رثایی و هما نیکنام نشستند که در کنارشان علی صمدپور نیز همخوانی میکرد هرچند حضور این همخوان هم حسابشده بود چراکه در محاسبات حسین علیزاده چیزی زیاده نیست اما شاید بتوان گفت این حضور بدان جهت بود که محذورات و ممنوعهها رعایت شده باشد و مشکلی برای اجرا پیش و یا ممانعتی از آن به عمل نیاید. بعدازاین اجرا همخوانی زنان بیشتر شد و اجراهایی ازایندست که مردان این بار زیرصدا باشند و زنان همصدایی کنند.
ارکستر ملی که در سال 77 پایهگذاری شد نیز در سالهای آتی اغلب از دو خواننده زن بهصورت همخوان بهره میبرد که اجرای تصانیف با ارکستر ملی را همراهی میکردند. خانمها ظهیرالدینی و حوروش خلیلی. حوروش خلیلی اولین آلبوم موسیقی همصدایی زنان را با عنوان «نوای قریه» به آهنگسازی ملیحه سعیدی در سالهای دهه 70 منتشر کرده بود و به همین سیاق تا سال 79 دو آلبوم دیگر به نامهای «آهوی وحشی» و «آوای روستا» را نیز رسماً با مجوز وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی منتشر کرد اما جنجال نادرستی که برای آهوی وحشی به وجود آمد و البته نیز هیچکدام از شایعات درباره آن صحیح نبود دیگر رمقی برای آهنگساز و خواننده و امتداد آن کارها نگذاشت.
سال 93 نیز علی قمصری کنسرت «سخنی نیست» را با همخوانی هاله سیفیزاده، سحر محمدی، بهرخ شورورزی و مژده بهرامی به روی صحنه برد که آلبوم آن نیز بعداً منتشر شد. بااینحال در همین سال پری ملکی در جشنواره موسیقی فجر از به روی سن رفتن ناکام ماند.
در تمامی این سالها کلاسهای آموزشی اساتیدی چون فاطمه واعظی، معصومه مهرعلی و افسانه رثایی پایگاهی برای رشد استعدادهای آوازی دختران بوده است و استاد محمدرضا شجریان نیز در کارگاه آوازی که در سال 1385 برگزار کرد دختران را نیز در کلاسش پذیرفت و علاقهمندان تازهکار را به کلاس خانم مهرعلی میفرستاد تا صدایشان را بسازد. و اینگونه شد که بعد از زمان فراگیر شدن شبکههای مجازی همچون اینستاگرام دیگر خوانندگانی پا به عرصه مجازی گذاشتند که در پیش اساتید خوب آموخته بودند.
اکنون زنان بخش عمدهای از فضای موسیقی را در شبکههای مجازی در دست دارند و در این فضا و موقعیت مجازی عقب ننشستهاند. اغلب آنها نوازندگان یا خوانندگانی هستند که حالا در سنین جوانی تا میانسالی قرار دارند و آموختهها و هنر خویش را با علاقهمندانشان به اشتراک میگذارند. دخترانی که اگر امکان شنیده شدن بهصورت رسمی را داشتند شاید برخی از خوانندگان مرد هرگز اقبال عمومی گستردهای نمییافتند. این نظر نگارنده نیست بلکه سخنی است که حسین علیزاده، نوازنده پرآوازه تار و آهنگساز در نشست خبری جشنواره ملی موسیقی جوان چند دوره گذشته در برابر دوربینها بر زبان آورد و البته تأکید کرد که حتی صدها نفر را میشناسد که بهتر از خوانندگان شناختهشده مرد میخوانند. بله صدها خواننده بهتر ازآنچه این روزها در فضای رسمی وجود دارد!
دخترانی که سالها از استادان بزرگ و پرآوازه آموختهاند و در خلوتخانههایشان آموختهها را بارها تمرین کردهاند و تنها برای اطرافیان خویش گاهی لب به آواز گشودهاند. آنها در همین فضای بسته آنقدر تمرین کرده و خوب فراگرفتهاند که برای هر شنوندهای قدرت و کیفیت کار آنها تحسینبرانگیز است تا آنجا که حسین علیزاده کیفیت خوانندگی آنها را برتر از خوانندگان پرطرفدار امروز میداند و چون اغلب آنها در عرصه رسمی فعالیت ندارند و حتی تا همین ده سال پیش هم که فضای مجازی چنین امکاناتی را در اختیار آنها نمیگذارد خبری هم از آنها نبود و حتی اگر میخواستند هم با شرایط موجود توانایی عرضه محدود کار خویش را هم نداشتند همین امر باعث تقویت آموختههای آنان شده است تا امروزه با پتانسیل بالایی پا به عرصه فضای مجازی بگذارند. و اگر هنوز لحن آنها منحصر به خودشان است و کیفیتی در ارائه کارشان دارند به علت نداشتن فعالیت رسمی مداوم و تجاری نشدن آنهاست. در شب یلدایی که گذشت در فضای مجازی بالغبر دهها تنوع رنگ صوتی را شاهد بودیم که خبر از دنیایی متفاوت میداد. هرچند از آمار دقیق زنان خواننده اطلاعی نیست اما در همین فضای مجازی میتوان بیش از یکصد نفر را یافت که به شیوههای مختلف دستگاهی، پاپ، راک و ... فعالاند.
اکنون زنان بخش عمدهای از فضای موسیقی را در شبکههای مجازی در دست دارند و در این فضا و موقعیت مجازی عقب ننشستهاند. اغلب آنها نوازندگان یا خوانندگانی هستند که حالا در سنین جوانی تا میانسالی قرار دارند و آموختهها و هنر خویش را با علاقهمندانشان به اشتراک میگذارند
البته اخبار جستهگریخته از کلاسهای آواز بانوان و رؤیت آنان که نگارنده نیز سالها یکی از هنرجویان بوده نشان میدهد که علاقهمندان به فراگیری بیش از اینهاست و قاعدتاً در سالهای پیش نیز چنین بوده و تعداد خوانندگان توانمند نیز بیش از همین تعدادی است که در صفحات مجازی کمابیش فعالاند. البته منتقدین و کارشناسان موسیقی بر این باورند که تنها در صورت اجرای زنده رسمی در مقابل همگان است که عیار آنها میتواند محک بخورد و توانشان اثبات شود وگرنه فضای مجازی میتواند بسیاری از نقصانهای آوازی را عیان نسازد و تصورات اشتباه به وجود بیاورد.
دیدگاه تان را بنویسید