چون کوه در دل جنگلهای گیلان استوار است:
قلعه رودخان
آرزو احمدزاده ، راهنمای طبیعتگردی
بعد از مدتها دوباره قرعه به نام قلعه رودخان افتاد بود و ما خوشحال از دوباره دیدنش. قلعه رودخان را همیشه دوست داشتهام، چرا که اولین است و اولینها همیشه در ذهن جاودانهاند. اولین سفر ما به منطقه در فصل زمستان بود و مسیر قلعه کاملا پوشیده شده بود از برف. فاصله زیادی تا قلعه نداشتیم اما تا زانو در برف فرو رفته بودیم. برودت هوا بالا بود و با این برف فکر کردیم قطعا مسیر برگشت پر خطر خواهد بود. پس تصمیم به بازگشت گرفتیم و این تنها باری بود که داخل قلعه نرفتیم. در راه بازگشت به فومن چشممان به هتلی چوبی افتاد و شب را در همان هتل اسکان کردیم. در آن هوای سرد هیچ چیز جز غذای دلچسب شمالی نمیچسبد و رستوران هتل غذای خوبی هم داشت، به قول قدیمیها یخمان باز شد. هر طور که حساب می کنم این سفر خاطره انگیزترین سفر قلعه رودخان است. چون نمیدانم چطور شد که یکی از دوستان فکر کرد جای کفشهای من در سرویس بهداشتی اتاق امنتر است و کفشهایم را درست زیر شیر آب گذاشت و شیر هم تا صبح در کفشهای من چکه کرد. صبح با کفشی مواجه شدم که آب درونش را پر کرده بود و باز همان دوست عزیز تصمیم گرفت کفشهایم را جلوی بخاری خشک کند. گرم گفتوگو با تلفن شد و کفشهایم را سوزاند. حال دانستید که چرا این سفر با همه سفرها البته بجز اولین سفر فرق دارد؟ زیادهگویی نکنم. بگذارید از قلعه برایتان بگویم: دژ رودخان یا قلعه حسامی نام قلعهای است متعلق به دوره سلجوقیان که بر فراز ارتفاعات جنگلی شهرستان فومن در روستای رودخان ساخته شده و ۲.۶ هکتار مساحت و ۶۵ برج و بارو و دیواری به طول ۱۵۰۰ متر دارد. برخی از کارشناسان، ساخت قلعه را در دوران ساسانیان و مقارن با حمله عربها به ایران دانستهاند. در دوره سلجوقیان این قلعه تجدید بنا شده و از پایگاههای مبارزاتی اسماعیلیان الموت بودهاست. بر روی کتیبه سردر ورودی قلعه که اکنون در موزه گنجینه رشت نگهداری میشود، درج شده که این قلعه در سال ۹۱۸ تا ۹۲۱ هجری قمری برای سلطان حسامالدین تجدید بنا شدهاست.
سلطان حسامالدین دباج فومنی اولین قدرت منطقهای بود که از اطاعت از صفویان سرپیچی کرد، و قلعه رود خان را بازسازی کرد تا از آنجا به مقاومت بپردازد ولی موفقیتی به دست نیاورد و به دربند گریخت و درنهایت دستگیر و در تبریز اعدام شد. قلعه رودخان از دو بخش ارگ و قورخانه تشکیل شدهاست. ارگ در قسمت غربی این بنا در دو طبقه واقع شده و جنس آن از آجر است. قراولخانهها در قسمت شرقی در دو طبقه با نورگیرها و روزنههای متعدد بر اطراف مسلط است. چشمهای نیز میان قلعه و گودترین محل آن وجود دارد. بخش شرقی قلعه شامل دوازده ورودی، زندان، درب اضطراری، حمام و آبریزگاه است. بخش غربی دوازده ورودی دارد، چشمه، حوض، آبانبار، سردخانه، حمام، آبریزگاه شاهنشین و چند واحد مسکونی که با برج و بارو محصور شدهاند، دیگر بناهای این بخش را تشکیل میدهند. ۴۰ برج دیدهبانی دور تا دور قلعه را احاطه کرده که اتاقهای هشت ضلعی آن با طاقهای گنبدی پوشانده شدهاست. دور تا دور دیوارها و برجها روزنههایی شیبدار دیده میشود که برای ریختن مواد مذاب و تیراندازی تعبیه شدهاند. لازم است ذکر شود که در طول تاریخ قلعه، هیچگاه دشمنی به آن نفوذ نکرده و نتوانسته آن را فتح کند.
پلههای ورودی قلعه که تمام شد و وارد قلعه شدید، چشمهایتان را ببندید تا صدای همهمه سربازان، شلیک گلولهها، فریاد فرماندهان و ناله زخمیها را بشنوید. این دژ کماکان استوار است.
دیدگاه تان را بنویسید