دبیرکل خانه پرستار:
معوقات، فرع مطالبات نیروهای پرستاری است

مسعود پزشکیان در روزهای ابتدایی دولت و زمانی که تازه بر کرسی ریاست جمهوری دولت چهاردهم نشست، کم چالش نداشت، یکی از آن چالشها در حوزه درمان بود. بعد از این که محمدرضا ظفرقندی، سکاندار وزارت بهداشت و درمان شد، یک گروه صنفی از کادر درمان یعنی پرستاران، دست به اعتراض زدند و رسیدگی به مطالبات خود را خواستار شدند؛ آنها تاکید کردند که معوقات پرستاران سالها است پرداخت نشده و مطالباتشان عملی نشده است.
به گزارش دیده بان ایران، همان زمان، همه مسئولان دولت مصاحبه کردند و از تلاش برای پرداخت معوقات پرستاران گفتند. در حال حاضر دولت به بیشتر پرستاران کشور، به جای ۲ سال بدهی، ۷ تا ۸ ماه بابت کارانه و اضافهکاری بدهکار است. در تازهترین خبر، احمد نجاتیان، رئیس کل سازمان پرستاری، گفته است: «معوقات پرستاران به بیش از ۷ ماه میرسد، نکته این است که برخی از دانشگاههای علوم پزشکی قول دادهاند که در روزهای باقیمانده اسفند، حداقل ۲ ماه از معوقات پرستاران را پرداخت کنند که با این حساب هنوز ۵ ماه به پرستاران بدهکارند.»
ارزش مطالبات را پایین نیاورید؛ معوقات حرف اصلی پرستاران نیست
از همان ابتدا، محمد شریفی مقدم، دبیرکل خانه پرستار ایران به خبرنگار دیدهبان ایران میگوید: «لطفا ارزش مطالبات پرستاران را با صحبت کردن درباره معوقات پایین نیاورید.» او تاکید دارد که رسیدگی به مطالبات پرستاران با مساله اعتراض برای پرداخت معوقات متفاوت است. او توضیح میدهد: «معوقات پرستاران، مساله بدهی دولت به نیروهای پرستاری است که امروز کاهش پیدا کرده است و به حدود ۷ ماه بدهی رسیده، اما مساله مطالبات پرستاران، مساله مهمتری است که باید به آن توجه ویژه شود.» او توضیح میدهد که همین معوقات ۷ ماهه هم اضافهکار اجباری است که پرستاران تمایلی به انجام آن ندارند.
مطالبات پرستاران چیست؟
دو مساله، پایین بودن دستمزد و حقوق و عمل نشدن به قانون تعرفه پرستاری مطالبات پرستاران است. شریفی مقدم توضیح میدهد که حقوق و دستمزد پرستاران ماهانه ۱۵ تا ۱۶ میلیون تومان است، دستمزدی که حتی برای پرستاران مجرد هم کم است.
دبیرکل خانه پرستاران ایران در توضیح بیشتر میگوید: «اگر دیروز آقایان پرستار، برای تامین مخارج زندگی و اجارهبهای خانه در دو بیمارستان کار میکردند و خانمهای پرستار در یک بیمارستان، امروز شرایط به شکلی شده است که آقایان در سه بیمارستان و سه شیفت و خانمها در دو بیمارستان و دو شیفت کار میکنند و بدتر این است که با قانون جدید مالیات، برای مجموع حقوق پرستاران که به عنوان مثال ۳۰ میلیون تومان میشود، مالیات ۱۰ تا ۱۵ درصدی هم تعلق میگیرد، این در حالی است که طبق قانون، پزشکان تنها ۱۰ درصد از حقوق و دستمزد خود را مالیات پرداخت میکنند، برای هر میزان حقوقی که دریافت میکنند.»
پرستاران هنوز از اجرایی نشدن دقیق قانون تعرفهگذاری گلایه دارند
مطالبه مهم دیگر پرستاران اما اجرایی شدن دقیق قانون تعرفهگذاری خدمات پرستاری است، قانونی که از سال ۷۶ تا به امروز، به صورت کامل اجرا نشده و حتی وعده دولتهای پیاپی از جمله وعده رئیس و وزیر بهداشت دولت قبل درباره اجرا شدن این قانون هم به ثمر ننشسته است.
البته دبیرکل خانه پرستار ایران میگوید: «در سالهای اخیر به اسم تعرفه پرستاری، یک تعرفه نه آن تعرفهای که در مجلس شورای اسلامی به تصویب رسیده است که یک تعرفه تعریفشده دیگری که برای پرستاران خوب هم نیست، اجرا میشود؛ تعرفهای که حق مطلب در آن هم کامل اجرا نمیشود.»
شریفیمقدم تاکید میکند که تعرفه پرستاری برای همه گروههای درمان، پزشکی، کارشناسان رادیولوژی و آزمایشگاه و برای همه اجرا میشود، اما درصد اجرایی شدن برای گروههای مختلف متفاوت است و در این میان، پرستاران بیش از سایر اعضای کادر درمان ضرر میکنند.
نتیجه اجرایی نشدن مطالبات همیشگی پرستاران اما بروز چند اتفاق مهم در نظام سلامت است که شریفیمقدم به آن اشاره میکند؛ او میگوید: «بیتوجهی به مطالبات پرستاران، مهاجرت چند هزار پرستار در سال را به همراه دارد، زمانی که پرستار ما در یک کشور اروپایی، به عنوان مثال ۲ هزار یورو حقوق و دستمزد دریافت میکند، حال این که در ایران، ماهانه تنها ۲۰۰ دلار دریافت دارد.»
خانهنشین شدن ۵۰ هزار فارغالتحصیل پرستاری و بیمیلی به کار کردن در رشتهای که سالها در آن درس خواندهاند، از دیگر اثرات بیتوجهی به مطالبات است. او میگوید که پرستارانی که در بیمارستان کار میکنند هم انگیزه کار کردن را از دست دادهاند و دود بیانگیزگی پرستاران، تنها به چشم مردم و بیماران میرود تا خدمات درمانی بیکیفیت به بیماران ارائه شود.
تا وقتی تعارض منافع در نظام سلامت وجود دارد، در بر همین پاشنه میچرخد
حالا سالهاست که مطالبات پرستاران مطرح میشود، شاید بتوان گفت که از سال ۷۶، بعد از همان زمان که قانون تعرفهگذاری خدمات پرستاری به تصویب رسید و یا پس از آن، مساله افزایش دستمزد مطرح شد؛ اما به قول شریفی مقدم، عزمی برای اجرایی شدن این مطالبات تقریبا در هیچ دولتی دیده نشد.
او میگوید: «لایحه بودجه سال ۱۴۰۴ به تصویب رسیده، اما تلاشی برای افزایش حقوق قشر پرستار نشده است.» این بدان معنا است که حداقل مطالبه نخست پرستاران، در سال بعد هم جامعه عمل پوشیده نمیشود.
از نظر شریفی مقدم، اجرایی شدن صحیح قانون تعرفهگذاری خدمات پرستاری نیز تا وقتی سیستم مدیریت نظام سلامت به این شکل ادامه داشته باشد، اتفاق نخواهد افتاد. دبیرکل خانه پرستار ایران میگوید: «تا زمانی که تعارض منافع در نظام سلامت، وجود داشته باشد، قانون تعرفهگذاری پرستاری بهدرستی اجرا نخواهد شد.»
از نظر شریفی مقدم، الگوی مدیریتی نظام سلامت در ایران، الگوی مدیریتی در کشورهای دیگر، آمریکا و سنگاپور است، حال این که حتی در این کشورها هم مثل ایران ۹۷ درصد مدیران سلامت، پزشک نیستند که در رشتههای مدیریتی تحصیل کردهاند و اگر پزشکی مدیر بیمارستان باشد، کار درمان هم نمیکند، حال آن که به گفته دبیرکل خانه پرستار ایران، مدیران پزشک دولتی، کار درمان هم انجام میدهند و آنها هم برای نظام سلامت تصمیم میگیرند و اینها تعارض منافع است، زمانی که با همین مدیریت، پزشک متخصص حدود ۵۴ درصد تعرفه پزشکی دریافت میکند و حدود ۳۰۰ میلیون تومان و پرستاران تنها با تعرفه پرستاری که اجرا هم نمیشود، ماهانه حدود ۲ میلیون تومان دریافت میکند تا به قول شریفی مقدم، پاشنه مشکلات پرستاران همچنان روی یک در بچرخد و حل هم نشود.
دیدگاه تان را بنویسید