سعیده علیپور

می‌گویند گیلان تنها استانی‌ست در ایران، که میزان بارش در آن، بیش از نیاز جمعیتش است. در این موسم، که بی‌آبی کشور را درنوردیده حتما این اقبال بلندی است بر پیشانی گیلانی‌ها، اما شوربختانه همین گیلان با این میزان بارش، با کمبود آب مواجه است. نخستین دلیل؛ نبود زیرساخت‌های فاضلابی و مزین شدن آب‌های جاری و زیرزمینی این استان به فضولات انسانی!

این وضعیت این روزها آنقدر وخیم شده که استاندار گیلان چندی پیش اعلام کرد که «ظرف دو سه سال آینده تیتر یک خبر‌ها این می‌شود که رشتی‌ها و انزلی‌چی‌ها در حال تَرکِ شهر هستند».

به گفته هادی حق‌شناس؛ «اگر ۳۰۰ میلیون دلار برای ساماندهی فاضلاب و تالاب انزلی اختصاص داده نشود به زودی رشت و انزلی وجود نخواهد داشت».

 در حالی که این شهر با وضعیت وخیم فاضلاب‌ از آلودگی شدید آب‌های جاری و چالش آب سالم برای آشامیدن مواجه است، پسماند و کوه زباله‌های سراوان رشت و رودخانه شیرابه‌ آن نیز؛ یکی دیگر از منابع آلودگی آب‌های جاری و زیرزمینی منطقه است. در این میان با هر بار تعطیلی‌ گاه و بیگاه پایتخت و تعطیلات تقویمی، وخامت اوضاع در این مناطق با هجوم مسافران بالا رفته و معضلات پیچیده‌تر هم می‌شود.

چه بر سر رشت و انزلی آمده است؟

رشت شاید بیش از هزار سال پیش در میان دو رودخانه زیبای زرجوب و گوهررود زاده شد و طی قرن ها در محوطه این رودخانه ها گسترده شد. رودخانه‌هایی که حتی چند دهه قبل هم مردم می‌توانستند در آن شنا کنند و چنان زلال بود که صیادان از آن ماهی می‌گرفتند. البته تصور این موضوع برای ساکنان فعلی رشت سخت است، چرا که حالا راه رفتم در کرانه آن هم آسان نیست. زیبایی و سرسبزی این رودخانه‌ها مدفون در زباله شده. آبی بد رنگ از بستر آن می‌گذرد که بوی مهوع آن مشام را می‌آزارد. در گوشه گوشه آن می‌توان ورودی فاضلاب‌های شهری را دید که بی‌وقفه بر بستر رودخانه می‌ریزد و وضعیت را بدتر می‌کند.

پساب و فاضلاب انسانی رشت، خمام، صومعه‌سرا، ماسال و... ۷۰۰ روستا به دو رودخانه زرجوب و گوهررود می‌ریزد. رودخانه‌هایی که در انتها به تالاب انزلی می‌رسند. این بدان معنی است که پساب انسانی جمعیتی بالغ بر یک میلیون نفر به تالاب انزلی سرازیر است و گفته می‌شود که در خوش بینانه‌ترین حالت، یک میلیارد مترمکعب انواع پسماند در تالاب انزلی وجود دارد.

در چنین شرایطی انزلی هم وضعی به مراتب بدتر از رشت دارد. مرداب بین‌المللی این شهر، در کرانه دریای خزر که روزگاری یکی از اکوسیستم‌های بکر جهان محسوب می‌شد، حالا مدفن فاضلاب است و چیزی زیادی از آن باقی نمانده است. این آلودگی نه تنها این تالاب را از میان برده که به دریای خزر هم وارد شده و آب آن را نیز به شدت آلوده کرده و می‌کند.

پساب انسانی جمعیتی بالغ بر یک میلیون نفر به تالاب انزلی سرازیر است و گفته می‌شود که در خوش‌بینانه‌ترین حالت، یک میلیارد مترمکعب انواع پسماند در تالاب انزلی وجود دارد

علاوه بر پساب انسانی، پساب ۲۳۰ هزار هکتار شالیزار و مزرعه و پساب غلیظ شهرک صنعتی گیلان هم وارد تالاب انزلی می‌شود. پساب‌هایی که اثر تخریبی به نسبت بیشتری نسبت به پساب‌های خانگی دارد.

کارشناسان می‌گویند؛ رسوبات ۵۰ ساله فاضلاب شهری، کشاورزی و صنعتی نفس تالاب انزلی را به شماره انداخته و عمق این تالاب را از ۱۰ متر در سال‌های پیش از انقلاب به کمتر از ۵۰ سانتی‌متر رسانده و در برخی نقاط عمق تالاب از بین رفته است.

حتی مسئولان این استان هم عمق فاجعه را چنان بالا می‌دانند که معتقدند یک نسیم کافی است که گرد و غبار فاضلاب و انواع ویروس و میکروب را به ریه مردم بفرستد و بیماری در منطقه شایع شود و هزینه‌های درمان در این منطقه را افزایش دهد. هر چند نگاهی به آمار نشان می‌دهد که همین حالا نیز استان گیلان در صدر مبتلایان به سرطان در کشور 

قرار دارد. 

هادی حق شناس، استاندار گیلان مشکل محیط زیستی در گیلان را به این دلیل می داند که طرح‌های محیط زیستی فاضلاب و شبکه در این استان، یک سوم ایران است. به گفته او «در گیلان، هیچ شهری نیست که شبکه‌ فاضلاب تکمیل شده داشته باشد و شهر رشت که بیش از یک سوم جمعیت استان را دارد، تصفیه فاضلاب خانگی و شبکه آن در بهترین حالت، ۵۰ درصد ساخته شده است».

در حالی که رشت و انزلی با وضعیت وخیم فاضلاب‌ از آلودگی شدید آب‌های جاری و پسماند و کوه زباله‌های رودخانه شیرابه‌ آن مواجه‌اند، با هر بار تعطیلی‌ گاه و بیگاه پایتخت و تعطیلات تقویمی هم وخامت اوضاع در این مناطق با هجوم مسافران بالا رفته و معضلات پیچیده‌تر هم می‌شود

گیلان زیر آوار پسماند

اردیبهشت ماه سال 1401 بود که مردم شهرستان سراوان در نزدیکی شهر رشت، در اعتراضی دامنه‌دار علیه تخلیه زباله در جنگل‌های گیلان دست به تحصن زدند. حتی مردم سراوان و به‌خصوص زنان، شب را در ورودی محل دپوی زباله‌ها سر می‌کردند و مانع از ورود کامیون‌های حمل زباله به جنگل‌های باستانی هیرکانی‌ می‌شدند. این اعتراض که به درگیری‌هایی هم با ماموران انجامید، عاقبت با پا درمیانی مسئولان محلی و استانی و وعده و وعیدهایی از پایتخت، هر چند تمام شد، اما معضل سراوان و بسیاری دیگر از مراکز زباله در شمال ایران به قوت خود باقی ماند.

30 سال است که پسماند و فاضلاب در گیلان به بحران تبدیل شده و چهره سبز آن را زیر کوه‌های زباله مخدوش کرده؛ کار آنقدر بالا گرفته است که تقریباً همه مراکز دفن زباله از آستارا تا چابکسر با شرایط مشابهی روبه‌رو شده‌اند. روزانه دو هزار تن زباله در استان گیلان تولید می‌شود و بزرگترین پهنه‌ای که زباله در آنجا دپو می‌شود مربوط به پهنه رشت است.

فعالان محیط‌زیست استان می‌گویند، براساس آمار‌های رسمی ۳۰ دفن‌گاه رسمی و براساس یافته‌ها و اطلاعات کسب‌شده، حدود ۶۵ دفن‌گاه رسمی و غیررسمی در استان گیلان وجود دارد که به‌دلیل نداشتن شرایط مناسب، ایزوله نبودن و نداشتن سیستم تصفیه برای شیرابه‌های تولیدی، به منبع انتشار آلودگی در سطح و حتی آب‌های زیرزمینی تبدیل شده است.

می‌گویند گیلان تنها استانی‌ست در ایران، که میزان بارش در آن، بیش از نیاز جمعیتش است. در این موسم، که بی‌آبی کشور را درنوردیده حتما این اقبال بلندی است بر پیشانی گیلانی‌ها، اما شوربختانه همین گیلان با این میزان بارش، با کمبود آب مواجه است. نخستین دلیل؛ نبود زیرساخت‌های فاضلابی و مزین شدن آب‌های جاری و زیرزمینی این استان به فضولات انسانی!

علاوه بر آمار‌های رسمی درباره دفن‌گاه‌های زباله رسمی و غیررسمی، امروز تمام روستا‌ها و مسیر‌های استان گیلان مملو از زباله‌های رها شده است. در کنار زباله‌های عادی، نخاله‌های ساختمانی هم در داخل و اطراف شهر‌ها دیده می‌شوند، اما هیچ مرکز دفنی برای آنها وجود ندارد.

کارشناسان می‌گویند؛ این زباله‌ها به‌واسطه فلزات سنگین و مواد شیمیایی داخل خود به‌مراتب می‌توانند آلایندگی بیشتری نسبت به پسماند‌های عادی داشته باشند. در این میان هیچ برنامه‌ای در استان گیلان برای بهبود وضعیت مدیریت پسماند وجود ندارد.

گردشگرانی که بیش از پیش منطقه را می‌آلایند

جدای از سرانه جمعیتی بالا در استان گیلان به نسبت وسعت و افزایش مهاجرت به گیلان در سال‌های اخیر، گردشگرانی که در هر تعطیلی به سمت معدود مناطق سرسبز کشور هجوم می‌آورند نیز وضعیت وخیم پسماند و فاضلاب گیلان را بدتر هم می‌کند. گفته می‌شود هر بار تعطیلی پایتخت چیزی حدود نیم میلیون نفر مسافر را به سمت گیلان روانه می‌کند. این در حالی است که این استان از جهت زیر ساخت حتی توان ساپورت جمعیت ساکن خود را هم ندارد. 

در حالی که حدود 10 روز به شروع تعطیلات نوروزی مانده است، روزبه خلیق معینی، کارشناس گردشگری در این باره معتقد است: «در صورت ورود ۷ میلیونی مسافران به گیلان در تعطیلات نوروز( بر اساس اعلام آمار در نورز سال 1403) و در صورت تولید یک کیلوگرم زباله توسط هر نفر، فقط هفت هزار تن اضافه زباله توسط مسافران تولید خواهد شد».

وی می‌افزاید: «برای این حجم زباله مازاد در شرایط محیط‌زیست شکننده استان هیچ فکری در هیچ سالی نشده است و صرفا فشار مضاعف به متولیان جمع‌آوری زباله خواهد آورد».

برنامه‌های بی‌سرانجام برای ساماندهی

زمانی در اواسط دهه 90، صحبت از تخصیص دو میلیارد دلار از صندوق توسعه ملی برای ساماندهی چالش زباله در استان‌های شمالی بود؛ موضوعی که از سوی نمایندگان این استان‌ها در مجلس و مسئولان محلی دنبال می‌شد و سازمان محیط زیست نیز وعده پرداخت آن را داده بود اما علی لاریجانی، رئیس وقت مجلس، در همان سال‌ها آب پاکی را روی دست آنها ریخته و گفته بود که برداشت چنین مبلغی از صندوق امکان‌پذیر نیست.

از آن زمان تا کنون، سریال اعلام ارقام مختلف برای حل چالش زباله و فاضلاب در گیلان و دیگر استان‌های شمالی، از سوی مسئولان و رسانه‌ها همچنان ادامه دارد. فروردین امسال بود که خبرگزاری مهر، بسته شدن پرونده پسماند سراوان رشت (یکی از چالش‌برانگیزترین سایت‌های پسماند در گیلان) را نیازمند تخصیص اعتباری به مبلغ دو هزار میلیارد تومان دانست.

هادی حق‌شناس، استاندار گیلان نیز چندی پیش اعلام کرد که حل چالش پسماند و فاضلاب در این استان، به ۲۰ هزار میلیارد تومان اعتبار، برای تکمیل شبکه تصفیه نیاز دارد؛ در حالی که بودجه سالانه آبفای گیلان، تنها ۵۰۰ میلیارد تومان است.

میانه بهمن ماه بود که بارش باران استان گیلان به ویژه شهر رشت باعث جاری شدن سیل در معابر شده است. آبگرفتگی باعث شده تا دستور تخلیه تعدادی از منازل مسکونی صادر شود. بارش 120 میلیمتر باران، منجر به آبگرفتگی معابر در مرکز شهر و روستاهای اطراف شد و چند روز فاجعه بار را در این منطقه رقم زد. از منظر بسیاری از کارشناسان این رخداد ناشی از  سومدیریت و بی‌توجهی مسئولان  و راه‌حل‌های بی‌سرانجامی‌ست که امروز کار را به جایی رسانده است که نه تنها شهرهای استان گیلان از آلودگی زیست محیطی رنج می‌برند که شهری که روزی معروف به شهر باران بود و مردمانش با نزولات آسمانی مانوس بودند، حالا نگران باران هستند. چرا که هر باران می‌تواند به معنای سیلاب و هجوم فاضلاب به خانه‌هایشان باشد.