سعیده علیپور

شاید روزگاری نقطه قوت جامعه ایرانی بود که کمتر به کام افسردگی و خودکشی می‌افتادند. اما این روزها این اقلیم سر ناسازگاری با مردم دارد و شرایط اجتماعی و اقتصادی و متعاقب آن زیست محیطی، مردم را بیش از پیش مستعد خودکشی کرده است. در این میان برخی از اقشار بیشتر تحت تاثیر شرایط، به سمت پایان دادن به زندگی قدم برداشته‌اند. در سال‌ها و ماه‌های اخیر خبرهای تلخ زیادی از خودکشی‌های منجر به مرگ با دلایل و علل گوناگون بین افراد و اقشار و سنین مختلف به گوش می‌رسد. اخباری تلخ که به نظر می‌رسد با شیبی ملایم هر روز بر تعدادشان افزوده می‌شود و بیشتر هم زنان را هدف گرفته است.

جز اخبار خودکشی افراد مشهور که خیلی زود شبکه‌های اجتماعی را تحت تاثیر قرار می‌دهد، می‌توان گفت، روزی نیست که خبری از خودکشی زنان مناطق به شدت محروم کشور در سایت‌های محلی منتشر نشود؛

یک دختر ۱۷ ساله بلوچ و قربانی کودک‌همسری، در ایرانشهر دست به خودسوزی زد.

 کمی آنسوتر از این منطقه دختری ۱۵ ساله در لرستان در پی فشارهای خانواده برای ازدواج با یک مرد ۴۰ ساله متاهل، با اقدام به حلق‌آویز کردن دست به خودکشی زد و جان خود را از دست داد.

آنسوتر زنی خانه‌دار با چند فرزند به دلایل نامعلوم با قرص برنج اقدام به خودکشی کرد. 

این چند مورد نمونه‌ای از ده‌ها و صدها خودکشی است که سالانه گاهی در انظار عمومی، گاهی در خلوت و تنهایی، گاهی از سر استیصال و گاهی به عنوان ابزاری برای اعتراض رخ می‌دهد.

آمارهای فزاینده خودکشی زنان

ماجرای خودکشی تنها مختص ما نیست. براساس آمارهای بین‌المللی، سالانه در جهان بیش از ۸۰۰ هزار نفر بواسطه خودکشی جانشان را از دست می‌دهند، با این حال آنچه با وجود نبود آمار دقیق، وضعیت را برای ما بغرنج می‌کند، رشد شمار خودکشی در زنان و حتی کودکان و نوجوانان است، به طوری که به گفته جامعه‌شناسان خودکشی در ایران مانند تمام آسیب‌های مختلف اجتماعی، روند افزایشی داشته است. گرچه برای این ادعا به آمار به روز شده‌ای نمی‌توان استناد کرد، اما بر اساس آخرین آمار رسمی منتشر شده در خبرگزاری دانشجویان ایران در اسفند ۱۳۹۹، پزشکی قانونی اعلام کرد در سال‌های ۱۳۹۷ و ۱۳۹۸، به ترتیب ۵,۱۰۱ و ۵,۱۴۳ مورد خودکشی کامل رخ داده است. این آمار البته به دلایل نامعلوم به روز نشده است، اما اظهارات پراکنده کارشناسان نشان می‌دهد که روند رشد خودکشی در ایران در سه، چهار سال اخیر، هرسال ۱۰ درصد افزایش یافته و در این میان زنان و به خصوص زنان خانه‌دار در رتبه نخست این جهش اقدام به خودکشی بوده‌اند. 

به اعتقاد برخی جامعه‌شناسان، سنتی بودن جامعه و حاکمیت ارزش‌های مردسالارانه چنان در برخی مناطق کشور قوی است که برخی زنان تنها راه برای اعتراض را در خودکشی می‌بینند

روان‌شناسان علت خودکشی را در ویژگی‌های شخصیتی و روانی افراد، خصوصاً افسردگی زنان می‌دانند، اما جامعه‌شناسان بیشتر به ساخت و شرایط جامعه و تأثیر آن بر زنان توجه دارند. برخی جامعه‌شناسان بازتولید کلیشه‌های جنسیتی را از جمله‌ عواملی‌ می‌دانند که زنان را بیش از مردان به‌سوی خودکشی جلب می‌کنند. همچنین عدم آگاهی یا پایین بودن سطح آگاهی، ازدواج اجباری یا پیش از موعد، فقر، تجاوز جنسی و مشکلات روانی، از دیگر عوامل‌ موثر در خودکشی زنان در کشور عنوان می‌شود.

زنان ایرانی بیشتر خودکشی می‌کنند

در حالی که در همه جای دنیا زنان بیش از مردان اقدام به خودکشی می‌کنند اما به نظر می‌رسد در ایران شمار این اقدام از متوسط جهانی آن هم بالا زده است.

اردشیر بهرامی، جامعه‌شناس با تایید این موضوع می‌گوید: «در ایران آمار خودکشی روند رو به رشدی دارد و این روند در طی سال‌های ۹۷ تا ۱۴۰۰ رشد بیشتری نیز داشته است و این موضوع در میان زنان بیشتر از مردان است».

رئیس سابق دبیرخانه آسیب‌های اجتماعی استان تهران درباره کانون‌های خودکشی همچنین اعلام می‌کند: «در آخرین بررسی‌ها مشخص شده کانون خودکشی از غرب ایران به مرکز و سایر مناطق کشور از جمله استان‌های کهگیلویه و بویراحمد، بندرعباس، استان مرکزی، گیلان، تهران و سایر مناطق مانند خراسان شمالی در حال تغییر است».

دلایل رشد آمار خودکشی زنان

فقر، بیکاری، افسردگی، ناامیدی و بدبینی به آینده و از سوی دیگر عدم ثبات اقتصادی کشور و حمایت‌های قانونی از زنان، نه تنها باعث افزایش خشونت‌های خانوادگی شده که به نظر می‌رسد آمار خودکشی زنان را هم از هر سن و قشر افزایش داده است.

آمارهای منتشر شده نشان می‌دهد زنان خانه‌دار رتبه چهارم مرگ ناشی از خودکشی و رتبه اول اقدام به خودکشی را دارند. استناد به همین آمار به خوبی نشان می‌دهد؛ عدم استقلال مالی و مشکلات ناشی از فقر تا چه میزان در تشدید افسردگی و گرایش به خودکشی موثر است

در این میان زنان در مناطق حاشیه‌ای و مرزنشین و همچنین درگیر با تعصبات قومی و قبیله‌ای بیش از همه درگیر خودکشی آن هم با شیوه‌های دردناک، مثل خودسوزی هستند.

به اعتقاد برخی جامعه‌شناسان سنتی بودن جامعه و حاکمیت ارزش‌های مردسالارانه چنان در برخی مناطق کشور قوی است که برخی زنان تنها راه برای اعتراض را در خودکشی می‌بینند.

خودکشی‌های اعتراض‌آمیز

در همین باره خالد توکلی، جامعه‌شناس می‌گوید: «در جوامع سنتی درنهایت مردان ارزش‌ها و هنجارهای مردسالارانه خود را بر زنان تحمیل می‌کنند که باعث سرخوردگی و افسردگی زنان و دختران می‌شود و آنها را با بن‌بست‌های‌عاطفی، ذهنی و شکنندگی در مواجهه با مشکلات سوق می‌دهد و بعضا برخی که آستانه ‌تحمل و تاب‌آوری کمتری دارند بیشتر به خودکشی که نوعی اعتراض به استیلای وضعیت و شرایط موجود است رو می‌آورند؛ اقدامی از سر استیصال و ناتوانی در 

حل مشکلات».

این جامعه‌شناس به ایلنا گفت: «در سال‌های اخیر نامساعد شدن وضعیت اقتصادی باعث شده خشونت‌های خانوادگی افزایش یابد که این خشونت‌ها موجب بالا رفتن آمار خودکشی در بین زنان و دختران شده که بیشتر آنان با مصرف قرص و حلق آویز کردن به زندگی خود پایان می‌دهند».توکلی گفت: «در مناطق غرب کشور ارزش‌ها و هنجارهای جامعه زنان دستخوش تغییر شده و اگر این موضوع مورد تحقیق و بررسی قرار گیرد مشاهده می‌شود که در طول چند سال گذشته ارزش‌هایی که زنان ملزم به رعایت آن بودند دچار تغییرات اساسی‌شده و جامعه مردان هم در برابر این تغییرات واکنش نشان می‌دهند و مقاومت می‌کنند».

آمار اشتغال پایین زنان و ارتباط آن با خودکشی

آمارهای منتشر شده در رسانه‌ها نشان می‌دهد که سال ۱۴۰۱ زنان خانه‌دار رتبه چهارم مرگ ناشی از خودکشی و رتبه اول اقدام به خودکشی را داشتند. استناد به همین آمار به خوبی نشان می‌دهد؛ عدم استقلال مالی و مشکلات ناشی از فقر تا چه میزان به افسردگی و گرایش به خودکشی می‌انجامد. این در حالی است که نگاهی به سیاست‌های اشتغال زنان در سال‌های اخیر به ما می‌گوید که دولت‌ها، مخصوصا آنها که بر رویه ایدولوژیک پافشاری بیشتری داشته‌اند، علاقه وافری به خانه‌نشین‌کردن زنان دارند.

زهرا نژاد‌بهرام عضو پیشین شورای شهر تهران و سیاست‌مدار می‌گوید: «در حالی که زنان ایرانی بیش از ۵۰ درصد کرسی‌های دانشگاهی را در مقطع کارشناسی به خود اختصاص داده‌اند و با حجم زیادی از فارغ‌التحصیلان دانشگاهی مواجه‌ایم، نرخ اشتغال زنان همچنان در حد ۱۴ تا ۱۵ درصد ثابت مانده است. این در حالی است که نرخ بیکاری زنان نسبت به مردان دو برابر است. این وضعیت به‌ویژه با توجه به این‌که زنان در بسیاری از خانواده‌ها نقش اصلی را در تأمین معیشت ایفا می‌کنند، بسیار نگران‌کننده است».

شکافی جنسیتی در جامعه ایرانی

جدیدترین گزارش شکاف جنسیتی در کشورهای جهان می‌گوید که پنج کشور شامل پاکستان با رتبه ۱۴۲، ایران با رتبه ۱۴۳، الجزایر با رتبه ۱۴۳، چاد با رتبه ۱۴۵ و در نهایت افغانستان با رتبه ۱۴۶ بیشترین شکاف جنسیتی در جهان را دارند.

این در حالی است که آمارها نشان می‌دهد که زنان هر سال شمار بیشتری از جمعیت دانشگاهی ایران را تشکیل می‌دهند اما نه تنها در بازار کار توفیقی به دست نمی‌آورند که در ساختار قدرت در ایران نیز سهم کمتری را نصیب خود می‌کنند. 

در این میان نگاهی به قوانین مختلف که در سال‌های اخیر در حوزه افزایش جمعیت، اجازه ازدواج دختران با سنین کم تصویب شده است خود بیشتر به جایگاه زنان در جامعه ضربه زده است. برخی از کارشناسان معتقدند، قانون جدید حجاب و عفاف نیز هزینه حضور اجتماعی زنان را بیشتر می‌کند و در نتیجه وضعیت شکاف جنسیتی را در کشور افزایش خواهد داد. موضعی که ارتباط مستقیمی با موضوع خودکشی دارد.

خودکشی در اغلب افرداد به عنوان راهی برای رهایی از موقعیت نامناسب و اندوهناک انتخاب می‌شود و بعضا حامل پیامی به جامعه در آخرین لحظات زندگی فرد است. این نمایش اعتراض را نمی‌توان در زنان که در جامعه از کمترین قدرت اقتصادی و سیاسی برخوردارند نادیده گرفت و به راحتی از آن گذر کرد.