سعیده علیپور

وزیر آموزش و پرورش دیروز اعلام کرد که «دستورالعمل‌های اردوهای مدارس به روزرسانی می‌شود». علیرضا کاظمی این سخنان را در حاشیه مراسم تشییع پیکر دانش‌آموزان کرمانی گفت که در حادثه روز پنج‌شنبه در بازگشت از اردو در تصادف جاده‌ای جان باختند. سخنان و ابراز همدردی که سبب نشد تا خشم خانواده‌های داغدار از آنچه بر سر عزیزانشان آمده را کم شود و از سر انزجار مشتی خاک بر سر و روی وزیر مربوطه نپاشند. 

شاید این واکنش از آنجا بود که اغلب ما ایرانی‌ها به تجربه‌ می‌دانیم که این ابراز همدردی‌ها و تشدید پروتکل‌ها و دستورالعمل‌ها، تنها مُسکنی بعد از فجایع است و تاثیری بر جلوگیری از حوادث فاجعه‌بار بعدی ندارد.

اما واقعیت این است که پاشیدن این مشت خاک از سوی تشییع‌کنندگان دختران دانش‌آموز کرمانی، نه در پی عملکرد مستقیم کاظمی، وزیر آموزش و پروش، بلکه به واسطه میراثی عملکرد حاکمیتی است که کاظمی و سایر مسئولان و اسلافشان در بخش های مختلف کشور مسبب آن بوده اند و یکی از بی‌شمار پیامدهای آن نیز؛ جاده‌های کشور است که مدت‌ها به میدان جنگ تبدیل  شده و به قولی هر سال جان بیش از 20 هزار ایرانی را می‌گیرد.

شاهد این مدعی هم تصادف اتوبوس حامل دختران واترپلوی ارومیه بود که تنها یک روز پس از حادثه اتوبوس دانش‌آموزان کرمانی، رخ داد و به مرگ دو نفر و مصدومیت ده‌ها دختر ورزشکار انجامید و البته ده‌ها مورد تصادف دیگر که هر روز رخ می‌دهد و به اعتقاد بسیاری ناوگان حمل و نقل فرسوده، خودروهای بی‌کیفیت و جاده‌های غیراستاندارد عامل آن است.

در سال‌های گذشته سوانح مرگبار در سفرهای جمعی مثل اردوهای دانش‌آموزی یا کاروان‌های ورزشی و زیارتی بارها خبر‌ساز شده است. ایران، از میان ۱۹۰ کشور جهان، در رتبه دوم تلفات جاده‌ای قرار دارد.

کارشناسان جاده‌های خطرناک و ناامن، وسایل نقلیه غیرایمنی و رانندگان بی‌دقت و بی‌توجه به ایمنی را از دلایل اصلی سوانح مرگبار می‌دانند. با این حال برای بهبود وضعیت هیچ کدام از این عوامل تا کنون قدمی برداشته نشده است.

تکرار فاجعه و پروتکل‌هایی که 

جدی گرفته نمی‌شود

روز پنجشنبه ۱۸ بهمن‌ بر اثر واژگونی اتوبوس دانش‌آموزان مدرسه فرزانگان کرمان، شش نفر از جمله چهار دانش‌آموز، مربی مدرسه و کودک ۹ ساله‌اش جان خود را از دست دادند. گفته شد که ابتدا راننده اعلام کرده که ترمز اتوبوس بریده و از مسافران خواست همگی به انتهای اتوبوس بروند. اما این تمهید هم سبب نشد که حادثه، تلفات کمی داشته باشد.

یک روز بعد یعنی در جمعه ۱۹ بهمن، این بار در محور دلیجان به اصفهان اعضای تیم واترپلوی دختران ارومیه برای حضور در مسابقات قهرمانی کشور عازم اصفهان بودند که حادثه مشابه رخ داد و به مرگ دو دختر ورزشکار و زخمی شدن بیش از 20 نفر انجامید. البته در ساعات میانی بین این دو حادثه شمار زیادی تصادف در جاده‌های کشور رخ داد که به مرگ یا معلولیت یا مجروح شدن شهروندان انجامید.

به اعتقاد کارشناسان وقتی که راننده در هنگام رانندگی اشتباهی می‌کند؛ این اشتباه ممکن است منجر به فوت او شود؛ چرا که در واقع ناوگان حمل و نقل در ایران چنان در شرایط اسفناکی قرار گرفته که اجازه اشتباه به راننده را نمی‌دهد و معمولا نخستین اشتباه آخرین اشتباه خواهد بود

داستان سوانح رانندگی در راه‌ها و جاده‌های کشورمان به‌قدری غم‌انگیز است که از وقوع نوعی تراژدی ملی خبر می‌دهد. در این میان سوانحی از جمله واژگونی اتوبوس حامل المپیادی‌ها، خبرنگاران، سربازان و... بیش از همه توجه اذهان عمومی را در خصوص آنچه در جاده‌ها در حال رخ دادن است جلب می‌کند. 

تیرماه سال 1400 حداقل برای اصحاب رسانه تاریخی دردناک است. بر اثر واژگونی اتوبوس خبرنگاران در نقده استان آذربایجان غربی که برای بازدید از وضعیت احیای دریاچه ارومیه و تهیه گزارش رفته بودند، دو نفر جان باختند و 21 نفر مصدوم شدند.

متاسفانه این ماجرا هم همچون مورد اخیر تصادف مرگبار اتوبوس دختران دانش‌آموز به همین جا ختم نشد و کمتر از یک روز بعد برای گروه دیگری تکرار شد. به طوری که یک روز پس از آن حادثه در تیر ماه 1400، یک اتوبوس در یزد واژگون شد که منجر به جان باختن ۵ سرباز معلم جوان و مصدومیت ۳3 تن دیگر از آنان شد.

همچون حادثه اخیر که واکنش‌ها به مرگ دخترانی کرمانی زیاد و به جانباختن دختران واترپلو چندان نبود، در آن تاریخ هم در خصوص مرگ دو خبرنگار واکنش‌های فراوان مسئولان شنیده شد و فاجعه دومی چندان به چشم مسئولی برجسته نیامد. هر چند نتیجه هر دو از منظر منتقدان یک چیز خواهد بود و آن فرافکنی و بی‌توجهی و نادیده گرفتن مصدومان و بازماندگان جانباختگان و در نهایت عدم توجه به رفع مشکل و تکرار دوباره و دوباره از این گونه حوادث تلخ است.

به طوری که نگاهی به آنچه در گذشته رخ داده نشان می‌دهد این نخستین بار نیست که اتفاقاتی از این دست روی می‌دهد. مرگ شمار زیادی از خبرنگاران در حادثه سقوط هواپیمای سی130 که با وجود نقص فنی تعداد زیادی خبرنگار و عکاس را به محل برگزاری مانور نظامی می‌برد، شاید یکی از همین موارد بود. در حادثه دیگری که 13 سرباز در سال 1396 جان باختند نیز، اتوبوس به دلیل نقص فنی سقوط و خانواده‌های بسیاری را داغدیده کرد. یا در حادثه‌ای که در سال 98 رخ داد اتوبوسی در محوطه داخلی دانشگاه علوم و تحقیقات به دلیل نقص فنی سقوط کرد و به مرگ شماری از دانشجویان انجامید یا مرگ دانش‌آموزان در تصادف اتوبوس سفر راهیان نور یا مرگ شمار زیادی از دانش‌آموزان المپیادی در دهه هفتاد به دلیل نقص فنی اتوبوس که به مرگ دانش‌آموزان نخبه زیادی انجامید نشان می‌دهد ارابه مرگ آن هم به دلیل قصورهایی از این دست در حرکت است و هیچ معلوم نیست قربانی بعدی چه کسانی باشند. 

وضعیت ناوگان حمل و نقل اجازه اشتباه به راننده نمی‌دهد

از واژگونی اتوبوس‌های بین شهری گرفته تا خبرهای پرشمار مربوط به تصادف مرگبار رانندگی. کافی است همین امروز سری به خبرهای حوادث بزنید. چندین مورد از تصادفات مرگبار را مشاهده خواهید کرد که در اغلب آنها همواره خطای انسانی مهمترین عامل تصادفات جاده‌ای اعلام شده است. خطاهایی چون عدم توجه راننده به فاصله خودروی جلویی، سبقت غیرمجاز، انحراف به چپ، خستگی و خواب آلودگی و سرعت بالا. با این وجود کارشناسان علاوه بر عامل انسانی، امنیت جاده‌ها و کیفیت خودروهای داخلی که حتی در ظاهر هم دیگر رشد و ارتقایی پیدا نمی‌کنند را از مولفه‎های مهم حوادث جاده‌ای می‌شمارند.

آن طور که رئیس پلیس راهور فراجا آمار داده حدود 70 درصد از ناوگان مسافری کشور از سن فرسودگی گذشته‌اند و نیاز به نوسازی دارند.با این حال، رئیس سابق سازمان راهداری و حمل و نقل گفته است: «نوسازی ناوگان کافی نیست؛ بدون برندسازی و نظارت مؤثر، حتی اتوبوس‌های جدید هم به فاجعه تبدیل می‌شوند»

به اعتقاد کارشناسان وقتی که راننده در هنگام رانندگی اشتباهی می‌کند؛ این اشتباه ممکن است منجر به فوت او شود. چرا که در واقع ناوگان حمل و نقل در ایران چنان در شرایط اسفناکی قرار گرفته که اجازه اشتباه به راننده را نمی‌دهد و معمولا نخستین اشتباه آخرین اشتباه خواهد بود.

در این میان راه حل این ماجرا هر چند در کلام ساده است و با تغییر تکنولوژی و اجرای استانداردهای روز دنیا مشکل تا حد زیادی حل می‌شود و آمار تصادفات منجر به مرگ و معلولیت کاهش می‌یابد، اما در عمل آنچه رخ داده فرایندی تو در تو است که با سیاست‌های حاکمیت ارتباطی پیچیده دارد.

افزایش ایمنی خودرو از لحاظ فنی تعریف مشخصی دارد. معنی آن در ساده‌ترین شکل ممکن این است که برای ساخت اتاق ایمن برای خودرو باید از فولاد ضخیم‌تر و با کیفیت‌تری استفاده کرد. تعداد ایربگ‌ها را افزایش داد. سیستم‌های کنترل‌کننده را زیاد کرد. اما همه اینها برای خودروسازی در انحصار و تک‌افتاده ایران که با جامعه جهانی قطع ارتباط کرده‌ است به معنای اختراع دوباره چرخ محسوب می‌شود و این موضوع حتی اگر امکانپذیر هم باشد هزینه فراوانی را به این صنعت تحمیل و هزینه تمام شده خودروها را افزایش قابل‌توجهی می‌دهد. این در حالی است که همین حالا نیز بی‌کیفیت‌ترین خودروهای ساخت داخل، قیمت قابل توجهی دارند و بسیاری از شهروندان قادر به خرید آن نیستند.

70 درصد از ناوگان مسافری کشور در سن فرسودگی

در حالی که بسیاری از کشورها در حال ساخت جدیدترین و بروزترین سیستم‌های حمل و نقل عمومی اقتصادی برون شهری و درون شهری با سرعت بالا و امنیت بیشتر و همچنین به دنبال نوسازی و تجهیز ناوگان هستند، در کشور ما سالهاست که فرسودگی اتوبوس‌ها و نقص فنی آنها در جاده‌ها قربانی می‌گیرد!

در حوادث اخیر چند روز اخیر هم فرسودگی اتوبوس‌ها دلیل اصلی حادثه بوده است. آن طور که رئیس پلیس راهور فراجا آمار داده حدود 70 درصد از ناوگان مسافری کشور از سن فرسودگی گذشته‌اند و این ناوگان نیاز به نوسازی دارند.

با این حال دیروز داوود کشاورزیان، رئیس سابق سازمان راهداری و حمل و نقل در گفت‌وگو با رکنا گفت: «نوسازی ناوگان کافی نیست؛ بدون برندسازی و نظارت مؤثر، حتی اتوبوس‌های جدید هم به فاجعه تبدیل می‌شوند». وی همچنین به افزایش چشمگیر قیمت اتوبوس‌ها اشاره کرد و افزود: «قیمت‌ها ۲۵ تا ۳۰ برابر افزایش یافته و این امر باعث کاهش سرمایه‌گذاری در خرید اتوبوس‌های جدید شده است».

در این میان با توجه به سیاست‌های حاکمیتی کشور هر روز بیش از همیشه در تنگنای اقتصادی و در نتیجه گرانی افتاده و سرمایه‌گذاری در این حوزه نه تنها از سوی کشورهای دیگر مور اقبال نیست که سرمایه‌گذاران داخلی نیز توان و البته انگیزه‌ای برای ورود ندارد. در نتیجه با کمال تاسف باید هر روز منتظر افزایش اخبار ناگواری از این دست بود. پرسش اصلی این است که چند دانش‌آموز، دانشجو، کارگر و... باید قربانی تصادف مرگبار شوند تا مسئولان به صرافت بیافتند؟!