فرهنگستان زبان و ادب فارسی؛ ثابتقدم در واژهسازیهای مجعول، بودجهخوار و بدون خروجی قابلاعتنا
«هفتک» به جای «تیک»، چقدر برای مردم آب خورده است؟
سعیده علیپور
از «خمیراک»، « خویشیار»، «رخ جوش»، «دمابان»، «تصدانه»، «دورآگاهی»، «دوگوشی»، «برخط»، «سریار»، «گپ سرا» بگیرید تا «ژن نمود»، «ترکیزه»، «کافنده تن»، «دولاد»، «نهنج» و ... مشتی از هزاران واژهایست که مجموعه فرهنگستان زبان و ادب فارسی در سالیان اخیر به جای لغات فرنگی ساخته و پرداختهاند، اما به جرات میتوان گفت جز معدود این کلمات که به اجبار در متون رسمی نهادهای حاکمیتی از جمله کتب درسی دانشآموزان استفاده شده، تقریبا هیچ کدام از آنها جز در موارد طنز و ملعبه در امور روزمره شهروندان جایگاهی پیدا نکرده است.
با این حال، این مجموعه که 16 سالی است تحت مدیریت غلامعلی حداد عادل اداره میشود، هیچ تغییر و بازنگری در امور خود انجام نداده و بر همان رویه قبلی مشغول اختراع واژگان نامانوس و بیکاربردی است که هر یک هزینه زیادی هم روی دست شهروندان قرار میدهد.
در آخرین مورد که دیروز معاون واژهگزینی فرهنگستان زبان و ادب فارسی رونمایی کرد؛ واژه «هفتک» به جای «تیک» اعلام شد که علامتی پرکاربرد در زبان فارسی است. به گفته نسرین پرویزی شباهت ظاهری علامت «تیک» به عدد هفت در زبان فارسی، ملاک این معادلگزینی بوده است. معادلی که میتوان حدس قریب به یقین زد که راهی به فرهنگ شفاهی و کتبی مردم پیدا نمیکند.
معادلسازیها روزگاری موفق بود
فرهنگستان زبان فارسی هرچند در سال ۱۳۱۴ به صورت رسمی فعالیتش را آغاز کرد، اما پیش از آن و از زمان ناصرالدین شاه قاجار هم فعالیتهای موثری از طریق برخی انجمنهای ادبی برای ابداع یا گزینش واژههای فارسی برای برخی واژهها و مفاهیم بیگانه را آغاز کرده بود. نتیجه این تلاشها بعضا کلمات بجا و دقیق زیادی بود که به جای لغات خارجی مورد استفاده قرار گرفت و امروزه در زندگی روزمره چنان مورد استفاده است که شاید فکرش را هم نکنید که این لغات حاصل تلاش ادبیان چند دهه پیش است. کلماتی از قبیل راهآهن، هواپیما، فرودگاه، خلبان، گُردان، هواسنج و دهها لغت دیگر.
اما مدتهاست که بسیاری از این انتخابها نه تنها جا نمیافتند، بلکه بساط شوخی و طنز در محافل مختلف ایرانی شدهاند.
کارنامه مهجور و مختصر موفقیت دوره اخیر فرهنگستان
کلمات دستپرورده فرهنگستان زبان و ادب فارسی در سالهای اخیر که جایگاهی در زبان محاورات مردم پیدا کرده است به اندازه انگشتان یک دست هم نمیرسد. از واژه یارانه به جای سوبسید بگیرید، تا تلفن همراه و پیامک. حتی شاید این لغات را هم نتوان در به دست آوردن دل عامه مردم کاملا موفق دانست. چرا که میتوان گفت این لغات هم به صورت ترکیبی خارجی و فرهنگستانی مورد استفاده است. اما همین اندازه هم در برابر لغات چند سال اخیر که اساسا وارد واژگان زبان مردم عامه نشدهاند میتواند یک قدم مثبت باشد و سازندگانش به خود
افتخار کنند!
اما همیشه وضعیت انتخاب واژهها این طور نبوده. درباره کلمه یونیورسیتی، همین فرهنگستان زبان فارسی بود که کلمه «دانشگاه» و بعد هم دانشکده را انتخاب کرد و به خوبی در زبان فارسی جا افتاد. یا کلماتی مثل: دادگستری، دادگاه، شهرداری و... اما همه اینها دستاورد چندین دهه پیش هستند.
در حالی که در دورهای ملکالشعرای بهار به عنوان یکی از سرآمدترین ادیبان زمان خود، ریاست فرهنگستان زبان و ادب فارسی را عهدهدار بوده و اکنون غلامعلی حداد عادل که کارنامه ادبیاش به خوبی جایگاهش را در حوزه فرهنگ و ادب کشور نشان میدهد، این سمت را دارد؛ آیا میتوان انتظار داشت خروجی مجموعه تحت مدیریت هر دوی این اشخاص یکی باشد؟
در حالی برخی معتقدند این موفقیت در طول سالیان شکل گرفته و لغات جدید ابداعی فرهنگستان هم چند ده سال دیگر همین جایگاه را خواهند یافت که برخی از کارشناسان چنین نظری ندارند و معتقدند که کارشناسان و ادیبان فعال در فرهنگستان به دلیل گزینشهای سیاسی بهترینهای کشور نیستند و در نتیجه بهترین معادلسازیها نیز انجام نخواهد شد.
در حالی که در دورهای ملکالشعرای بهار به عنوان یکی از سرآمدترین ادیبان زمان خود، ریاست فرهنگستان زبان و ادب فارسی را عهدهدار بوده و اکنون غلامعلی حداد عادل که کارنامه ادبیاش به خوبی جایگاهش را در حوزه فرهنگ و ادب کشور نشان میدهد، این سمت را دارد. آیا میتوان انتظار داشت خروجی مجموعه تحت مدیریت هر دوی این اشخاص یکی باشد؟
آغاز دور جدید فرهنگستان و
افول واضح
فرهنگستان زبان و ادب فارسی بعد از گذر از فراز و فرودهای بسیار و توقف فعالیتش در بعد از انقلاب اسلامی مجدد در سال 1368 به دستور شورای عالی انقلاب فرهنگی آغاز به کار کرد.
اولین رئیس این فرهنگستان حسن حبیبی بود که همزمان معاون اول رئیسجمهور ایران هم بود. دومین رئیس آن غلامعلی حداد عادل بود که در اواخر دوران ریاستش بر این فرهنگستان، به ریاست مجلس شورای اسلامی نیز انتخاب شد. مدتی پس از انتخاب حداد عادل به ریاست مجلس، مجدداً حسن حبیبی به ریاست فرهنگستان انتخاب شد. در سال ۱۳۸۷، با بیمار شدن حسن حبیبی و با حکم محمود احمدینژاد، غلامعلی حدادعادل دوباره رئیس فرهنگستان زبان و ادب فارسی شد.
با روی کار آمدن حداد عادل گروههای تخصصی مختلف شامل اساتید دانشگاه و برخی از چهرههای ادبی کشور که عضو این فرهنگستان بودند، دستخوش تغییرات شدند.
در حالی که واژهسازی یکی از اصول همیشگی پویایی زبان است و لزوم آن را نمیتوان نادیده گرفت؛ اما نباید فراموش کرد که چنین کاری نیازمند دانش و تخصص گستردهای است و به قول خود حدادعادل(که در جواب انتقادها گفته بود) فرهنگستان دستگاه آبمیوهگیری نیست. اما به نظر میرسد دستاورد این مجموعه چیزی حتی در حد دستگاه آبمیوهگیری هم نیست و در واقع هیچ حاصلی برای جامعه ایرانی ندارد.
کارشناسان معتقدند تغییرات و عدم راهیابی سرآمدهای زبان فارسی کشور به چنین مجموعهای یکی از دلایل افت این مجموعه تلقی میشود. نگاهی به کارنامه فرهنگستان در طول سالیان و خروجی آن هم موید این موضوع است.
در فرهنگستان نخست زبان فارسی برای حدود ۲ هزار واژه بیگانه معادلیابی انجام شد. فرهنگستان دوم که در سال ۱۳۴۷ تأسیس شد، تا ۱۳۵۱ خورشیدی در مجموع ۶ هزار و ۶۶۵ واژه جدید در برابر واژههای بیگانه پیشنهاد شد. فرهنگستان سوم در سال ۱۳۶۸ تأسیس شد که فعالیت آن تاکنون ادامه داشته و تا مرداد ۱۳۹۸ برای ۴۵ هزار واژه بیگانه معادلیابی انجام شده و به تصویب رسانده است. همچنین غلامعلی حداد عادل در اردیبهشت ۱۳۹۸ تعداد واژگان معادلیافته مصوب فرهنگستان را بیش از ۶۰ هزار واژه اعلام کرد. این بدان معنی است که 15 هزار کلمه در حدود سه و نیم سال از سوی فرهنگستان ارائه شده است. این در حالی است که این لغات کمترین کاربردی در زندگی عامه مردم پیدا نکرده است و بعضا واژهسازیهای کوچه خیابانی بیشتر موفق بوده است.
تصویب هر واژه در فرهنگستان چقدر آب میخورد
اما واژهسازیها چقدر برای بودجه عمومی کشور آب میخورد؟
بر اساس مصوبه مجلس، بودجه فرهنگستان زبان و ادب فارسی مبلغ ۱۰۴ میلیارد تومان اعلام شد. این بدان معنی است که هزینه حدود 4 هزار واژهای که بر اساس استنباط از گفتههای حداد عادل رئیس فرهنگستان در سال از سوی این مجموعه ساخته میشود چیزی حدود 26 میلیون تومان است.
البته این عدد با توجه به مصاحبه چند سال پیش معاون واژهگزینی فرهنگستان زبان و ادب فارسی که تعداد واژههایی که سالانه به تصویب میرسند را ۲۵۰۰واژه اعلام کرد چیزی حدود 42 میلیون تومان برآورد میشود.
در حالی برخی معتقدند موفقیت قدیم فرهنگستان در طول سالیان شکل گرفته و لغات جدید ابداعی فرهنگستان هم چند ده سال دیگر همین جایگاه را خواهد یافت که شماری از کارشناسان میگویند که ادیبان فعال در فرهنگستان ادب به دلیل گزینشهای سیاسی بهترینهای کشور نیستند و در نتیجه بهترین معادلسازیها نیز در آن انجام نمیشود
هرچند این رقم در این روزگار تورم چندان زیاد نیست، اما برای لغات بیحاصلی که به رشد و پویایی زبان فارسی کمکی نمیکند کاملا بیمورد و هزینه از جیب مردم است.
معادلهای عجیب و مشکلساز
این معادلسازیها هرچند باعث مزاح و خنده است، اما بخشی از آن مشکلاتی را هم به وجود میآورد. مثلا در اغلب کتابهای درسی از جمله زیستشناسی یا علوم دیگر مثل فیزیک و ریاضی معادلهای استفاده شده در کتابهای درسی چنان غریب و عجیب است که معلمان را هم به اشتباه میاندازد و یادگیری را برای دانشآموزان سخت کرده است.
مثلا اگر نگاهی به کلمات معادلسازی شده در کتاب زیستشناسی بیندازید، متوجه خواهید شد که تلفظ برخی از این کلمات، قابل فهم و درک نیست. به طور مثال کلمه رایج «باکتری» به «ترکیزه» تغییر داده شده است که تلفظ آن هم برای معلمان این دروس آشنا نیست. یا مراحل تقسیم سلولی که با نامهای پروفاز، متافاز، آنافاز و تلوفاز شناخته میشود در معادلسازی کتاب زیستشناسی به صورت پیشچهر، پسچهر، پسینچهر و واپسینچهر آمده! که بعضا کار یادگیری را برای دانشآموزان سخت میکند.
حدادعادل در پاسخ به انتقادها در خصوص واژهگزینی گفته بود فرهنگستان دستگاه آبمیوهگیری نیست. اما به نظر میرسد دستاورد این مجموعه چیزی حتی در حد دستگاه آبمیوهگیری هم نیست و در واقع هیچ حاصلی برای جامعه ایرانی ندارد
در حالی که در روزگار اینترنت زندگی میکنیم و جامعه جهانی چنان پیوسته است که هر روز واژگان جدیدی از هر جای دنیا وارد زبان مادری میشود؛ به جای ادامه رویه مدیریت بیحاصل به تجربههای جهانی برای واژهسازی و محافظت از زبان مادری و توجه بیشتر به این حوزه نیازمندیم. امری که در درجه اول مستلزم یک خانهتکانی اساسی در فرهنگستان زبان و ادب فارسی است.
دیدگاه تان را بنویسید