به دنبال نظام پرستاری کنترلگرند، نه مطالبه‌گر

۵ دی ماه انتخابات شورای عالی نظام پرستاری کشور برگزار می‌شود، قشری که نگرانی درخصوص وضعیت آنها هر روز بالا می‌گیرد. نارضایتی پرستاران از میزان دستمزدها سبب شده تا به صورت متناوب شاهد تجمعات و اعتراضاتشان باشیم و هر روز خبرهای فراوانی در خصوص کناره‌گیری از این شغل یا مهاجرت بیش از پیش پرستاران بشنویم. در حالی که در چنین شرایطی، اجازه برگزاری یک انتخابات آزادانه با حضور نمایندگان طیف‌های مختلف پرستاران می‌توانست کمی به کاهش نارضایتی‌ها بینجامد و این احساس را تقویت کند که صدای جامعه پرستاری در بدنه حاکمیتی شنیده می‌شود؛ خبرها حکایت از آن دارد که این امکان نیز با حاشیه‌های فراوان همراه شده است. دیروز محمد شریفی‌مقدم، دبیرکل خانه پرستار، از رد صلاحیت خود در ششمین انتخاباتِ شورای عالی نظام پرستاری خبر داد. او در چند دهه گذشته یکی از نام‌آشنا‌ترین افراد در بیان مطالبات صنفی پرستاران بوده است. با این حال شریفی‌مقدم می‌گوید که «هیات نظارت ‌بر انتخابات او را بدونِ دلیل و بدون آنکه محکومیتِ منجر به محرومیتِ اجتماعی داشته باشد، رد صلاحیت کرده است». او این رد صلاحیت را غیرقانونی می‌داند و معتقد است که حق انتخاب از نمایندگان مجمع عمومی نظام پرستاری به این طریق سلب شده است. به همین بهانه با او در خصوص چگونگی این انتخابات، تاثیر نتایج آن بر وضعیت و مشکلات جامعه پرستاری گفت‌و‌گو کرده‌ایم.

سعیده علیپور

    

کمی درخصوص سازوکار انتخابات نظام پرستاری توضیح دهید و اینکه رد صلاحیت شما با چه توجیهی صورت گرفته است؟

انتخابات نظام پرستاری هر چهار سال یک‌بار طی دو مرحله انجام می‌شود. 

مرحله اول انتخابات نظام پرستاری برای انتخاب اعضای هیأت مدیره‌ ۱۵۹ شهر هفتم مهر برگزار شد. منتخبان هیات امنا بعد از تشکیل جلسه رسمی باید نمایندگان خود را در مجمع عمومی نظام پرستاری معرفی کنند.

نمایندگان مجمع عمومی نظام پرستاری که حدود ۱۹۶ نفر هستند، در مرحله دوم انتخابات نظام پرستاری در روز پنجم دی ماه، ۲۵ نفر اعضای انتخابی شورای عالی نظام پرستاری را انتخاب می‌کنند. شورای عالی نظام پرستاری نیز در مرحله بعد رئیس کل، رئیس، نایب رئیس و دبیر شورای عالی نظام پرستاری را انتخاب می‌کنند. علاوه‌بر این 25 نفر یک نماینده کمیسیون بهداشت مجلس (به عنوان ناظر) و دو پرستار به انتخاب وزیر بهداشت، یک پرستار نیروهای مسلح به انتخاب ستاد فرماندهی کل قوا و نماینده‌ای به معرفی سازمان پزشکی قانونی کشور 30 نفر اعضای شورای عالی این سازمان را تشکیل می‌دهند که بالاترین مرجع پیگیری مطالبات جامعه پرستاری هستند.

امسال 300 نفر برای انتخاب این 25 نفر کاندیدا شدند، از جمله من. در انتخابات پیش رو سه ائتلاف وجود دارد؛ یکی منتسب به وزارت بهداشت که خاستگاه دولتی دارد. یکی منتسب به جریان رئیس فعلی نظام پرستاری کشور  و دیگری جریان ما که موسوم به عدالتخواهی است و سخنگو و لیدرش خود من هستم. آخرین نظرسنجی‌های معتبر حکایت از این دارد که 93 درصد از جامعه پرستاری خواهان حضور ائتلاف عدالتخواه در نظام پرستاری است. در چنین شرایطی هیات نظارتی صلاحیت بنده را بدون آنکه مستند قانونی داشته باشد رد کرده است. طبق ماده 22 قانون نظام پرستاری زمانی می‌توان فردی را رد صلاحیت کرد که آن فرد محکومیتِ منجر به محرومیتِ اجتماعی داشته باشد و بنده هم هیچ محکومیت منجر به محرومیت نداشته‌ام. 

 اگر پرستاران احساس کنند که نماینده‌ای در شورای عالی آینده ندارند از سازمان نظام پرستاری عبور می‌کنند، کما اینکه الان هم عبور کرده‌اند و اعتراضات نظام پرستاری در همین دوره پنجم بی‌سابقه بوده است 

آیا می‌دانید چه کسانی و با چه هدفی شما را رد صلاحیت کرده‌اند؟

هیات نظارت 5 نفر است. دو نماینده وزارت بهداشت، یک نماینده وزارت کشور و دو نماینده سازمان نظام پزشکی کشور. نماینده دادستانی هم به عنوان ناظر حضور دارد. به‌رغم اینکه در مرحله اول گفته شد هیات نظارت صلاحیت من را با رای 3 به دو تایید کرد، اما بدون هیچ پرونده سیاسی، امنیتی و ... در مرحله بعد رد صلاحیت من اعلام شد. حال اینکه در انتخابات نظام پرستاری، اعضای نظام پزشکی هم حضور دارند و تصمیم برای رد صلاحیت می‌گیرند جای سوال دارد. متاسفانه سیستم پزشک‌سالار در وزارت بهداشت تصمیم‌گیرنده است و گروه‌های دیگر نظام درمان از جمله پرستاران نادیده‌ انگاشته می‌شوند. این موضوع یکی از موارد مهم در تشدید حس نارضایتی در میان پرستاران است.

شما سال‌هاست که در حوزه صنفی پرستاران فعال بوده‌اید، لابد با وجود اینکه دلیل قانونی برای این رد صلاحیت وجود ندارد از دلیل این هیات در رد صلاحیتتان آگاهید؟

من دوره اول و دوم و سوم در سازمان نظام پرستاری فعال بودم. دوره چهارم هم مثل این‌بار ردصلاحیت شدم. مواضع من همیشه شفاف بوده و دلیل اصلی ردصلاحیت من دفاع از حق قانونی و نه خلاف قانون از جامعه پرستاری کشور است. ما اعتقاد داریم که جامعه پرستاری کشور مظلوم است و خیلی از حقوق قانونیش ضایع شده. مثلا تعرفه‌گذاری خدمات پرستاری که قانون مجلس است و در سال 86 به دستور روسای‌جمهور وقت ابلاغ شد و باید اجرا می‌شد اما تا الان اجرا نشده است. هرچند شبحی از آن را اجرا کردند که موجب نارضایتی پرستاران شد. ما می‌گوییم اگر پرستار مهاجرت می‌کند؛ علت این است که با حقوق 10 تا 15 میلیون تومان که بین 200 تا 300 دلار می‌شود، نمی‌تواند زندگی کند و مجبور به ترک وطن است تا حداقل 2 تا 4 هزار دلار یا یورو بگیرد و زندگیش را بگذراند.

اگر شورای عالی به دست ائتلاف منسوب به وزارتخانه یا همین گروه فعلی بیافتد، مجموعه کماکان منفعلی است که بیشتر نقش کنترلگر دارد تا مطالبه‌گر. هرچند که به نظر می‌رسد با توجه به ردصلاحیت صورت گرفته خواهان همین مورد هم هستند حال آنکه ماهیت سازمان نظام پرستاری مطالبه‌گری است 

ما مدعی هستیم که ائتلاف ما در خانه پرستار، افکار عمومی جامعه پرستاری کشور را نمایندگی می‌کند و نه وزارت بهداشت و سازمان نظام پرستاری فعلی. آنها می‌خواهند انتخابات نظام پرستاری را مهندسی کنند تا جامعه پرستاری در بدنه حاکمیتی اساسا طرح نشود. 

اگر این رد صلاحیت صورت نمی‌گرفت، آیا از طریق سازمان نظام پرستاری اساسا می‌توان مطالبه‌‌ پرستاران را برآورده کرد؟

سازمان نظام پرستار کلا نقش مشورتی دارد و اجرایی نیست. اما ظرفیت و پتانسیل بزرگی دارد. 270 هزار پرستار به صورت مستقیم عضو نظام پرستاری هستند. 60 هزار دانشجوی پرستاری داریم که البته بعد از فارغ‌التحصیلی می‌توانند عضو سازمان شوند. با گروه‌های بازنشسته این جمعیت می‌شوند 400 هزار نفر. واقعیت این است که این جمعیت می‌توانند بسیاری از تحولات سیستم نرم و دموکراتیک را رقم بزنند یا با توجه به انتخابات اخیر مرحله اول، 160 هیات مدیره داریم که غالبا هم عدالت‌خواه هستند و با نماینده مجلس، فرماندار و استاندار و سایر مدیران در ارتباطند و می‌توانند از این ظرفیت‌ها استفاده کنند. آنها باید فشار جامعه پرستاری را به شکل منطقی به حاکمیت منتقل کنند تا خروجی آن یک قانون، یک آیین‌نامه یا یک آپشن حقوقی به نفع جامعه پرستاری و مردم شود. یعنی می‌توان با این پشتوانه 270 هزار نفری این موارد را پیگیری کرد. اما اگر شورای عالی به دست ائتلاف منسوب به وزارتخانه یا همین گروه فعلی بیافتد، مجموعه کماکان منفعلی است که بیشتر نقش کنترلگر دارد تا مطالبه‌گر. هرچند که به نظر می‌رسد با توجه به ردصلاحیت صورت گرفته خواهان همین مورد هم هستند. ماهیت سازمان نظام پرستاری مطالبه‌گری است و با انعکاس نظر بدنه پرستاری به مجلس و دولت و سازمان مدیریت و گروه‌های مختلف می‌تواند مشکلات پرستاری را طرح کند. هرچند خود نظام پرستاری قدرت اجرایی ندارد ولی پتانسیل و ظرفیت‌های بسیاری بزرگی دارد که اگر اینها فعال شود هر تغییری در نظام سلامت ما می‌تواند ایجاد شود.

با وجود موج مهاجرت پرستاران و انباشت نارضایتی‌های این قشر، این شیوه‌های سلبی و ردصلاحیت‌ها در برگزاری انتخابات آیا اوضاع را بدتر از قبل و نارضایتی را تشدید نمی‌کند؟

دقیقا افزایش می‌دهد. حال پرستاران کشور خوب نیست و نظرسنجی‌ها نشان می‌دهد که بیش از 95 درصد، از وضعیت ناراضی هستند و آن 5 درصد هم از مدیران پرستاری هستند.

این نارضایتی به دلیل کم‌توجهی به این حرفه است. در چنین شرایطی از نظر مدیریتی و حتی از نظر امنیتی اوضاع پیچیده خواهد شد. در حالی که دوستان فکر می‌کنند که با آمدن شریفی‌مقدم ممکن است اتفاقی بیافتد، باید گفت که اتفاقا اشتباه می‌کنند. اگر پرستاران احساس کنند که نماینده‌ای در شورای عالی آینده ندارند از سازمان نظام پرستاری عبور می‌کنند، کما اینکه الان هم عبور کرده‌اند و اعتراضات نظام پرستاری در همین دوره پنجم بی‌سابقه بوده است. به این دلیل که نهاد‌های هویتی ما یعنی هم وزارت بهداشت و نظام پرستاری در راستای رفع موانع خدمت به جامعه پرستاری عمل نکردند. چرا که اگر عمل می‌کردند الان پرستاران کمترین حقوق را در سطح کارکنان دولت نداشتند، یا مثلا قانون تعرفه‌گذاری به شکلی اصلی خود اجرا می‌شد یا پرستاران هم مثل کارکنان سایر نهادهای دولتی مشمول فوق‌العاده می‌شدند. 

 ما مدعی هستیم که ائتلاف ما در خانه پرستار، افکار عمومی جامعه پرستاری کشور را نمایندگی می‌کند و نه وزارت بهداشت و سازمان نظام پرستاری فعلی. آنها می‌خواهند انتخابات نظام پرستاری را مهندسی کنند تا جامعه پرستاری در بدنه حاکمیتی اساسا طرح نشود

از آنجایی که به تاثیر دو عضو نظام پزشکی در ردصلاحیت خود اشاره کردید، سیستم پزشک‌سالاری در مجموعه وزارت بهداشت را چقدر در این ردصلاحیت مقصر می‌دانید؟

متاسفانه در اینجا هم سیستم پزشک‌سالار به دنبال این است که ما نیایم. چون ما اعتقاد داریم که منابع هنگفتی وارد نظام سلامت می‌شود اما به شکل ناعادلانه‌ای سهم به شدت ناچیزی از آن به پرستاران می‌رسد. در بحث کارانه این همه اختلاف میان پرستار و پزشک وجود دارد. مثلا در اتاق عمل از 7 نفر کادر اتاق عمل، 5 کادر پرستاری است و 2 جراح و متخصص بیهوشی. در پایان ماه در همین اتاق عملی که همه با هم کار کردند، یکی 130 میلیون دریافتی دارد و پرستار یک میلیون تومان. ما همیشه این اعتراض را داریم که این میزان اختلاف در هیچ کجای دنیا سابقه ندارد.