دستگیری عاملان خشونت مقابل مدرسه ۱۳ آبان و طرح یک پرسش درمورد لباسشخصیها:
خاستگاه این«مرد کتوشلواری» کجاست؟!
سعیده علیپور
«بیچاره ملتی که نمیداند توسط کدامین نهاد کتک میخورد!» این بخشی از توئیت محسن برهانی است. اشاره این حقوقدان به ویدئویی با عنوان «برخورد خشن مامور لباس شخصی با مادر یکی از دانشآموزان مسموم شده» در تهران است. ویدئویی که در روزهای اخیر بین کاربران شبکههای اجتماعی و کانالهای خبری بازتاب گستردهای داشت و حاشیه پررنگ و تاملبرانگیزی بر مسمومیتهای سریالی دانشآموزان شد. این توئیت البته تعریضی هم به اطلاعیه فراجا بود. اطلاعیهای که در آن اعلام شد: «کارکنان پلیس هیچ نقشی در آن حادثه نداشتند». هرچند شناسایی و دستگیری عامل این برخورد خشن از سوی فراجا، اندکی به خشم ناشی از دیدن این ویدئوی خشونتآمیز، التیام بخشید، اما به اعتقاد بسیاری، سلب مسئولیت و شانهخالی کردن در خصوص پاسخگویی نسبت به رفتار گروههایی که در حاشیههای امن با عناوینی غیررسمی پلیسنما یا لباس شخصی فعالیت دارند، مورد قبول شهروندان نیست و اساسا نه تنها به اقناع افکار عمومی منجر نخواهد شد که اعتماد مخدوش موجود را مخدوشتر از همیشه نیز خواهد کرد.
به اعتقاد بسیاری از صاحبنظران شناسایی و معرفی افرادی که اتفاقا نقش پررنگی در اعمال خشونت در ماههای اخیر در خیابانها داشتند، میتواند کمک بسزایی در اعتمادسازی در کشور داشته باشد. گرچه در سالها و به خصوص ماههای اخیر شاهد تکرار رفتار خشونتآمیز افرادی که عنوان پلیسنما یا مامورنما به آنها اطلاق شد، در برخورد بیحساب و کتاب با شهروندان بودیم و هیچ مرجعی هم جوابگو نبود.
جنجال برخورد با مادران مدرسه 13 آبان
روز پنجشنبه و درپی اعلام مسمومیت دوباره شماری از دانشآموزان در چند مدرسه از تهران، والدین برخی از این افراد در اطراف مدارس حضور پیدا کردند. در این میان تصویری از رفتار نامناسب مردی با یکی از زنان حاضر در اطراف مدرسه دخترانه 13 آبان در تهرانسر در شبکههای اجتماعی منتشر و ادعا شد مردی کت و شلواری و تنومند با کشیدن موی سر زن دهان او را گرفته بود تا مانع فریادهای زن شود و او را در خیل جمعیت میکشاند. در خبرهای اولیه گفته شده بود که این زن، مادر یکی از دانشآموزان است، اما خبرگزاری فارس گزارش داد که «بررسیهای تکمیلی نشان میدهد این زن ۵۴ ساله هیچ فرزندی در مدرسه دخترانه ۱۳ آبان تهرانسر ندارد و در طول چند ساعت حضورش مقابل مدرسه مکرراً اقدام به تشویق دانشآموزان و عابران به سردادن شعارهای ساختارشکنانه کرده است».
برخی با انتقاد از رویکرد این خبرگزاری با خطرناک خواندن این شیوه «توجیه» اعتراض را حق همه دانستند. علی مجتهدزاده، وکیل دادگستری در توئیترش با اشاره به این توضیحات خبرگزاری فارس نوشت: «از منظر آقایان گناهِ زنی که به طرز وحشیانه توسط نیروی لباس شخصی مورد ضرب و شتم قرار گرفته این است که مادر دانشآموزان مسموم شده نبوده. یعنی برای اعتراض به ظلم حتما میبایست با مظلوم رابطه نسبی داشته باشیم!؟». او همچنین افزود: «به جای توجیهات ابلهانه، اوباش را جمعآوری کنید».
خوشبختانه نیروی انتظامی، نسبت به رفتار مرد هتاک، واکنش عملی نشان داد و دفتر سخنگوی فرماندهی این نیرو اعلام کرد: «افرادی که اقدام به کشیدن موهای سر یک خانم نیز کرده بودند، تحویل دادستانی تهران شدند».
در این میان اما دستگیری مجرمان این برخورد خشن، سبب نشد تا هویت یا خاستگاه این افراد مشخص شود که از کدام نهاد دستور گرفته و با چه موازین و مقرراتی اجازه حمله به شهروندان را یافتهاند؟
مقامات رسمی کشور در اظهارنظرهای رسمی بارها وجود لباس شخصیها را انکار کردهاند. رئیس کمیسیون حقوقی مجلس در جریان اعتراضات گفت که نیروهای موسوم به لباسشخصی در خیابان، خود مردم هستند و وزیر کشور نیز چندی پیش تأکید کرد که لباس شخصی نداریم!
*لباس شخصی یا پلیسنما
«لباسشخصی» عنوان آشنایی در چند دهه اخیر در کشور است. عنوانی که گروههای معترض و منتقد به افرادی میدهند که بدون یونیفورم و با لباسهای غیررسمی معمولا با معترضان درگیر میشوند. این عنوان پس از ماجرای کوی دانشگاه تهران در سال 78 فراوان در نشریات آن دوران دیده و نسبت به حضورشان در خیابانها اعتراض میشد. با این حال این موضوع منجر به روشن شدن زوایای پنهان این افراد و خاستگاهشان نشد، هرچند همواره گمانهزنیهای تاییدنشده، رای روشنی در خصوص این گروه داشت.
در ماههای اخیر و پس از اعتراضات درپی جانباختن مهسا امینی این نام بار دیگر به شکلی پررنگ مطرح شد و حتی ویدیوها و تصاویر از برخورد غیرقانونی و غیرمتعارف این نیروها با شهروندان در فضای مجازی منتشر شد که اعتراض و انتقاد بسیاری را برانگیخت. این اعتراضات اما از سوی هیچ نهاد رسمی مورد توجه قرار نگرفت و این نیروها همچنان خاستگاه تاییدشدهای پیدا نکردند. مقامات رسمی کشور در اظهارنظرهاشان بارها وجود چنین نیرویهایی را انکار کردهاند. موسی غضنفرآبادی، رییس کمیسیون حقوقی مجلس در انکار وجود چنین نیروهایی به سایت فراز گفته بود که نیروهای موسوم به لباسشخصی در خیابان، خود مردم هستند. احمد وحیدی، وزیر کشور دولت ابراهیم رئیسی نیز در دیماه در این باره گفته بود: «ما چیزی به اسم لباس شخصی نداریم و نیروها، بسیار روشن با لباس رسمی در چهارراهها و جاهای دیگر حضور داشتند».
با این حال عنوان جدیدی از سوی روزنامههای حامی دولت و مخالفانِ معترضان، مطرح شد. آنها ویدئوهای غیرقابل انکاری از برخورد خشن با مردم و آسیب به اموال عمومی را به گردن افرادی موسوم به پلیسنما انداخته شد. افرادی با لباس نیروی انتظامی که بهجای ایجاد امنیت برای مردم به اموال آنها خسارت میزدند. گزارشی مبسوط در این باره از سوی روزنامه همشهری یکی از رسانههای قدرتمند حامی دولت منتشر و تصاویری از این پلیسنماها ضمیمه شد. در این گزارش مقصر برخوردهای احتمالی خشن با شهروندان در جریان اعتراضات چند ماهه اخیر به گردن این افراد انداخته شد. اما در نهایت خبری از دستگیری و برخورد با این دارو دسته موهوم در رسانهای منتشر نشد.
انتقادات به ماجرای برخورد با زن معترض
در پی انتشار فیلمی از برخورد شرمآور و زشت چند نفر با یک زن در مقابل مدرسه 13 آبان که بازخورد وسیعی در فضای مجازی داشت، بسیاری از صاحبنظران و حتی مراجع تقلید هم به آن واکنش نشان دادند و برخی این موضوع را باعث قلیان خشم احساسات عمومی دانستند.
به اعتقاد بسیاری از صاحبنظران شناسایی و معرفی افرادی موسوم به لباسشخصی یا پلیسنما که اتفاقا نقش پررنگی در اعمال خشونت در ماههای اخیر در خیابانها داشتند، میتواند نقش بسزایی در اعتمادسازی در کشور داشته باشد
محمد فاضلی، جامعه شناس در اینستاگرامش نوشت: «انتظار دارید جامعه فیلم چنین رفتار وحشیانهای را ببیند و عصبانی نشود؟ این افراد را از کجا پیدا میکنید؟ چگونه آموزش میدهید؟ چه منفعتی دارند که به ازای آن چنین رفتار میکنند؟ شرمآور است».
محسن برهانی، حقوقدان و وکیل دادگستری از وجود نهادهای موازی و مختلف در کشور انتقاد کرد و پس از واکنش پلیس تهران به این واقعه و ادعای پلیس مبنی بر اینکه هیچ نقشی در ضرب و جرح آن خانم مقابل مدرسه نداشته، در توئتی نوشت: «دقیقاً مشکل همینجاست؛ وجود نهادهای مختلف و موازی که برای پیدا کردن ضارب نیاز به تحقیق است درحالیکه اصل این اقدامات نه شرعی است و نه قانونی. بیچاره ملتی که نمیداند توسط کدامین نهاد کتک میخورد!»
عباس عبدی، فعال سیاسی اصلاحطلب نیز در توئبترش نوشت: «بازداشت عاملان حمله به یک خانم در اعتراض به مسمومیتها اقدام پسندیده و قانونی است. آن کسانی که آبروی نظام را در خطر قرار میدهند نویسندگان حقیقت یا معترضین بیپناه نیستند؛ بلکه همین افراد هستند که بیدلیل و غیرقانونی و حتی خلاف شرع با زنان خشونت میکنند».
حتی سردبیر روزنامه اصولگرای فرهیختگان نیز در یادداشتی خواستار برخورد با این«مرد کتشلواری» شد. مسعود فروغی نوشت: «با توجه به اینکه چهره این مرد و کار غیرقابل توجیهاش مشخص است، لطفا با او در هر مقام و لباسی برخورد کنید. اگر او یک نیروی رسمی است باید هزینه این کار تاسف برانگیز را بدهد و اگر هیچ ربطی به دستگاههای مسئول ندارد به خاطر رعب و وحشتی که ایجاد کرده و برخورد فیزیکی با آن خانم، باید مجازات شود. در هر دو صورت اعتماد عمومی آسیب نخواهد دید».
همچنین آیتالله اصغر ناظمزاده قمی، عضو مجمع محققین و مدرسین حوزه علمیه قم به مسمومیت دانشآموزان واکنش نشان داده و گفته «از نحوه برخورد ماموران با مادر یکی از دانشآموزان به خود لرزیدم و اشک ماتم ریختم».
در این میان بسیاری با مثبت ارزیابی کردن دستگیری اشخاصی که با زن معترض در مقابل مدرسه 13 آبان برخوردی خشن داشتهاند، خواهان دادگاهی بدون پردهپوشی برای این افراد هستند؛ چرا که در صورت عدم اطلاعرسانی شفاف در خصوص این موضوع و روشن نشدن ابعاد پنهان این ماجرا، برخورد با یکی از موارد، مانعی برای تکرار آن در آینده نخواهد شد.
دیدگاه تان را بنویسید