مروری بر تنگناهای زیستن کمتوانان در شهرها به بهانه یک روز جهانی
مأمن معلولان این شهر، انزوای کنج خانههاست
سعیده علیپور
آمار میگوید سه میلیون نفر از جمعیت کشور دچار معلولیتهای شدید هستند. این عدد در کنار آمار معلولیتهایی با درجه کم، به 11 میلیون نفر میرسد؛ رقمی که نشان میدهد 15 درصد جمعیت کشور نیازمند خدمات ویژه در سطوح مختلف هستند. اما نه شهرها نه خانهها نه مدارس و نه حتی بسیاری از مراکز درمانی و خدماتی هم، این گروه را نمیبیند.
دیروز، سوم دسامبر مصادف با ۱۲ آذر بود. روزی که سالهاست از سوی مجمع عمومی سازمانمللمتحد بهعنوان روز جهانی معلولین اعلام شده است. بیش از 500 میلیون نفر در جهان به دلیل نقص در سیستم مغزی، جسمی و حسی از معلولیت رنج میبرند. افرادی که یا نمیبینند یا نمیشنوند یا توان حرکت یا کنترلی بر اعمال و رفتارشان ندارند. جمعیتی که شمار آنها در دنیا چنان قابلتوجه است که نمیتوان آنها را نادیده گرفت. به همین دلیل در منشور سازمان ملل معلولین نیز صرفنظر از علت، کیفیت و شدت نقص و ناتوانیشان، دارای همان حقوق اساسی هستند که سایر هموطنان همسنشان از آنها برخوردارند.
در ایران اما با وجود شمار فراوان معلولان که به واسطه شمار بالای تصادفات رانندگی و البته قوانین محدودکننده سقط جنینهای پزشکی، هر روز بر تعداد آنها نیز افزوده میشود، معلولان در وضعیت مناسبی نیستند و اغلب آنها درکنج خانهها منزوی هستند و امکان حضور اجتماعی ندارند.
هر چند قانون حمایت از حقوق معلولان مصوب اسفند سال ۹۶ به خدمات بهداشتی، درمانی و توانبخشی، مناسبسازی، دسترسپذیری و تردد و تحرک، کارآفرینی و اشتغال، مسکن، امور ورزشی، فرهنگی، هنری و آموزشی، فرهنگسازی و ارتقای آگاهیهای عمومی، حمایتهای قضایی و تسهیلات مالیاتی، معیشت و حمایتهای اداری و معلولان اشاره دارد، اما شواهد عینی نشان میدهد که اغلب موارد این قانون اجرایی نشده است.
شهرها معلولان را نمیبینند
شاید اگر از یک معلول در هر سطح و گونهای از معلولیت از مشکلاتش جویا شوید از سختی تردد در شهرها برایتان خواهد گفت. فقیر و غنی هم ندارد. شهرهای مختلف کشور اغلب امکان تردد را از معلولان سلب میکند. در این میان استان تهران با داشتن حدود دو میلیون معلول و پیکره بزرگ، از سختترین شهرها برای زندگی معلولان به حساب میآید. معابر باریک و غیر همتراز، وسایل حملونقل عمومی غیراستاندارد و همچنین مناسب نشدن معابر از جمله مشکلاتی است که شمار انبوهی از معلولان را که خیلی از آنها قدرت کار و فعالیت اجتماعی هم دارند در خانههایشان حبس میکند.
با اینکه در اصول ۲۱، ۲۸ و ۲۹ قانون اساسی نیز به حقوق معلولان اشاره شده است اما این گروه در قوانین شهری جایگاهی پیدا نکردند. به همین دلیل برای حمایت از حقوق این قشر از جامعه در سال 83 قانون جامع حمایت از معلولان در مجلس شورای اسلامی تصویب شد. اما این قانون به دلیل داشتن ایراداتی در اجرا با مشکل مواجه شد و به همین دلیل با کمک کارشناسان و متخصصان سازمان بهزیستی و وزارت رفاه، دوباره تدوین شد و درنهایت به تصویب دولت رسید و به صورت لایحه به مجلس ارائه شد تا حقوق معلولان در مناسبات شهری بهتر دیده شود. قانونی که هنوز اثراتش در معابر و شهرها دیده نشده است.
آمارها نشان میدهد که احتمال بیکار بودن معلولان در شرایط حال حاضر جامعه سه برابر و احتمال پذیرفته نشدن پس از پُر کردن فرم تقاضای کار در حوزه اشتغال ۶ برابر بیشتر از یک فرد سالم است
علیرضا یارمحمدی، فعال حقوق معلولان، در این باره به میگوید: «مناسبسازیهای معابر شهری مهمترین نیازی است که برای زندگی روزمره شهری برای همه اقشار لازم است. اما این موضوع در هیچکدام از معابر رعایت نشده است و حتی گاهی پیادهروی در کوچه و خیابانهای این شهر برای افراد بدون معلولیت هم کار آسانی نیست. این موضوع سبب شده است با وجود تعداد بالای معلولان در شهر تهران تردد آنها در سطح شهر به کمترین حد ممکن برسد». به گفته او این بیتوجهی به معلولان تنها به پیادهراههای این کلانشهر ختم نمیشود و حملونقل عمومی را نیز در بر میگیرد. یار محمدی میگوید: «جز تعداد معدودی از اتوبوسهای BRT شهری که مجهز به سیستم پیاده و سوار کردن معلولان هستند، سایر معابر حملونقل عمومی اساسا معلولان را نادیده گرفتهاند». او حتی از خطوط اتوبوسهای تندروی چمران که جزء معدود مسیرهایی با اتوبوس و ایستگاه مناسبسازی شده است، انتقاد میکند و میگوید: «جالب است که همه ایستگاههای این اتوبوسها در میانه اتوبان قرار دارند و افراد برای رسیدن به این ایستگاههای مناسب شده باید از پل هوایی با پلههای فراوان عبور کنند. واقعا سوال این است که هدف از طراحی چنین مسیر مناسبسازیشدهای چه میتواند باشد وقتی فرد دچار معلولیت حرکتی حتی نمیتواند خود را به ایستگاه برساند». در کنار این موضوع فعالیتهای پراکندهای هم در برخی فروشگاهها یا شهرداریهای مناطق به صورت محدود انجام شده است که هیچکدام آنها سبب نمیشود که معلولان برای فعالیتهای اجتماعی از امکانات ابتدایی برخوردار باشند.
اشتغال معلولان حلقه مفقوده
موضوعی که همواره در ارتباط با معلولان مغفول مانده، بحث اشتغال آنها و آمار بالای نرخ بیکاری در بین این قشر و همچنین عدم اجرای کافی سیاستهای حمایتی حوزه اشتغال در مباحث استخدامی است. موضوعی که در جامعه برای اقشار مختلف شاید اساسیترین بخش مشکلات را تشکیل دهد و در خصوص معلولان پررنگتر است.
آمارها نشان میدهد که احتمال بیکار بودن معلولان در شرایط حال حاضر جامعه سه برابر بیشتر از یک فرد سالم است و البته ۶ برابر بیشتر احتمال پذیرفته نشدن این افراد پس از پُر کردن فرم تقاضای کار را نیز در حوزه اشتغال پیش روی خود میبینند.
معلولانی که فرصت اشتغال به کار را پیدا میکنند هم با مشکلاتی در محل کار خود مواجه میشوند که از آن جمله حقوق پایینتر، بهکارگیری در مشاغل سطح پایین یا اشتغال در اموراتی که تخصص خاصی را نیاز ندارند میتوان نام برد.
افزایش عجیب
قیمت وسایل توابخشی
در حالی که وضعیت اشتغال، معلولان را در وضعیت بد اقتصادی قرار میدهد، هزینه زندگی برای این افراد فراتر از سایر گروههای اجتماعی است.
وقتی که افزایش قیمت در عرصههای مختلف توان خرید را برای بسیاری از خانوادهها محدود کرده، معلولان شاهد افزایش قیمت ۵ تا ۶ برابری کالاها و خدمات توانبخشی هستند.
در ایران با وجود شمار فراوان معلولان که به واسطه آمار تصادفات رانندگی و قوانین محدودکننده سقط جنینهای پزشکی، هر روز بر تعداد آنها افزوده میشود، معلولان در وضعیت مناسبی نیستند و اغلب آنها در کنج خانهها منزوی و امکان حضور اجتماعی ندارند
افزایشی که جبران آن به عهده بهزیستی است، اما این سازمان هم اعلام کرده است، برای اجرای قانون حمایت از افراد دارای معلولیت، ۳۸ هزار میلیارد تومان بودجه نیاز دارد. رقمی که دولت آن را تامین نکرده است.
افسردگی و اضطراب در پاندمی کرونا
حال در کنار این مشکلات نزدیک به دو سالی است که موضوع کرونا هم اضافه شده است. به طوری که یک معلول جسمی حرکتی در این دوران در شهری که برای معلولان مناسبسازی نشده، سختتر از سایرین وسایل بهداشتی موردنیاز خود را تهیه کردند یا یک فرد نابینا که برای رفتوآمد در هر گوشهای از شهر چند برابر ما نیاز به لمس اشیا دارد، چگونه بیشتر در معرض ترس از ابتلا این روزها را سپری کرده است. شرایط کمشنواها و ناشنواها هم که با وجود ماسک بر صورت دیگران، همان امکان لبخوانی را هم از دست دادند را هم در نظر بگیرد. همین موضوعات سبب شده که این گروه بیشتر از سایر افراد جامعه در دوران پاندمی کرونا با بحران مواجه شوند.
در همین باره امین رفیعیپور، معاون آموزشی سازمان نظام روانشناسی و مشاوره کشور به ایسنا گفت: «در این ایام کاهش ارتباطات اجتماعی در بین معلولین به ویژه معلولان شنوایی و دیداری منجر به گوشه گیری، افسردگی و کاهش خلق این افراد شد بهطوری که خانه نشین شدن معلولان باعث شد آنها از جامعه دورتر شده و در نهایت مشکلات روانشناختی آنها نیز بیشتر شود و تعاملات کمتر و فشارهای روانشناختی بیشتری را تجربه کنند».
این روانشناس با بیان اینکه احتمال درگیری با مشکلات روانشناختی در بین معلولان به خودی خود به نسبت سایر افراد بیشتر است، ادامه داد: «در مدت پاندمی کووید ۱۹، درگیری با اختلالات اضطرابی و افسردگی در بین معلولان بیشتر دیده میشود و این امر در نگرش و باور آنها نیز اثرگذار است. از سوی دیگر پاندمی کووید ۱۹ در روابط اجتماعی و خانوادگی معلولین تاثیرات انکارناپذیری داشته و این افراد فشارهای زیادی را در این مدت تحمل کردهاند.
به گفته رفیعیپور، اقدامات انجام شده برای حضور بیشتر معلولین در جامعه کافی نیست و در کلان شهرها تصمیمات کافی برای مناسبسازی مبلمان شهری و سهولت حضور این افراد در جامعه گرفته نشده است».
در این شرایط باید منبع اصلی این مشکلات شناسایی و برطرف شود. این در حالی است که به عقیده کارشناسان در گام اول اگر بتوانیم مبلمان شهری را اصلاح کنیم مشکلات روانشناختی این افراد نیز کمتر میشود چراکه اینگونه معلولین بیشتر وارد اجتماع شده و افسردگی و اضطرابشان کاهش مییابد.
دیدگاه تان را بنویسید