بنرهای شهرداری در هفته کتاب فرهنگی بود یا سیاسی؟!
تبلیغ یک طیف خاص از جیب شهروندان
سعیده علیپور
علیرضا زاکانی هر چند دائما از «نوکری مردم» سخن میراند و همین دیروز هم به مناسبت آغاز هفته بسیج دوباره از «خدمت بیمنت در جهت گرهگشایی از زندگی مردم» سخن گفت، اما عملکرد شهرداری در پایتخت نشان میدهد مردم مورد نظرِ شهردارِ تازه منصوب تهران، تنها معدودی خواص هستند.
هفته پیش، همزمان با ۲۴ آبان ماه و هفته کتاب و کتابخوانی، سازمان زیباسازی شهر تهران 7۰۰ طرح فرهنگی را روی سازههای تبلیغات شهری اکران کرد. این 700 بنر که در اندازههای مختلف در جای جای شهر دیده میشدند، حاوی تصاویری از 100 نویسنده به همراه نمایی از جلد کتابهایشان بود که با شعار «کتاب خوب بخوانید» به شهروندان تهرانی کتابخوانی را یادآور میکرد.
اما آن چیزی که بیش از همه نظرها را در این حرکت به زعم مسئولان شهری فرهنگی به خود جلب کرد، این بود که اغلب کتب و نویسندههای معرفی شده در این بنرها، گمنام و غالبا همفکر و همسو با شهردار تهران و از ناشران سازمانی و نهادی بودند.
هرچند که بسیاری از منتقدانِ این حرکت سازمان زیباسازی شهر تهران، توقع نداشتند که کتابها و تصاویر نویسندگان شهیر و صاحب سبکی مثل محمود دولتآبادی یا صادق هدایت یا غلامحسین ساعدی یا احمد محمود و بسیاری دیگر از بزرگان عرصه ادبیات در بین این بنرها دیده شود؛ اما این میزان خطکشی در ترغیب مردم به کتابخوانی، آن هم با بودجه عمومی شهروندان تهرانی را هم برنتابیده و در شبکههای اجتماعی به آن اعتراض کردند و آن را نشان از شکاف دیگری دانستند که گویی مسئولان در ایران ناخواسته یا حتی اغلب خواسته بر پیکر جامعه وارد و تنوع سلایق را هر روز کمرنگتر از گذشته و شکاف اجتماعی را بیش از پیش میکنند.سعید حجاریان، فعال سیاسی به حواشی بنرهای هفته کتاب در تهران واکنش نشان داد و در توئیترش نوشت: «ماحصل سیاستهای فرهنگی کشور را در برخی بنرهای هفته کتاب و سوابق وزیر پیشنهادی آموزش و پرورش میبینیم. روز به روز وامیترقیم!».
هزینهها از جیب شهروندان
این روزها کافی است سری به خیابانها و معابر اصلی شهر تهران زده باشید تا چشمتان به بیلبوردها و سازههای شهری افتاده باشد که این روزها سازمان زیباسازی شهرداری تهران به مناسبت هفته کتاب و کتابخوانی، به جای تبلیغات شهری علم کرده است.
در حالی که تا دیروز، روی بیلبوردهای شهر، کالاهای تجاری و مواد مصرفی مختلف یا تصاویر بازیگران دیده میشد و احتمالا پول قابل توجهی هم از محل اجاره آنها به صندوقهای شهری سرازیر میشد؛ در هفته پیش تصویر چند نویسنده و شاعر به همراه کتابهایشان روی بیلبوردهای تبلیغاتی شهر نشست. تغییر چهرهای که حداقل به مدت یک هفته عواید حاصل از اجاره این تابلوهای تبلیغاتی را هم قطع کرد.
به اعتقاد بسیاری از صاحبنظران هر چند که توقف این عواید با هدف فرهنگی و ترغیب مردم به کتابخوانی میتواند حرکتی پسندیده و در راستای ارتقای فرهنگ عمومی تلقی شود و حتی یکی از وظایف مدیریت شهری به حساب میآید، اما اینکه این تبلیغ تنها در اختیار بخش اندکی از اهالی قلم در کشور قرار میگیرد و سلیقه طیف محدودی از جامعه را پوشش میدهد نه تنها حرکت مثبتی تلقی نشد که تنها تبلیغ یک جریان خاص از جیب اموال عمومی همه شهروندان پایتخت به حساب آمد.
این در حالی است که نگاهی به هزینه چاپ بنرها و هزینه اجاره تابلوهای تبلیغاتی نشان میدهد مبلغ قابلتوجهی هم در این بخش هزینه شده است و تنها کتابهایی را پوشش داده است که اغلب آنها با کمک سازمانها و نهادها توانستهاند چاپ و توزیع شود.
هر چند که تبلیغات فرهنگی میتواند حرکتی در راستای ارتقای فرهنگ عمومی تلقی شود، اما اینکه این تبلیغ تنها در اختیار بخش اندکی از اهالی قلم در کشور قرار میگیرد نه تنها حرکت مثبتی نیست که تنها تبلیغ یک جریان خاص از اموال عمومی است
صرفنظر شهرداری تهران از درآمد تبلیغات شهری به نفع کتاب و کتابخوانی در حالی است که براساس تعرفههای موجود هزینه چاپ هر کدام از بنرهای نصب شده بر پلهای عابر پیاده در خیابانها و معابر با طول 25 متر و عرض سه متر هزینهای بالغ بر 3 و نیم میلیون تومان دربردارد و هزینه بنرهای کوچکتر با طول عرض سه در دو متر که در جای جای شهر هم دیده میشود، چیزی حدود 300 هزار تومان است. در این میان اگر فرض را بر این بگذاریم که 200 مورد از بنرهای هفته کتابخوانی با هزینه هر بنر 3 و نیم میلیون و 500 بنر با هزینه 300 هزار تومان چاپ شده باشد، چاپ کل بنرها کمتر از یک میلیارد تومان هزینه دربرداشته است.
حال هزینه یک هفته اشغال بیلبوردهای تبلیغاتی را هم به این مبلغ اضافه کنید تا به عدد قابل توجهتری برسیم.
براساس آخرین تعرفه اعلام شده درخصوص هزینه بیلبوردهای تبلیغاتی، بنرهای نصب شده بر پلهای عابر پیاده، چیزی حدود 100 تا 150 میلیون تومان برای هر ماه است که که هزینه هر هفته آن حدود 20 تا 40 میلیون تومان برآورد میشود. پولی که قرار است یک هفته به خزانه شهری با هوای آلوده، وسایل حمل و نقل فرسوده، معابر کثیف و پرچاله چوله و هزاران مشکل ریز و درشت دیگر نرود و در عوض خرج فعالیت فرهنگی شود که بسیاری نه تنها نسبت به جهتدار بودن آن اعتراض دارند که معتقدند اساسا این حرکت کمتر شهروندی را به کتابخوانی حتی از نوع مورد علاقه حضرات تشویق میکند.
جهتدار بودن تبلیغ نویسندگان
کافی است به پیشخوان کتابفروشیها سری بزنید و لیست پرفروشها را ببینید. کافی است به لیست انتشار کتابهایی که از فیلترهای فراوان وزارت ارشاد میگذرند و موفق به دریافت مجوز و چاپ میشوند نگاهی بیندازید یا با اهالی کتاب و نشر و علاقهمندان کتابخوانی حشرونشر داشته باشید؛ آن وقت با دیدن کتابهای منتخب شهرداری برای تبلیغات، انگشت حیرت به دهان خواهید گزید و خواهید گفت آیا چنین کتابها و نویسندگانی قادر به ترغیب مردم به کتابخوانی هستند؟
به اعتقاد منتقدان و معترضان حرکت اخیر شهرداری؛ اغلب این افراد نه مشهور هستند و نه متعلق به اقشار و دیدگاهها و سلایق مختلف.
سعید حجاریان، فعال سیاسی به حواشی بنرهای هفته کتاب در تهران واکنش نشان داد و در توئیترش نوشت: «ماحصل سیاستهای فرهنگی کشور را در برخی بنرهای هفته کتاب و سوابق وزیر پیشنهادی آموزش و پرورش میبینیم. روز به روز وامیترقیم!»
به طوری که حتی برخی از تصویر غلامرضا حیدری، نماینده اصلاحطلب سابق مجلس که در بنر هفته کتابخوانی دیده شده بود سخت متعجب شدند. هر چند که خیلی سریع مشخص شد که این تصویر به اشتباه به جای تصویر غلامرضا حیدری ابهری، نویسنده کتاب پیامبر و قصههایش در بنر هفته کتابخوانی چاپ شده بود.
پژمان موسوی، روزنامهنگار در گفتوگو با خبرگزاری صبا گفت: «اتفاقی که امسال افتاد این است که فضای اکران شهری به یک طیف خاص از نویسندگان و کتابها اختصاص داده شده است که جز برخی از آنها که مورد احترام مردماند و مردم آثار آنها را دنبال میکنن؛ باقی اساسا کسانی هستند که من به آنها شبهنویسنده و به کتابهایشان شبهکتاب میگویم؛ یعنی کسانی هستند که نه اقبالی از سمت جامعه به آنها هست و نه اساسا به عنوان نویسنده و مولف جایی میان مردم دارند که آثارشان دیده و خوانده شود و در قفسه کتابفروشیها جای بگیرد».
این فعال فرهنگی افزود: «چیزی که اکنون شاهد آن هستیم لجبازی مسئولان و حتی به نظرم نفرتپراکنی نسبت به برخی آدمها و کتابهاییست که خودشان هم میدانند برای مردم مهم نیستند و شاید مردم منتقد جدی آنها هم باشند، اما اکنون چهره و کتاب آنها در مهمترین اتوبانهای شهر تهران روی بیلبوردها و عرصه شهری در معرض تماشا قرار دارند و در مقابل کسانی که واقعا نویسندگان مهم و تاثیرگذاری هستند و سالها خون دل خوردهاند تا به نویسنده تبدیل شوند و آثار آنها در همین دولت و با مجوز وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی به چاپ رسیدهاند، در این تبلیغات گم شدهاند».
این روزنامهنگار با اشاره به اینکه این مدل معرفی و تشویق مردم به کتابخوانی کاملا نتیجه عکس میدهد، تشریح کرد: «این تبلیغات بیشتر حسی در جامعه ایجاد میکند که افراد بگویند؛ اگر کتاب این است، اصلا ما کتاب نمیخواهیم».
در هر حال هر چند نفسِ تبلیغ کتاب در بیلبوردهای شهری میتواند حرکتی مثبت تلقی شود، اما انتخاب تنها یک طیف از جامعه بدون در نظر گرفتن فاکتورهایی مثل کیفیت، اقبال عمومی و فراگیری نه تنها خدمتگزاری به مردم محسوب نمیشود، بلکه هزینه از اموال عمومی برای قشری خاص تلقی میشود.
دیدگاه تان را بنویسید