یک آسیبشناس اجتماعی در گفتوگو با «توسعه ایرانی»:
شاخصهای اجتماعی به سمت قرمز شدن در حرکت است
آسو محمدی
طبق اعلام سازمان جهانی بهداشت (WHO) هر ۴۰ ثانیه یک نفر در جهان بر اثر خودکشی میمیرد و شمار افرادی که سالانه به دلیل خودکشی جان میبازند از شمار افرادی که در جنگ کشته میشوند، بیشتر است. در این میان بنا بر اعلام معاون بهداشت وزیر بهداشت، بر اساس آمار پزشکی قانونی، در سال ۹۷ در ایران، ۹۹ هزار و ۲۷۰ نفر (۱۲۱ در هر ۱۰۰ هزار نفر جمعیت عمومی) اقدام به خودکشی کردند که ۲۰ درصد این افراد زیر ۱۸ سال بودهاند و از مجموع این موارد اقدام، پنج هزار و ۱۰۱ مورد خودکشی منجر به فوت ثبت شده است.
چند روز پیش علیرضا رئیسی در توضیح جزئیات گزارش خودکشی در کشور گفته است: «۲۰.۹ درصد موارد خودکشی در ایران در افراد زیر ۱۸ سال بوده، ۲۶.۸ درصد در گروه سنی ۱۹ تا ۲۴ سال، ۳۲.۲ درصد در گروه سنی ۲۵ تا ۳۴ سال، ۱۲.۸ درصد در گروه سنی ۳۵ تا ۴۴ سال و ۷.۲ درصد در افراد بالای ۴۵ سال است. ۶۲ درصد موارد خودکشی در زنان و ۳۸ درصد در مردان بوده است، ۴۰ درصد افرادی که دست به خودکشی زدهاند، زیر دیپلم بودند، ۷۹ درصد شهرنشین، ۳۲ درصد خانه دار، ۱۲ درصد شاغل و ۱۲ درصد دانش آموز بودند. ۸۲ درصد موارد خودکشی در ایران، به روش مسمومیت با قرص بوده که استفاده از قرص برنج در این اقدام از موارد شایع است.» رئیسی تاکید کرده است: «پرخاشگری، انزوای اجتماعی، موانع دسترسی به خدمات درمانی، فقدان شغل و بیکاری، مشکلات مالی و عاطفی، بیماری جسمی، دسترسی به روشهای خودکشی و تمایل نداشتن به دریافت کمک به خاطر انگ بیماری روانی از جمله عوامل اقدام به خودکشی است.»
امیل دورکیم، جامعهشناس سرشناس قرن18، خودکشی که تا پیش از آن مربوط به مشکلات شخصی و ویژگیهای فردی انسان تصور میشد را بیشتر متاثر از عوامل اجتماعی میداند و در اثر معروف خود به نام «خودکشی» آن را چنین تعریف میکند: «خودکشی عبارت است از هر نوع مرگی که نتیجه مستقیم یا غیرمستقیم کردار منفی یا مثبت خود قربانی است که باید چنین نتیجهای به بار آورد.»
عوامل روانشناختی و جامعهشناختی تاثیرگذار
اما نکته مهم این است که نمیتوان خودکشی را صرفا مربوط به زندگی فردی اشخاص دانست، بلکه باید با دید عمیقتری به واکاوی این مسئله پرداخت و عوامل اجتماعی موثر در آن را شناسایی کرد، چرا که آثار خودکشی فراتر از سلب حیات شخص است و میتواند حیثیت جامعه را زیر سوال ببرد. موضوعی که علیرضا شریفییزدی، آسیبشناس اجتماعی در گفتوگو با توسعه ایرانی به تحلیل و تبیین آن میپردازد. این آسیبشناس علل افزایش خودکشی در جامعه را چنین تحلیل میکند: «مطالعات نشان میدهد به لحاظ سنی دو پیک خودکشی داریم؛ یکی حول و حوش ۱۶ سال و دیگری ۴۷ سال. نه تنها در کشور ما که در سایر کشورها هم این سنین بالاترین میزان خودکشی را به خود اختصاص میدهند. خوشبختانه در سن ۱۶ سال معمولا خودکشیها کامل نیست. برخلاف چیزی که به آن خودکشی موفق گفته میشود. اما در سن ۴۷ سال معمولا خودکشی کامل است و به مرگ منتج میشود». علیرضا شریفییزدی به عوامل مختلفی که روی خودکشی در ایران اثرگذار است، اشاره میکند و توضیح میدهد: «یک دسته از عوامل روانشناختی و یک دسته دیگر عوامل جامعهشناختی است. عوامل روانشناختی بیشتر به تیپهای شخصیتی که دچار اختلالهای شخصیتی هستند برمیگردد. مانند شخصیت دوقطبی و همچنین تیپ شخصیتی مرزی. همچنین افرادی که ناکامیهای آنی به سراغ آنها میآید، دست به خودکشی میزنند.»
نداشتن مهارتهای زندگی در افراد
شریفییزدی به وجه جامعهشناختی هم اشاره میکند: «دورکیم یکی از جامعهشناسان کلاسیک خودکشی را امری جامعهشناختی میداند و نه روانشناختی. چندین دلیل هم میتوان برای آن ذکر کرد. یکی از عوامل مهم، نداشتن مهارتهای زندگی در افراد است. یعنی افراد نه در مدرسه و نه در دانشگاه مهارتهای دهگانه زندگی را نمیآموزند؛ بهویژه مهارت استقلال، مواجهه با شرایط، مهارت انطباق با محیط، مسئلهیابی و حل مسئله، مهارت گفتوگو و مهارت تصمیمگیری. بنابراین به دلیل فقدان این مهارتها وقتی افراد در برابر یک مشکل کوچک یا بزرگ قرار میگیرند، با کمال تأسف روشهای تکانهای از خودشان نشان میدهند که یکی از حادترین آنها مقوله خودکشی است». این جامعهشناس در مورد دلایل خودکشی نوجوانها میگوید: «یکی از علل نداشتن رابطه مناسب با والدین و فشارهایی است که والدین به آنها میآورند. یا اینکه آنها احساس میکنند والدینشان آنها را تحت فشار گذاشتهاند. مورد دوم ناکامیهای عاطفی است. عامل سوم هم به تقلید از گروه همسالان برمیگردد. در شرایطی که به لحاظ اجتماعی خانوادهی ایرانی دوران بدی را سپری میکند، این عوامل اهمیت زیادی دارند. انسجام درونی خانواده، یعنی انسجام پدر و مادر، مادر و پدر با فرزندان دچار خدشه شده و میزان گفتوگو در بین اعضای خانواده کاهش پیدا کرده و به حدود ۱۵ دقیقه در شبانهروز رسیده است.»
یکی از عوامل مهم خودکشی، نداشتن مهارتهای زندگی است. یعنی افراد نه در مدرسه و نه در دانشگاه مهارتهای دهگانه زندگی را نمیآموزند؛ بهویژه مهارت استقلال، مواجهه با شرایط، مهارت انطباق با محیط، مسئلهیابی و حل مسئله، مهارت گفتوگو و مهارت تصمیمگیری
خودکشی به عنوان نوعی فریاد و اعتراض
او به دلایل خودکشی در سنین بالاتر هم اشاره میکند: «خودکشی در زنها معمولا به دلیل فشارهای خانواده بهویژه مردان خانواده است. گاهی هم به دلیل برچسبهای ناروایی است که به یک زن اطلاق میشود و همین بهانهای میشود که زنان در حالت اعتراضی به خودکشی اقدام میکنند. خودکشی در میان مردها هم در دهههای چهارم و پنجم زندگیشان چند دلیل دارد؛ مثل شکستهای اجتماعی و اقتصادی یا نرسیدن به هدفها و برنامههای زندگی. سرمایه اجتماعی در جامعه ما طی ۱۰ سال گذشته به طور مشخص کاهش پیدا کرده و به همین نسبت اعتماد عمومی هم کمتر شده است.»
این جامعهشناس میگوید: «برخی از افراد که عمدتا نوجواناند، از خودکشی به عنوان نوعی فریاد و اعتراض استفاده میکنند. اما در سنین بالاتر خودکشی معمولا برای حذف فیزیکی است. در جامعهشناسی بحث انسجام و سرمایه اجتماعی با خودکشی نسبت معکوسی دارد. هرچه در یک جامعه سرمایه اجتماعی افراد بیشتر باشد، میزان خودکشی در آن کمتر خواهد بود. در همه جای دنیا قاعده این است که افراد مجرد بیشتر از افراد متاهل خودکشی میکنند درحالیکه در کشور ما در سنین بالا اینطور نیست. ما در یک شرایط اضطرار اجتماعی به سر میبریم. معمولا شاخصهای اجتماعی در شرایط فعلی در جامعه ما به سمت قرمز شدن در حرکت است؛ تداعیکننده شرایط بحرانی است که این مسئله میتواند خروجیهای مختلفی داشته باشد که یکی از اینها موضوع خودکشی است.»
آگاهسازی خانوادهها و تخلیه هیجان نوجوانان و جوانان
شریفییزدی دراین باره راهکارهایی هم ارائه میدهد و در توضیح بیشتر میگوید: «در کوتاهمدت، بهترین راهکار در میان نوجوانان و جوانان، در وهله اول آگاهسازی خانوادهها و بعد مراکز آموزشی است، برای اینکه بتوانند ارتباط مناسبتری با بچهها برقرار کنند. چون خودکشی در میان نوجوانها بیشتر نوعی ابزار برای اعتراض است. بهترین راه، افزایش مهارت گفتوگو در میان اعضای خانواده است. راهکار میانمدت این است که نوجوانان و جوانان امکانی داشته باشند تا بتوانند هیجاناتشان را تخلیه کنند. همچنین ارتباط مناسب والدین و فرزندان اهمیت بسیاری دارد. نکته دیگر افزایش امید به آینده در میان نوجوانها و جوانهاست. متاسفانه میزان ناامیدی و مهاجرت شاخصهای بدی را نشان میدهد که به یک برنامهریزی میانمدت نیاز دارد. در میان بزرگسالان هم راه اصلی بهبود وضعیت اجتماعی و اقتصادی و فرهنگی است.»
بنا بر اعلام معاون بهداشت وزیر بهداشت، بر اساس آمار پزشکی قانونی، در سال۹۷ در ایران، ۹۹هزار و۲۷۰ نفر اقدام به خودکشی کردند که ۲۰درصد این افراد زیر ۱۸سال بودهاند و از مجموع این موارد اقدام، پنج هزار و ۱۰۱ مورد خودکشی منجر به فوت ثبت شده است
شادیهای مشروع را کم میکنیم
همچنین دو روز پیش محمدباقر صابری ظفرقندی، مدیرگروه اعتیاد دانشکده علوم رفتاری با اشاره به موضوع خودکشی گفت: «موظف هستیم از افکار پنهان افراد افسردهای که احتمال خودکشی در آنها وجود دارد آگاه باشیم اما این مجوز را نداریم که نمونههای آن را در رسانهها پررنگ کنیم.» مدیرگروه اعتیاد دانشکده علوم رفتاری با اشاره به دلایل بروز خودکشی در افراد خاطرنشان کرد: «ریشه افکار خودکشی و اقدام به آن متعدد است اما شایعترین آنها اختلالات افسردگی و خلقی است و اگر کسی خود را شاد نشان داد به این معنا نیست که افکار خودکشی در وی وجود ندارد.» ظفرقندی افزود: «ریشه انگیزه اصلی مصرف مواد مخدر رسیدن به احساس لذت و شادی است وقتی در جامعه شادیهای مشروع را کم میکنیم به تبع آن افراد به سمت موادی که شادی کاذب ایجاد میکند میروند و مواد مخدر به عنوان یکی از مواد پرخطر برای ایجاد شادی کاذب است.»
با این حال در این زمینه باید همه دستگاههای مرتبط با این مسئله به این راهکارها توجه کنند و برای کاهش این آسیب در سالهای آتی تلاش کنند.
دیدگاه تان را بنویسید