محمدابراهیم ترقی‌نژاد

در حالی که دومین دور مذاکرات ایران و آمریکا پیرامون مسائل هسته‌ای دیروز در رم و با میزبانی عمان برگزار شد، نشانه‌های متعددی از تغییر فضای منطقه‌ای نسبت به روند گفت‌وگوها میان تهران و واشنگتن به چشم می‌خورد. برخلاف یک دهه پیش و فضای حاکم بر منطقه که با نوعی بی‌اعتمادی و حتی مخالفت پنهان و آشکار برخی کشورهای عربی، به‌ویژه عربستان سعودی، نسبت به برجام همراه بود، اکنون به نظر می‌رسد که همان بازیگران منطقه‌ای نه‌تنها مانع توافق نیستند، بلکه در مواردی، از آن استقبال و حتی حمایت می‌کنند.

سفر چند روز پیش خالد بن سلمان، وزیر دفاع عربستان سعودی به همراه یک هیات عالی رتبه ۷۰ نفره به تهران و دیدار وی با عالی‌ترین مقامات جمهوری اسلامی ایران و ابلاغ پیام پادشاه این کشور به رهبر انقلاب و گفت‌وگو پیرامون مسائل منطقه‌ای، یکی از نشانه‌های روشن این تغییر رویکرد است. سفر وزیر عربستان سعودی در حالی انجام شد که دور اول مذاکرات ایران و آمریکا نیز هفته پیش در مسقط برگزار شده بود. این هم‌زمانی نه‌تنها تصادفی نیست، بلکه نشان از هماهنگی‌های آشکار و نانوشته میان قدرت‌های منطقه‌ای برای مدیریت شرایط جدید دارد.

از برجام تا امروز؛ چرا مخالفت عربی در گذشته وجود داشت؟

در سال ۲۰۱۵ و با نهایی شدن توافق برجام، بسیاری از کشورهای عربی خلیج فارس از جمله عربستان سعودی، امارات متحده عربی و بحرین نسبت به این توافق ابراز نگرانی کردند. این نگرانی‌ها عمدتاً ریشه در دو عامل داشت: نخست، بیم افزایش قدرت اقتصادی و نظامی ایران در پی رفع تحریم‌ها و دوم، نگرانی از خروج تدریجی آمریکا از منطقه در سایه توافق هسته‌ای و تنها ماندن متحدان دیروز در برابر رقیب امروزشان که دست و پایش از زنجیره تحریم‌ها باز شده بود.

در واقع، کشورهای عربی در آن مقطع زمانی احساس می‌کردند که توافق هسته‌ای به تقویت موقعیت ژئوپلیتیکی ایران در منطقه منجر خواهد شد، بدون آنکه نگرانی‌های امنیتی آنان نسبت به نفوذ منطقه‌ای ایران مورد توجه قرار گیرد. از سوی دیگر، برجام در قالبی دوجانبه میان ایران و غرب (به‌ویژه آمریکا) انجام شد، و کشورهای منطقه در حاشیه این توافق قرار داشتند. اما امروز چه چیزی تغییر کرده است؟ به نظر می‌رسد تحولات یک دهه اخیر در منطقه، تحولات ژئوپلیتیکی جهانی، ناکارآمدی سیاست فشار حداکثری در رسیدن به اهداف خود و تبعات اقتصادی ناشی از تنش‌ها موجب شده که بازیگران منطقه‌ای نیز درک تازه‌ای از واقعیت‌های جاری به‌دست آورند. اکنون، بسیاری از کشورهای عربی، به‌ویژه عربستان سعودی، به این نتیجه رسیده‌اند که ثبات منطقه‌ای بدون تعامل با ایران و تنظیم نوعی توافق کلی که شامل ابعاد سیاسی، امنیتی و اقتصادی باشد، ممکن نیست. از سوی دیگر، تاکیدات ایران در حوزه تعامل با کشورهای منطقه و تلاش‌های پی در پی برای متقاعد کردن کشورهای عربی برای گفت‌وگو با تهران و پیشبرد دیپلماسی بالاخص در یک سال اخیر، توانسته بخشی از دیوار بی‌اعتمادی گذشته را کوتاه و روابط خدشه دار شده دیروز را ترمیم کند. آغاز فصل تازه‌ای از روابط دیپلماتیک میان تهران و ریاض پس از توافق در پکن، فرصتی را فراهم آورده که امروز در قالب هماهنگی‌های منطقه‌ای برای مدیریت روند مذاکرات ایران و آمریکا نمود یافته است.

جنبه‌های سیاسی و امنیتی حمایت عربی از توافق جدید

در سطح سیاسی و امنیتی، کشورهای عربی اکنون بیش از گذشته نگران بی‌ثباتی داخلی در کشورهای همسایه، رشد تهدیدات غیردولتی و استمرار جنگ‌های نیابتی هستند. تجربه یک دهه درگیری در سوریه، یمن، عراق و لبنان نشان داده که تشدید رقابت ایران و آمریکا، و به تبع آن ایران و کشورهای عربی، نه‌تنها هیچ ‌یک از بازیگران را به اهداف خود نمی‌رساند، بلکه هزینه‌های امنیتی و اقتصادی فزاینده‌ای به همراه دارد. در این زمینه، به نظر می‌رسد که کشورهای عربی امیدوار باشند که یک توافق جدید، می‌تواند به کاهش تنش‌ها در منطقه و ایجاد فضای مناسب برای تعامل کمک کند و زمینه‌ساز حل و فصل سایر مسائل مورد اختلاف میان ایران و کشورهای منطقه شود.

در این رابطه، عربستان سعودی که در یک دهه گذشته سیاست تقابل را در پیش گرفته بود، به صورت آشکاری در سال‌های اخیر تلاش کرده است تا سیاست خارجی خود را از به سمت تعامل تغییر دهد. در این راستا، بهبود روابط با ایران و تلاش برای حل ‌بحران یمن، در راستای مدیریت فضای پرتنش منطقه‌ای صورت گرفته‌اند. از این رو، حمایت عربستان و دیگر کشورهای عربی از روند مذاکرات کنونی میان ایران و آمریکا، نه از سر تغییر ماهوی نگاه به تهران، بلکه به عنوان بخشی از راهبرد کاهش تنش و افزایش ثبات منطقه‌ای تلقی می‌شود.

در کنار دلایل سیاسی و امنیتی، ملاحظات اقتصادی نقش مهمی در تغییر رویکرد کشورهای عربی نسبت به توافق احتمالی جدید با ایران دارد. پس از سال‌ها تجربه تحریم و محدودیت‌های تجاری، اقتصادهای منطقه به‌خوبی دریافته‌اند که ثبات اقتصادی در گرو کاهش خصومت، مدیریت تنش‌های منطقه‌ای و ایجاد امنیت پایدار در خلیج فارس و تنگه هرمز به عنوان دالانگاه مدیریت انرژی در جهان است.

از تقابل به تعامل

روند کنونی مذاکرات ایران و آمریکا، اگرچه همچنان با ملاحظات و چالش‌های جدی همراه است، اما در مقایسه با تجربه برجام، در بستری متفاوت در حال شکل‌گیری است. یکی از تفاوت‌های اساسی این روند، همراهی ضمنی یا حتی حمایتی کشورهای عربی، به‌ویژه عربستان سعودی، از اصل گفت‌وگو و توافق است.این همراهی، به گونه‌ای است که شاید بتوان گفت کشورهای عربی اکنون نه‌تنها مخالف توافق نیستند، بلکه خود بخشی از معادله هستند و می‌کوشند نقش فعال‌تری در تعیین آینده تعاملات منطقه‌ای ایفا کنند.

در نهایت، اگر این روند با موفقیت ادامه یابد، می‌توان امیدوار بود که برخلاف تجربه تلخ برجام که در غیاب حمایت منطقه‌ای و با محوریت بازیگران فرامنطقه‌ای شکل گرفت، توافق جدیدی میان ایران و آمریکا بتواند با همراهی و مشارکت بازیگران بومی، پایه‌گذار نظمی باثبات‌تر و چندجانبه در خاورمیانه باشد.