روحانی امروز پس از پنج سال راهی عراق شد
ایران به دنبال متحدی سرسخت در بغداد
محبوبه ولی
نگاه به غرب و غفلت از شرق، انتقاد همیشگی منتقدان دولت حسن روحانی به او بوده است. دولت اول او دولت برجام بود؛ روحانی طی 46 ماه عمر دولت یازدهم به بیش از 35 کشور جهان سفر کرد؛ از آمریکا، سوئیس، فرانسه و ایتالیا گرفته تا کشورهای آسیای جنوب شرقی، ارمنستان، قزاقستان، قرقیزستان، ترکیه، روسیه و هند. پرسروصداترین سفرهایش اما همان سفرهای فرنگ و عقد قراردادهای بزرگ در آنها بود. دولت دوم او دولت سقوط برجام بود؛ این بار هم روحانی سفرهای زیادی داشت باز هم پرسروصداترین آنها سفرهایی به غرب بود؛ منتهی این بار برای نجات برجام.
اما در میان تمام این سفرها در طی پنج سالی که از ریاست جمهوری حسن روحانی در ایران میگذرد، هیچگاه هواپیمای او در خاک عراق، همسایه غربی ایران فرود نیامده است. نزدیکان او میگویند به سفری که دستاوردی نداشته باشد، نمیرود و معتقد بوده که سفر به عراق دستاوردی ندارد.
برخی دیگر هم گلایههای روحانی از عراق را عامل بیمیلی او برای سفر به عراق مطرح میکردند. ایران و عراق مشکلات حل نشده بسیاری دارند؛ از اختلافات مرزی مربوط به معاهده 1975 الجزایر گرفته تا بدهیهای خرید انرژی از ایران و غرامت یک هزار و صد میلیاردی دلاری که عراق باید بابت جنگ هشت سالهای که به ایران تحمیل کرده، بپردازد و نپرداخته است. ظاهرا طرف عراقی در طول این سالها ارادهای برای پایان دادن به این اختلافات از خود نشان نداده و جایی برای سفر دیپلماتیک رئیس دولت ایران به خاکش باز نکرده است.
همه اینها به قوت خود باقی بود تا اینکه حیدرالعبادی، نخستوزیر عراق تابستان امسال در اعلام موضع رسمی کشورش در قبال تحریمهای آمریکا علیه ایران گفت که «تحریم علیه هیچ کشوری را تایید نمیکنند، اما از آن جا که منافع عراق برای آنها در اولویت است، مجبورند از این تحریمها و عدم استفاده از دلار در مبادلات خود با ایران، تبعیت کنند.»
از پانعربیسم تا طرفداری از انقلاب اسلامی
خالی کردن پشت ایران در شرایط تحریم، ایران را نسبت به حیدرالعبادی و سیاستش دلسردتر کرد. اما نکته اینجا بود که حیدرالعبادی این اظهارات را زمانی مطرح کرد که عراق در آستانه انتخابات بود و او در آستانه در خروج از نخستوزیری. بسیاری از چهرهها و گروهها در عراق نسبت به اظهارات او واکنش منفی نشان دادند. از سوی دیگر عملکرد او در امور داخلی عراق نیز نارضایتیهای بسیاری را ایجاد کرده بود تا جایی که گروههای سیاسی در عراق بارها خواستار استعفای او شده بودند.
به هر حال انتخابات برگزار شد و او که نخست وزیر مورد اقبال آمریکا بود، کرسی نخستوزیری را ترک کرد. خودش گفت که «ایران در دور شدن من از نخستوزیری نقش داشت و دلیل آن پایبندی من به تحریمهای آمریکا بود.»
علاوه بر تحریمها، تحریکات نظامیان آمریکایی در خاک عراق نیز، دلیل دیگر سفر رئیسجمهور ایران به خاک همسایه غربیاش عنوان میشود. به عبارتی میتوان گفت دغدغه معیشت و امنیت، توامان روحانی را به خاک عراق کشانده است
نتیجه این انتخابات و اینکه چه کسی جایگزین حیدرالعبادی شود، مشخص میکرد که کدام کشور بیشترین نفوذ را در عراق دارد و درنهایت چهره مورد حمایت ایران برای این پست انتخاب شد؛ پستی که میتوان گفت بیشترین قدرت را در عراق دارد، چراکه در ساختار نظام سیاسی عراق، نخستوزیر رئیس اصلی دولت به حساب میآید و رئیسجمهوری در عمل پستی تشریفاتی است.
این نخستوزیر جدید، عادل عبدالمهدی است؛ همان کسی که در موردش میگویند از خانوادههای ریشهدار و با سوابق سیاسی در عراق است، در جوانی هم گرایشهای پانعربیسم را پشتسر گذاشته و هم عضو جریانهای کمونیستی بوده اما درنهایت به جریانهای اسلامی شیعه نزدیک شده است. نخستوزیر شیعه عراق ارتباط خوبی نیز با ایران دارد؛ در دهه 1980 به دنبال دیدگاههای اسلامگرایانهاش از طرفداران انقلاب اسلامی ایران شد و به گروه نوبنیاد مجلس اعلای انقلاب اسلامی پیوست که در ایران تشکیل شده و ارتباط نزدیکی نیز با مقامات ارشد جمهوری اسلامی ایران داشت.
باب سفر باز شد
شواهد این سوابق در اولین اظهارنظر او درباره تحریمهای آمریکا علیه ایران، خود را نشان داد. در مصاحبهای مطبوعاتی از او پرسیدند: «شما گفته بودید که تحریمها علیه ایران برخلاف قوانین بینالمللی است، حیدر العبادی در دوره قبلی(نخست وزیری) گفته بود که ما با مردم ایران ابراز همبستگی میکنیم، ولی منافع ملت عراق برای ما مهم است، موضع شما در قبال محاصره و تحریم ایران چیست؟» عبدالمهدی پاسخ داد: «میتوانم بگویم ما اکنون عراق را در زاویه دیدگاه صحیح قرار دادیم، در شیوه و برنامه وزارتی گفتیم بخشی از نظام تحریمها نیستیم، آمریکا میخواهد تحریمهایی را علیه کشور و اشخاصی تحمیل کند، این به خودش مربوط است و سیاست خود آمریکاست این(تحریمهای آمریکا علیه ایران)، تصمیم عراق نیست، حتی این تصمیم(آمریکا)، تصمیمات بینالمللی(مبتنی بر قطعنامههای بینالمللی) هم نیست، تحریمها مبتنی بر منشور و قطعنامههای سازمان ملل نیست که عراق بخواهد به آن پایبند باشد.» تحلیلگران سیاسی تحلیل کردند که دستیابی او به کرسی نخستوزیری عراق، دستاوردی برای ایران نیز بود. پس از آن سفرهای پی در پی مقامات ایرانی به عراق و بالعکس آغاز شد. در طول چه ماه گذشته سیدعباس عراقچی، معاون سیاسی وزیر خارجه؛ ناصر همتی، رئیسکل بانک مرکزی؛ بیژن زنگنه، وزیر نفت و محمدجواد ظریف به عراق سفر کردهاند. مقامهای عراقی ازجمله «برهم صالح» رئیسجمهوری جدید عراق نیز سفرهایی به ایران داشتهاند.
بعد از سفر همتی، رئیس بانک مرکزی به عراق گفته شد که عراق حاضر نشده دو میلیارد دلار بدهی خود به ایران را به دلار پرداخت کند. زنگنه هم بعد از سفرش دل پُری از عراقیها داشت و گفت: هیچ وقت عراق برای منافع ما فداکاری نمیکند
سیبی که هنوز به زمین نرسیده است
گرچه این سفرها توافقات و تفاهمات تازهای در پی داشت، اما بسیاری از اختلافات به قوت خود باقی ماند. همتی، رئیسکل بانک مرکزی اعلام کرد که در سفرش سازوکار تسویه بدهی عراق به ایران که حدود دو میلیارد دلار است، تعیین شده، اما برخی منابع دیگر خبر دادند که عراق حاضر نشده این بدهی را به دلار پرداخت کند.
زنگنه نیز از سفر خود به عراق خشنود نبود و گلایه داشت که عراقیها بهرغم داشتن معافیت، از ایران نفت نمیخرند. او بعد از سفرش به عراق گفته بود: «هیچکس خودش را فدای ما نمیکند. ما باید خودمان را فدای ملت کنیم». همچنین گفت: «هیچ وقت عراق برای منافع ما فداکاری نمیکند. عراق خیلی کارهای ساده میتواند بکند. من همه آنها را پیشنهاد دادم یک مورد را هم قبول نکردند.»
با این حال مقامات وزارت خارجه اعلام میکنند که این سفرها برای مهیا کردن مقدمات سفر روحانی به عراق بوده است. حال او امروز به عراق میرود. سفری که پنج سال از آن پرهیز کرد، اما حالا برخی میگویند که مشکلات اقتصادی ناشی از تحریمها او را ناگزیر از این سفر کرده است.
علاوه بر تحریمها، تحریکات نظامیان آمریکایی در خاک عراق نیز، دلیل دیگر سفر رئیسجمهور ایران به خاک همسایه غربیاش عنوان میشود. به عبارتی میتوان گفت دغدغه معیشت و امنیت، توامان روحانی را به خاک عراق کشانده است. طی روزهای گذشته تبلیغات بسیاری برای این سفر شده است. عراقچی آن را سفری تاریخی خوانده و بسیاری معتقدند که این سفر میتواند آغازی برای اوجگیری مناسبات ایران و عراق باشد.
اما از سوی دیگر عراق تحتفشار آمریکاست و نگاهی به نتیجه سفر زنگنه و همتی به بغداد و خودداری عراقیها از تخطی از تحریمهای آمریکا، حاکی از آن است که سیاست فعلی عراق گرچه به صراحت حیدرالعبادی پشت ایران را خالی نکرده، اما مشخص نیست که تا کجا پشت ایران بایستد. حضور عبدالمهدی در عراق و امیدها برای تغییر سیاست عراق نسبت به ایران، سیبی است که تازگی به هوا انداخته شده و باید صبر کرد و دید که چگونه چرخ میخورد و کجا فرود میآید.
دیدگاه تان را بنویسید