معاون اول «کلافه»‌ای که باید اجازه بگیرد

«در هر دوره‌ای از ریاست‌جمهوری، کارکنان نهاد ریاست‌جمهوری افزایش یافته و بسیاری از دوستداران رئیس‌جمهور در نهاد استخدام شدند؛ از قبیل افرادی که در انتخابات کمک کرده بودند، پوستر چسبانده بودند، از تیر بالا رفته بودند و ... به این ترتیب به استخدام نهاد ریاست‌جمهوری درآمدند و تعداد کارکنان نهاد به ۳۵۰۰ نفر رسیده و اداره آن هم بسیار سخت شده است.» این توصیفی است که اکبر ترکان از نهاد ریاست‌جمهوری کرده و تصویری که از جهانگیری در این نهاد ارائه می‌کند، معاون اول کلافه‌ای است که برای هر کاری باید از رئیس دفتر رئیس‌جمهوری اجازه بگیرد!

محبوبه ولی، روزنامه نگار

گرچه در انتخابات ریاست‌جمهوری دولت دوازدهم، جهانگیری نقش کاندیدای پوششی روحانی را داشت و بیش از آنکه برای خودش تبلیغ کند، برای روحانی رأی جمع می‌کرد و دست آخر نیز به نفع او کنار رفت، اما از آغاز دولت دوم حسن روحانی، بحث اختلاف او و رئیس‌جمهوری، نقل محافل خبری بود؛ نقلی که رسانه‌های مخالف دولت با اشتیاق به آن می‌پرداختند. 

هرازگاهی بحث استعفای جهانگیری مطرح می‌شود. حتی در مقاطعی گفته شد چمدانش را جمع کرده و رفته است. در کنار این خبرهای ضد و نقیض و مبهم، یک چیز روشن بود و آن اینکه جهانگیری حال خوشی در دولت ندارد؛ این را از کنایه‌های او در سخنرانی‌های مختلفش می‌شد فهمید. سه ماه پیش که گفت مرد «بی‌کاغذ و قلم دولت» است و اختیار عوض کردن منشی‌اش را هم ندارد، باز بسیاری آهنگ رحیل او را نواختند و پیش‌بینی کردند که او در آستانه جدایی از دولت است.

پس از این اظهارات، بسیاری سعی کرده‌اند که مُهر گلایه سربسته جهانگیری از دولت را باز کنند. در این تحلیل‌ها بیش از همه نام مثلث واعظی، نوبخت و نهاوندیان به چشم می‌خورد؛ مثلثی که به زعم بسیاری حلقه‌ای غیرقابل‌نفوذ پیرامون روحانی شکل داده‌اند و روز به روز نیز قدرت بیشتری می‌گیرند. 

در این رمزگشایی اکبر ترکان، روز گذشته در توضیح بی‌رنگ شدن نقش جهانگیری در دولت به «فربهی نهاد ریاست‌جمهوری» و «نقش محمد نهاوندیان» در آن پرداخته است.  

او که به تازگی به دنبال اجرای منع قانون به کارگیری بازنشستگان به همراه 9 تن دیگر از نهاد ریاست جمهوری خداحافظی کرده، می‌گوید که «این نهاد، جهانگیری را کلافه کرده است.»

معاون اول هم‌اکنون در اداره نهاد اختیاراتی ندارد و اداره نهاد توسط رئیس دفتر رئیس‌جمهور(محمود واعظی) انجام می‌شود و اگر آقای جهانگیری بخواهد کارهای اداری مخصوص به خود را انجام دهد باید از رئیس دفتر رئیس‌جمهور بخواهد و این اشتباه است

 

ادغام چاق‌کننده

نهاد ریاست‌جمهوری با مشاورها و کارگروه‌هایش، نزدیکترین نهاد به رئیس‌جمهوری است که قرار است او را در انجام وظایف قانونی‌اش یاری کند. ابتدای انقلاب ساختار قرص و محکمی نداشت، اما رفته‌رفته شکل و نظم و نسق خاص خود را پیدا کرد و در هر دوره تغییرات جدیدی در آن رخ داد. 

بزرگترین تغییرات این نهاد مربوط به دوران ریاست‌جمهوری محمود احمدی‌نژاد است. احمدی نژاد که قائل به کوچک‌سازی دولت بود و برای این منظور تا حد ممکن وزارتخانه و نهادها را در هم ادغام می‌کرد، «دفتر رئیس‌جمهوری» و «نهاد ریاست‌جمهوری» را نیز در هم ادغام کرد. با این ادغام کارکنان این نهاد به یکباره از هزار و خردی نفر به حدود چهار هزار نفر رسید. 

در دوران او علی سعیدلو، اسفندیار رحیم مشایی و حمید بقایی به ترتیب مسئولیت نهاد ریاست‌جمهوری را برعهده داشتند. دولت روحانی که روی کار آمد، محمد نهاوندیان جای آنها نشست. اکبر ترکان می‌گوید: «روزی که برای تحویل دفتر ریاست جمهوری در ابتدای دولت روحانی به دفتر رئیس جمهور رفتیم، رییس دفتر احمدی‌نژاد ضمن توصیه به نهاوندیان گفت ما خیلی تلاش کردیم دفتر و نهاد را ادغام کنید و شما مراقب باشید و این ادغام را حفظ کنید.»

او معتقد است که نهاوندیان ساختار نهاد ریاست‌جمهوری را در دوره محمود احمدی‌نژاد حفظ کرد و این روند منجر به این شد که به گفته او «ریاست‌جمهوری فعلی به اندازه یک وزارتخانه پرسنل دارد و ۳۵۰۰ نفر در دفتر و نهاد ریاست‌جمهوری کار می‌کنند.» ترکان ادامه داده است: «این وضعیت در حالی است که وقتی من در دولت آقای هاشمی وزیر بودم، کل نهاد ریاست‌جمهوری ۶۰۰ نفر کارمند و دفتر رئیس‌جمهوری هم حدود ۵۰ نفر پرسنل داشت.»

البته در دولت یازدهم حدود 800 نفری از کارکنان نهاد ریاست‌جمهوری کم شد، اما در سال‌های بعد باز هم به نفرات این نهاد اضافه شد و آن ادغام هم همچنان سر جایش باقی ماند. 

جهانگیری برای امورش باید از رئیس دفتری اجازه بگیرد که اتفاقا سرش خیلی شلوغ است؛ چراکه نهاد ریاست‌جمهوری که مسئولیت آن با محمود واعظی است، امروزه دیگر نهادی است که «در آن از شیر مرغ تا جان آدمیزاد کار تعریف شده است»

پادشاهانی که در یک اقلیم نمی‌گنجند

حالا سهم و نقش معاون اول رئیس‌جمهوری در این تشکیلات عریض و طویل چیست؟  ترکان در گفت‌وگوی خود به اختیارات معاون اول اشاره کرده و گفته که «معاون اول اصلی‌ترین معاون رئیس‌جمهور و اداره‌کننده جلسات هیأت وزیران است و نقش اصلی آن مانند نخست‌وزیر در سیستم سابق بود.» اما آنطور که این عضو سابق نهاد ریاست‌جمهوری می‌گوید، جهانگیری چنین معاون اولی نیست. 

در شرایطی که دو نهاد مستقل یعنی دفتر رئیس‌جمهوری و نهاد رئیس‌جمهوری در یکدیگر ادغام شده‌اند، روسای این دو نهاد یعنی جهانگیری و محمود واعظی، رئیس دفتر رئیس‌جمهوری مشکل همان دو پادشاهی را پیدا کرده‌اند که در یک اقلیم نمی‌گنجند. از میان دو، ظاهرا دست بالا با محمود واعظی است. ترکان در این مورد می‌گوید: «معاون اول هم‌اکنون در اداره نهاد اختیاراتی ندارد و اداره نهاد توسط رئیس دفتر رئیس‌جمهور(محمود واعظی) انجام می‌شود و اگر آقای جهانگیری بخواهد کارهای اداری مخصوص به خود را انجام دهد باید از رئیس دفتر رئیس‌جمهور بخواهد و این اشتباه است. این وضعیت موضوعی است که آقای جهانگیری را کلافه کرده است.»

گذشته از این که جهانگیری برای امورش باید از رئیس دفتر رئیس‌جمهوری اجازه بگیرد، موضوع دیگر این است که این اجازه را باید از رئیس دفتری بگیرد که اتفاقا سرش خیلی هم شلوغ است. چراکه نهاد ریاست‌جمهوری که مسئولیت آن با محمود واعظی است، امروزه دیگر آنقدر گسترده شده که به گفته ترکان «در آن از شیر مرغ تا جان آدمیزاد کار تعریف شده؛ ورزشگاه و درمانگاه و صندوق قرض‌الحسنه و ... دارد و امور قابل رسیدگی در آن بسیار متعدد و متکثر است.»

حال باید با این دو پادشاه چه کرد؟ ترکان که در گفتگوی خود گفته است باید اقلیمشان را مانند گذشته جدا کرد. او توضیح داده: «راه‌حل خروج از وضعیت فعلی نهاد ریاست‌جمهوری این است که تمام این پرسنل را به نهادهایی بدهند که به پرسنل نیاز دارند و باید یک نهاد ریاست‌جمهوری با ۵۰۰ پرسنل و زیر نظر معاون اول رییس‌جمهور داشته باشیم، همانطور که در دوره مرحوم حبیبی اینطور بود و نهاد ریاست‌جمهوری زیر نظر معاون اول بود و دفتر رئیس‌جمهور برای انجام کارهایی در سطوح عالی به ۷۰ تا ۸۰ نیرو نیاز دارد.»

شاید راهکار خوبی باشد، ولی قطعا در عمل به اندازه کلام آسان نیست و چه‌بسا در دولت دوازدهم به دلایل مختلف غیرممکن!