اعداد با هدف نمایش کاهش تورم و افزایش اشتغالزایی دستکاری میشوند
آمارهایی که فقط دولتمردان را خرسند میکند
نسرین هزاره مقدم
این روزها دولت به طور مداوم دادههای جدیدی مثل «کاهش تورم»، «کاهش بیکاری»، ایجاد دو میلیون شغل جدید» و «وفای به عهد دولت در زمینه تحقق شعارهای اقتصادی» منتشر میکند، با این حال برخی از کارشناسان معتقدند که شاخصهای اقتصادی تنها روی نمودارهای دولتی در مسیر بهبود قرار دارد و این دادهها، نه قابلیت اعتبارسنجی و پایش دقیق دارند و نه بازتابی در زندگی روزانه مردم.
نمایندگان کارگران و بازنشستگان هم میگویند که افزایش هزینههای زندگی یعنی همان اقلام ساده و معمولی که روی هر سفرهای نیاز است، سبد خرید مزدبگیران را از همیشه خالیتر کرده اما در مقابل دولت مدعیست که نرخ تورم در تیرماه کاهش یافته و فقر مطلق هم تا حد زیادی محو شده است.
با این حال کارخانههای بسیاری در استانهای کشور در وضعیت رکود یا نیمهتعطیلی قرار دارند و آمار تعدیل نیروهای کار بالاست. کارخانهای به عظمت هپکو اراک با کمترین ظرفیت تولید مشغول کار است و البته آمار بیکاری در استانهای محروم مثل سیستان و بلوچستان، کردستان و ایلام از متوسط کشوری بسیار بالاتر است.
سایه تورم 40درصدی با وجود تغییر سال پایه
ابتدا بهتر است به چند ادعای اخیر نهادهای دولتی نگاهی بیندازیم. سوم مرداد، گزارش مرکز آمار ایران در مورد تورم تیر ماه با تیتر «کاهش ۳.۲درصدی تورم نقطه به نقطه تیر ماه نسبت به ماه قبل» منتشر شد. بعد از آن هم طبق معمول وزرای دولت مدعی شدند تورم کاهش یافته در حالیکه با همان عددهای غیرقابل اتکای مرکز آمار، هنوز تورم بالای ۴۰درصد در اقتصاد حاکم است و این معنایی ندارد جز اینکه هنوز همه چیز در حال گرانی بیشتر است.
ادعای بعدی مربوط به حوزه بیکاری و اشتغال است که اخیراً توسط وزیر کار مطرح شده است. بیست و هشتم مرداد «صولت مرتضوی» با بیان اینکه یکی از هدفگذاریها دولت سیزدهم ایجاد یک میلیون فرصت شغلی در سال است، گفت: «اکنون که دو سال از عمر دولت سیزدهم میگذارد اعلام میکنیم که هدفگذاری دولت به نحو احسن در چهارچوب تعریف اشتغال محقق شده است. در دولت سیزدهم هر سال یک میلیون فرصت شغلی ایجاد شده و از شهریور ۱۴۰۰ تا پایان سه ماهه اول ۱۴۰۲، یک میلیون و ۹۷۰هزار فرصت شغلی ثبت شده است». آقای وزیر در ادامه عنوان کرد: «طبق گزارش مراکز رسمی که از سوی مرکز آمار ایران ارائه شده، در سه ماه اول امسال نرخ بیکاری اعلام شد که این نرخ نسبت به مدت مشابه سال گذشته یک درصد کاهش پیدا کرده و از ۹.۲درصد به ۸.۲درصد رسیده است. همچنین نرخ بیکاری بانوان و فارغالتحصیلان دانشگاهی نیز کاهشی و نرخ اشتغال پایدار افزایشی بوده است».
پرداخت هر فقره وام را معادل ایجاد شغل جا میزنند
اما چطور یک میلیون و ۹۷۰هزار شغل جدید ایجاد شده است؟ آیا کارخانه و کارگاه جدید در نقاط کمبرخوردار کشور تاسیس شده یا خطوط تولید جدید راهاندازی شده است؟ به گفته «سیمین یعقوبیان» فعال کارگری، اگر منظور از اشتغالزایی پرداخت وامهای خرد اشتغالزاییست که برای گرفتنشان باید از هفتخوان رستم عبور کنی، باید بگوییم در موارد بسیاری این وامها به افراد واجد شرایط و مستحق نمیرسد و در موارد عدیدهای خرج اشتغالزایی نمیشود، هرچند با این پولها دیگر نمیشود کار راه انداخت!
یعقوبیان: اگر منظور از اشتغالزایی پرداخت وامهای خرد اشتغالزاییست، در موارد عدیدهای این وامها خرج اشتغالزایی نمیشود، هرچند با این پولها دیگر نمیشود کار راه انداخت
تغییر سال پایه 4 تا 5 درصد از تورم کاست
برای اینکه بدانیم آماردهیهای دولتی چطور صورت میگیرد و این اعداد که همه کاهشی و در مسیر بهبود هستند چرا در زندگی واقعی دیده نمیشوند، به سراغ «احسان سلطانی» کارشناس اقتصادی رفتم. سلطانی در ابتدا به ادعای کاهش نرخ تورم در ماههای اخیر میپردازد: «با تغییر سال پایه محاسبه، ضریبها را به گونهای طراحی کردهاند که شاخصهای تورمی مرکز آمار ایران که قبل از آن هم غیرواقعی بود، دوباره حداقل ۴ یا ۵ درصد کاهش یافت، به همین دلیل است که مثلاً نرخ تورم اعلامی دولت کم شده است. به نظر میرسد به مرکز آمار دستور دادهاند که باید تورم را پایین بیاوری و اعداد تورم، دستوری پایین آمده بدون اینکه خود تورم واقعاً کاهش بیابد».
سلطانی در مورد ادعای ایجاد نزدیک به دو میلیون شغل جدید میگوید: «هیچ اتفاق خاصی نیافته که بگوییم شغل جدید ایجاد شده است. کدام کارخانه و واحد تولیدی را احداث کردهاند؟! مشخص است که باز عددسازی کردهاند! یک میلیون و ۹۰۰هزار، عدد بسیار بزرگیست. واقعاً چطور چنین ادعایی میکنند؟».
سلطانی: با تغییر سال پایه محاسبه، ضریبها را به گونهای طراحی کردهاند که شاخصهای تورمی مرکز آمار ایران که قبل از آن هم غیرواقعی بود، دوباره حداقل ۴ یا ۵ درصد کاهش یافت
کمشماری جمعیت فعال با هدف کاهش نرخ بیکاری
این کارشناس اقتصادی در ادامه به ادعای پایین آمدن نرخ بیکاری میپردازد: «نحوه محاسبه نرخ بیکاری ما از اساس اشتباه است. نرخ بیکاری از تقسیم جمعیت شاغل بر جمعیت فعال آماده به کار به دست میآید. صورت این کسر را بزرگ و مخرج آن را کوچک میکنند تا نرخ بیکاری پایین بیاید. در مورد جمعیت شاغل، هر فردی که در هفته یک ساعت کار میکند ولو مجانی، شاغل به حساب میآورند که معیار کاملاً نادرستیست. از طرف دیگر، جمعیت فعال کشور را کمتر از واقعیت در نظر گرفتهاند، خیلیها را از جمعیت فعال حذف کردهاند و به این ترتیب با دستکاری صورت و مخرج کسر، آمار ساختهاند!».
به گفته سلطانی، اگر معیارهای کشورهای مترقی را برای محاسبه نرخ بیکاری به کار بگیرند، نرخ واقعی بیکاری در ایران ۲۵درصد یا حتی بیشتر است.
آمارهایی که مردم را
خرسند نمیکند
مردم این روزها با خواندن گزارشهای مرکز آمار ایران یا شنیدن صحبتهای آقای وزیر از تلویزیون، احساس خرسندی و سعادت نمیکند. او وقتی زندگیاش را در مسیر بهبود مییابد که برای خرید برود و دست و دلش نلرزد و وقتی که همه چیز دوباره گران نشده باشد. دولت هم وقتی میتواند مدعی «بهبود شاخصهای اقتصادی کشور» باشد که هر سال کرایه خانه مردم ۱۰۰درصد گرانتر نشود و هر ماه، قدرت خرید دستمزد مزدبگیران ۱۰ یا ۲۰درصد پایینتر نیاید. عددهای دولت، در مسیر بهبود قرار دارند اما این عددها نشان هیچ چیز نیستند وقتی خیلی چیزها سر جای خودشان قرار ندارند و به گفته یعقوبیان «دولت به جای اینکه برای مردم و بهبود زندگی مردم کار کند، در رسانهها خودش را تبلیغ میکند».
دیدگاه تان را بنویسید