نسرین هزاره مقدم

سه ماه از سال ۱۴۰۲ گذشت و در همین مدت اندک، صعود شتابان قیمت‌ها، داده‌های اقتصادی را دچار تغییرات جدی کرد. در روزهای اخیر، ارقام جدیدی در مورد شاخص‌هایی مانند رقم خط فقر و نرخ خط فقر منتشر شده که نشان می‌دهد اعداد مبنا در مذاکرات مزدی ۱۴۰۲ کارگران، تناسبی با واقعیت‌ها نداشته است.

به تازگی مرکز پژوهش‌های مجلس درباره افزایش نرخ خط فقر اعلام کرده که این نرخ طی یک دهه از ۱۹درصد به بیش از ۳۰درصد افزایش یافته است و در واقع بیش از ۳۰درصد جمعیت زیر خط فقر هستند و براساس معیارهای حداقلی، فقیر به حساب می‌آیند. در عین حال، بیست و پنجم خردادماه، یک عضو کمیسیون اقتصادی مجلس، میزان خط فقر در تهران را ۳۰ میلیون تومان عنوان کرد.

با توجه به داده‌های مرکز پژوهش‌های مجلس، نزدیک به 30میلیون نفر زیر خط فقر به سر می‌برند در حالی‌که بر اساس همان گزارش، حدود ۳ میلیون خانواده دچار فقر مطلق هستند. اگر بعد متوسط خانواده در کشور را براساس آخرین داده‌های مرکز آمار ایران، ۳.۳ نفر در نظر بگیریم، امروز جمعیتی بالغ بر ۹ میلیون و ۹۰۰هزار نفر در کشور دچار فقر مطلق هستند و به عبارت ساده‌تر، نزدیک به 10میلیون نفر از تامین ساده‌ترین نیازهای خوراکی و مسکن، ناتوانند و نمی‌توانند کالری مورد نیاز برای زندگی روزانه را به دست آورند.

باقری بنابی: باید هر چه سریعتر به عنوان یک مسأله اضطراری به دنبال راهکاری برای حل مشکلات ناشی از فقر باشیم، در غیر این صورت شاهد تورم وحشتناک به ویژه برای قشر متوسط خواهیم بود

آمار خط فقر اعلامی توسط «محمد باقری بنابی» عضو کمیسیون اقتصادی و نماینده بناب در مجلس نیز ثابت می‌کند حداقل دستمزد کارگران با احتساب تمام مزایا از یک‌سوم خط فقر در تهران هم پایین‌تر است.

این عضو کمیسیون اقتصادی مجلس در این رابطه با بیان اینکه «خط فقر در تهران به ۳۰ میلیون تومان رسیده»، اظهار داشت: «با توجه به تورمی که در یکی دو سال اخیر شکل گرفته به نظر می‌رسد که در تهران خط فقر ۳۰ میلیون تومان باشد. با توجه به شرایط مسکن، اجاره، معیشت و تورم مشاهده می‌کنیم که قشر متوسط جامعه عملا به سمت حاشیه‌نشینی در تهران یا شهرهای همجوار سوق پیدا کرده و به همین علت ممکن است در آینده نه چندان دور شاهد مسائل اجتماعی و سیاسی متعدد باشیم».

باقری بنایی هشدار می‌دهد: «هر چه سریعتر به عنوان یک مسأله اضطراری باید به دنبال راهکاری برای حل این مشکلات باشیم، در غیر این صورت شاهد تورم وحشتناک به ویژه برای قشر متوسط خواهیم بود؛ راهکار‌هایی مثل جذب سرمایه‌گذاران خارجی و مولدسازی سرمایه‌های داخلی می‌تواند برای برطرف کردن مشکلات ایران مناسب باشد».

خانواده‌هایی با دو شاغل

که زیر خط فقرند

این داده‌ها نگران‌کننده است، وقتی در نظر بگیریم حداقل دستمزد با تمام مزایای مزدی اگر به کارگران مشمول و بیمه‌شده پرداخت شود، رقمی حدود ۹ میلیون تومان خواهد بود و به عبارت ساده‌تر، خط فقر در تهران 30میلیون تومان است ولی مزد و مزایا، یک میلیون تومان کمتر از یک‌سوم خط فقر!

یک خانواده با دو نفر شاغل قادر به تامین نیازهای ساده زندگی ازجمله خوراک، مسکن و آموزش نیست و اصولاً با کار دستمزدی دیگر نمی‌شود زندگی را اداره کرد و البته این مساله فقط محدود به تهران و کلانشهرها نیست

در این شرایط اگر فرض بگیریم در یک خانواده کارگری دو نفر شاغل باشند، یکی کارگر ساده و حداقل‌بگیر و دیگری کارگر متوسط‌بگیر یا معلم رسمی که ۱۲ میلیون تومان حقوق می‌گیرد، باز هم مجموع دریافتی این دو نفر، ۲۱ میلیون تومان می‌شود که هنوز ۹ میلیون تومان یعنی به اندازه یک دستمزد کارگری کامل، کمتر از خط فقر در تهران است!

جالب اینجاست که در جریان مذاکرات مزدی ۱۴۰۲، نمایندگان دولت و کارفرمایان راضی نشدند ارقام گروه کارگری برای خط فقر که در آن زمان بسیار حداقلی و ۱۸ میلیون تومان بود را به عنوان نرخ حداقلی سبد معیشت خانوارهای کارگری بپذیرند و بعد از هفته‌ها جنجال و بحث، به عدد ۱۳ میلیون و ۴۰۰هزار تومان برای نرخ حداقلی سبد معیشت خانوار (موضوع بند دوم ماده ۴۱ قانون کار) رسیدند و جالب‌تر اینکه، حتی همان رقم ۱۳ میلیون تومان را به عنوان «مبنای تعیین حداقل دستمزد ۱۴۰۲» نپذیرفتند و در نهایت، مزد و مزایا روی‌هم‌رفته ۹ میلیون تومان تعیین شد.

حال با گذشت سه ماه از پایان منازعات مزدی که سوژه انتقادات بسیاری از کارگران قرار گرفت، یک عضو کمیسیون اقتصادی مجلس از خط فقر ۳۰ میلیون تومانی در تهران خبر می‌دهد، خط فقری که با در نظر گرفتن متوسط کرایه خانه‌ در تهران که رقمی بین ۱۰ تا ۲۰ میلیون تومان است، چندان حداکثری نیست و با دست باز محاسبه نشده است!

با   مزدبگیری   نمی‌شود   زندگی کرد

«بهرام حسنی‌نژاد» فعال کارگری و دبیر اسبق انجمن صنفی کارگران معدن چادرملوی یزد در مورد این رقم اعلامی و میزان تطابق آن با واقعیت می‌گوید: به نظر بنده رقم واقعی خط فقر در پایتخت از ۳۰ میلیون تومان هم بیشتر است. شما فقط مبلغ اجاره خانه‌ها را ببینید! اگر رقم ودیعه مسکن را هم در نظر بگیریم، نرخ اجاره یک آپارتمان کوچک ۶۰ متری در محلات مرکز تهران، کمتر از ماهی ۱۵ میلیون تومان نیست.

به‌ اعتقاد این فعال کارگری، یک خانواده با دو نفر شاغل قادر به تامین نیازهای ساده زندگی ازجمله خوراک، مسکن و آموزش نیست و اصولاً با کار دستمزدی دیگر نمی‌شود زندگی را اداره کرد و البته این مساله فقط محدود به تهران و کلانشهرها نیست.

براساس آخرین محاسبات کمیته دستمزد کانون عالی شوراهای اسلامی کار کشور، تفاوت خط فقر در تهران و شهرستان‌ها، بین ۱۵ تا ۲۰درصد است که این تفاوت ناشی از اختلاف در اجاره بهای مسکن است وگرنه هزینه خوراکی‌ها، درمان و سایر مولفه‌ها تفاوت چندانی ندارد. با این حساب، وقتی خط فقر در تهران ۳۰ میلیون تومان است، با در نظر گرفتن تفاوت ۲۰درصدی، خط فقر شهرستان‌ها حدود ۲۴میلیون تومان می‌شود.

در واقع اگر در یک خانواده شهرستانی دو نفر شاغل باشند و هر کدام ماهی ۱۰ میلیون تومان حقوق بگیرند، باز هم قادر به تامین نیازهای یک زندگی شایسته نیستند. در یک چنین شرایطی، باز هم فعالان برخی از نهادهای به‌ظاهر خیریه و نمایندگان نئولیبرالیسم به دنبال بر هم زدن بساط حداقل دستمزد سرتاسری هستند و اعتقاد دارند در شهرستان‌ها با زیر حداقل دستمزد مصوب شورای عالی کار هم می‌شود زندگی را چرخاند.