انتقاد سخنرانان نشست اقتصاد دهه ۶۰ از وضعیت فعلی سیاستگذاری در کشور
فقرا همیشه بازنده منافع خیانتآمیز هستند
«نشست اقتصاد دهه 60 و عدالت اقتصادی و اجتماعی» هفته گذشته در پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات برگزار شد.
به گزارش جماران، حسن سبحانی در این نشست با بیان اینکه جهتگیری اقتصادی امام حمایت از محرومان، مستضعفان و طبقات پایین جامعه بود، گفت: این مسأله اصلا نفی نمیکند که سایر طبقات باید برخورداریهایی داشته باشند. نکته دوم هم اینکه به نظر میآید ایشان این جهتگیری را در راستای امنیت ملی کشور میفهمیدند؛ چیزی که اتفاقا ادبیات چند دهه بعد هم تأیید میکند.
استاد اقتصاد دانشگاه تهران اظهار داشت: در قانون اساسی نیز رویکردها به سمت تأمین نیازهای اساسی مردم برای ریشهکن کردن فقر و محرومیت بود. منظورم از فقر، فقر قابلیتی است؛ چون در قانون اساسی فقر خورد و خوراک مدنظر نیست.
وی افزود: بعد از جنگ سیاستها چیزی بود که در دهه 80 میلادی از طرف اجماع واشنگتنی برای کشورهای در حال توسعه مطرح شد. کسانی این روش را برای کشور خوب تلقی کردند و مقامات کشور هم چون اقتصاد نمیدانستند، به خاطر اینکه مخالف جامعه اقتصاددانان معرفی نشوند، عمدتا قبول کردند و نظام آموزشی هم همراهی کرد. ما بدنهای هم به عنوان تاجر یا بازرگان داریم که همواره اینگونه سیاستها به نفع آنهاست و از آنها حمایت میکنند.
سبحانی ادامه داد: در برنامه اول کمکم و بعد در برنامههای دوم تا چهارم این مسأله تقویت شد. گفتند تا وقتی کیک اقتصاد را بزرگ نکنیم چیزی گیر محرومان و مستضعفان نمیآید در حالی که سیاست راه دیگری رفت. اجماع واشنگتنی احتیاج به سیاست آرام، همزیستی مسالمتآمیز، رفاقت و جهانیسازی بود و باید در چهارچوب جهانیسازی کار میکرد. ما در سیاست به راه دیگری رفتیم و ممکن است اشتباه هم کرده باشیم، در حالیکه اقتصاد ما سیاستی را میخواست که داشتیم با آن مخالفت میکردیم؛ یعنی دوگانه سیاست اسلامی و اقتصاد لیبرالی پیش آمد.
توکلی: شوکهای اقتصادی سفره مردم را کوچک میکند، تابآوری اقتصاد را پایین میآورد و مهمتر اینکه، خواسته یا ناخواسته به شدت، نابرابری را اضافه میکند
وی با اشاره به اینکه امروز هیچکدام از نوجوانان، جوانان و پا به سن گذاشتهها از شرایط اقتصاد راضی نیستند، افزود: افراد خیلی هم بیربط نمیگویند یعنی اقتصاد کشور مشکل دارد. کسانی که با پوست و گوشت لمس میکنند دقیقتر میگویند و مقامات یا نمیتوانند دقیقتر بگویند یا به خاطر مقامات بودن ناچار هستند تلطیف کنند و بگویند ولی همین که میگویند یعنی وجود دارد.
محرومان در ضعف مفرط و مرفهان در اقتصاد جولان میدهند
استاد اقتصاد دانشگاه تهران یادآور شد: آنچه امروز ما داریم این است که محرومانی که قرار بود یک تار موی آنها را به کاخنشینان ندهند، در ضعف مفرط هستند و مرفهان دارند در اقتصاد جولان میدهند. این چیزی است که کسی نمیتواند منکر آن شود یعنی انتقامی که سیاست اقتصادی جمهوری اسلامی از محرومان و گرفتاران گرفت از هیچکس دیگری نگرفت. کسانی که پشتیبانش بودند، برای آن شهید دادند و حمایتش کردند را بیشتر از همه گوشمالی داده و آگاهانه و ناآگاهانه آن مهم نیست.
وی ادامه داد: امروز حاکمیت با رباخواران مدرن است. به لحاظ کارشناسی، در مناسبات اقتصادی و مالی ما، ربا حاکم هست. از نظر استدلالی «بهره قراردادی» همان رباست یعنی چیزی در بانک با شما قرارداد میکنند که این مقدار میگیرند. تنها بهرهای در اقتصاد که میتواند با ربا متفاوت باشد «بهره طبیعی» است که ما به آن تفاوت درآمد و هزینه در کار واقعی اقتصادی میگوییم. امروز مالک زمین و ساختمان، کیمیاگر و مستأجر مستأصل است.
سبحانی گفت: 30 سال قبل مصاحبهای از من چاپ شد که گفتهام مسئولین ما تعدیل اقتصادی را با عدالت اشتباه گرفتهاند. نتیجه سیاست اتخاذ و اجرا شده این بود که به هرکسی بگویید بهتر از امثال من میتواند توضیح بدهد. این بادی که کاشتید، محصولش همین طوفان بود و اینطور هم نیست که هر موقع تصمیم گرفتیم بتوانیم آن را اصلاح کنیم.
وی افزود: نباید فکر کرد آدمها عوض شدهاند. پسر من، دختر من و خود شما از موقعی که چشم باز کردهاید اقتصادی را دیدهاید که سالی 20درصد تورم داشته و 12.5درصد نرح بلندمدت بیکاری آن بوده است. جامعه را به جایی رساندهاید که نمیشود در آن تولید کرد و هرکس میخواسته درآمد داشته باشد به دنبال بانک و بیمه رفته است. تنها قسمت اصل 44 که خیلی توفیق داشته همین بانک و بیمه است.
کل جمعیت کشور را یارانهبگیر کردهایم
عضو هیأت علمی دانشگاه تهران تأکید کرد: انقلابی که میتوانست با حرکت صحیح اقتصادی، خودش را معرفی کند، حالا باید در دنیا معرفی شود به عنوان اقتصادی که تورم و درآمدش این طور است و 60 میلیون جمعیت آن نیازمند یارانه هستند. قانون بودجه سال 1402 میگوید به خاطر کاهش فقر مطلق 3هزار و 150هزار میلیارد تومان یارانه معیشتی و نقدی میدهد که من تقسیم بر 285هزار تومان کردم که همه 85 میلیون نفر را پوشش میدهد.
سبحانی اظهار داشت: متاسفانه افتخار میکنیم که داریم فقیرزدایی میکنیم. نه اینکه فقیرزدایی بد باشد ولی نظام باید خودش را به سیاست فقرزدایی انتقال میداد. ما فقر را ایجاد میکردیم و بعد دنبال کم کردن فقیرهای ناشی از آن فقر میرفتیم. برنامه تعدیل ساختار فقرگستر بود. در حالیکه باید سیاستی داشتیم که فقر از آن بیرون نیاید و فقیرها استثنا باشند.
اقتصاد کشور تبدیل به منار جنبان شده است
«عباس نبوی» مدیر مؤسسه پژوهشی فرهنگی تمدن و توسعه اسلامی نیز در ادامه این نشست گفت: ارکان اقتصاد اسلامی که در زمان امام شکل گرفته بود و داشت توزیع عادلانه فرصتها منطق پیدا میکرد و به تدریج داشت این حالت به وجود میآمد که مدل و الگویی پیدا کند با شروع دولت سازندگی کاملا روند تخریبی این مسأله شکل پیدا کرد.
وی تأکید کرد: وضع امروز فرهنگ جامعه ما اینگونه است، چون وضع اقتصاد و سیاست ما اینگونه است. اینها دارند با هم کار میکنند و شما در هیچ کشوری نمیتوانید اینها را جدا از هم قرار بدهید مگر اینکه آن کشور به شیوه قبل از جنگ جهانی اول اداره شود. نمیتوانید به نسل جوان جامعه بگویید در اقتصاد برای شما هیچ سهمی نداریم اما فرهنگی که ما میگوییم را قبول کنید.
نبوی ادامه داد: چرا در دهه 60 سینمای ما یک حالت استثنایی پیدا کرد؟ چون آن اقتصاد و توازنی که در عرصههای مختلف برقرار شد، نتیجه هنرش همین خواهد شد. نمیتوانید شرکتهای مضاربهای را شکل بدهید و به مردم بگویید پول بیاورید و ببرید، بدون اینکه افزایش واقعی و درستی در بخش تولید انجام بدهید.
مدیر مؤسسه پژوهشی فرهنگی تمدن و توسعه اسلامی ادامه داد: اگر بخواهیم یک تصویر از ماجرا بدهیم، کشور برج بلندی است که 70 درجه کج شده و مثل منار جنبانی است که از هر دو طرف تکانهایی خورده و یک عده ملائکه اینجا را نگه داشتهاند والا همه تحلیلگران میگفتند تا به حال دهها بار باید از هم پاشیده باشیم. صحبت سر این است که چرا مبانی را از بین میبرید؟ چرا مجلسی که سر همه چیز داد و فریاد میکند نمیگوید در هشت ماه اخیر چه تغییراتی در پرداختهای نمایندگان انجام شده است؟
وی تأکید کرد: زمان امام جرأت نداشتند چهار خودرو در بنیاد مستضعفان واگذار کنند و حالا همین طور فلهای هر چیزی در اختیار این طرف و آن طرف قرار گرفته است.
صنایع متوسط و خرد مردمی را نابود کردهایم
نبوی افزود: برای حفظ صنایع مردمی متوسط و خرد، کافی بود یک بیمه برای عبور از تلاطمها ایجاد میکردید اما اجازه دادید که رقابت کور در تمام مناطق و شهرها یک مرتبه بخش بزرگ اقتصادی را نابود کند. در کنار این مسأله شرکتهای خصولتی و بخشی هم شرکتهای وابسته به نیروهای مسلح با پول پر قدرت و برنامهریزی وارد شدند و به کلی فضا را متلاطم کردند. ما هشت برابر آلمان مساحت شهرکهای صنعتی ایجاد کردهایم اما اجازه میدهید که یک شرکت خصولتی وارد یک شهرک صنعتی شود و 20 شرکت را در عرض شش ماه متلاشی کند. واقعا اگر انسان بخواهد درست نگاه کند، غیر از منافع خیانتآمیز هیچ تصویری برای آن نمیشود گفت.
وی اظهار داشت: به هر حال ریل عوض شده و حالا چه کسی میتواند این ریل را سر جای خودش برگرداند؟ براساس چه منطقی از یک شرکت خصولتی وزیر صمت انتخاب میکنید؟ با این وزیر چه نتیجهای میخواهید بگیرید؟ اگر واقعا قبول دارید که باید به اقتصاد اسلامی برگردیم، برای عدالتخواهان و عدالتمحوری راه را باز کنید. عدالتمحوری فقط افشاگری نیست. اگر مسیر را تغییر ندهیم، انقلاب اسلامی پابرجا میماند، جمهوری اسلامی هم میماند و پیش میرود اما ماهیت خودش را از درون به مقدار زیادی از دست خواهد داد.
عدالت باید مبنای تفکر مدیریت اقتصادی باشد
«مهدی زریباف» نیز در این نشست گفت: کلیات بحث آقایان سبحانی و نبوی را قبول دارم ولی اعتقاد ندارم راهی که آمدهایم را باید برگردیم. اگر بفهمیم چرا این راه را آمدهایم، خیلی مهمتر از این است که این راه را برگردیم. عدالت باید به عنوان مبنای تفکر مدیریت اقتصادی مطرح شود و لازمهاش این است که نگاهمان را تغییر بدهیم.
رئیس مؤسسه پژوهشی مبانی و مدلهای اقتصادی بومی افزود: انقلاب ما از جنس انقلاب دینی است و کسانی که میگویند دین از سیاست جدا است یا مثلا اقتصاد یک امر تخصصی است و دین حق ورود ندارد، حرف خیلی بیخودی است.
وی ادامه داد: باید ببینیم اساس اقتصاد اسلامی و تفکر دینی در حوزه معاش مردم چیست. شخصا معتقدم «کیفیت توزیع» است. اقتصاد اسلامی، اقتصاد تجربی نیست یعنی منشأ معرفت آن آزمون و خطای بازار نیست. یکی از تمایزات اساسی که اقتصاد اسلامی با اقتصادهای مارکسیستی و سرمایهداری دارد، این است که تنها علم صادق، ضد انحصار است؛ هم در توزیع منابع اولیه، هم در فرآیند توزیع و هم در نتایج. اقتصاد سرمایهداری اقتصاد را از حوزه مصرف آغاز و بازار مصرف را تشویق میکند. اقتصاد مارکسیستی یک نوع انحراف دیگری است و حرفش اقتدار مرکزی است.
در فضای فعلی، فقرا همیشه بازندهاند
زریباف اظهار داشت: اصل بحث این است که هیچ جامعهای را با خلأ فکری نمیشود اداره کرد ولی یک عده از تجار و بازرگانان سوءاستفاده کردند و برای آنها خیلی مهم است که قیمتها افزایش پیدا کند یعنی فضای روانی جامعه را طوری نگه میدارند که در این فضا همیشه فقرا بازنده هستند. ما باید از ریشه فکر کنیم و آینده را بسازیم و مدلسازی کنیم. با شعار و سخنرانی هم نمیشود ولی با جریانسازی عدالت از پایه و مبنا میشود.
وی افزود: همان انسجام حداقلی قانون اساسی به شما خواهد گفت وقتی در وزارت اقتصاد نشستهاید و دارید سیاستگذاری اقتصادی میکنید، چه چیزی بر چه چیزی اولویت دارد و منطق تخصیص پیدا میکنید و آن وقت میفهمید که یک دانشگاه در تهران نباید 65 برابر کل دانشگاههای سیستان و بلوچستان بودجه بگیرد و این آغاز بیعدالتی آموزشی است. یعنی منطق عدالت خیلی روشن است و دور نیست اما باید اراده شکل بگیرد.
رئیس مؤسسه پژوهشی مبانی و مدلهای اقتصادی بومی اظهار داشت: یکی از پیچیدگیهای بحث عدالت همین است که اگر از عدالت آموزشی شروع کنید عدالت اقتصادی هم به وجود میآید. عدالت فرهنگی را شروع کنید عدالت سیاسی به وجود میآید. عدالت مثل ظروف مرتبطه است کمااینکه ظلم هم همین طور است. شما میگویید میخواهم نظام سیاسی ما الهی و ولایی باشد اما نظام اقتصادی لیبرال سرمایهداری باشد. نمیشود. نظام لیبرال سرمایهداری نظام لیبرالی فرهنگی را در پی خواهد داشت.
شوکهای سیاستی ما از جنگ هم مخربتر بودهاند
محمدجواد توکلی نیز در این نشست گفت: اتفاق عجیب و غریبی که در اقتصاد ایران افتاده این است که نرخ رشد اقتصادی ما خیلی پر نوسان است. اقتصاد ما نفتی است و از برنامه عمرانی سوم در دهه 40 اقتصاد کشاورزی را از بین بردیم و در دهه 50 سر و کله نفت در اقتصاد ایران پیدا شد. اقتصاد دوره جنگ با 100 میلیارد دلار فروش نفت اداره شد. دوره آقای هاشمی حدود 123 میلیارد دلار نفت فروختیم. دوره آقای خاتمی حدود 200 میلیارد دلار بود. دوره آقای احمدینژاد حدود 600 میلیارد دلار هزینه کردیم و دوره آقای روحانی هم حدود 400 میلیارد دلار هزینه کردیم.
عضو هیأت علمی مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(س) ادامه داد: حدود یک هزار و 500 میلیارد دلار در این 43 سال نفت فروختهایم و به اقتصاد تزریق کردهایم. الان برخی کشورها میخواهند دو سه میلیارد دلار از صندوق بینالمللی پول بگیرند با هزار مکافات روبهرو میشوند. این جای آسیبشناسی دارد. در اقتصادی که این همه پول واردش شده چرا آن جهش اقتصادی که مدنظر ما بوده اتفاق نیفتاده است؟
وی افزود: در دوره جنگ نرخ تورم حدود 30درصد را داشتیم. در دوره آقای هاشمی نرخ تورم حدود 50درصد را تجربه کردیم. در دوره آقای خاتمی بالاترین نرخ تورم 20درصد بوده، در دوره آقای احمدینژاد 30درصد و دوره آقای روحانی 44.4درصد تورم بالاترین رقمی است که ما تجربه کردیم.
توکلی اظهار داشت: اقتصاد ایران در این دورهها با یکسری شوکهایی مواجه شده که برای تحلیل روند اقتصاد ایران خیلی مهم است. یکسری شوکها خارجی بوده و یکسری را هم سیاستهای خودمان وارد کرده است. اولین بار با جنگ یک شوک هزار میلیارد دلاری به اقتصاد ایران وارد شده یعنی برآوردها این بود که عراق با جنگ هشت ساله همه زیرساختهای ما را تخریب کرد. غیر از اینکه شوکهای تحریمی را هم باید آن اضافه کنیم. مثلا در دهههای 80 و 90 شوک تحریمی ایجاد میشود. یکسری شوکها را هم خودمان از لحاظ سیاستی وارد کردیم. مثلا شوک ارزی که دوره آقای هاشمی وارد شد نرخ تورم را به 50درصد میبرد و سال 74 سیاست تعدیل را کنار گذاشتند و تورم از حدود 54 به 23درصد رسید.
وی تأکید کرد: یک چیز عجیب و غریب این است که اوضاع رشد اقتصادی و تورم ما در دوره جنگ بهتر از بعد جنگ بوده یعنی در جنگ هزار میلیارد دلاری که به شما تحمیل شده، چگونه نرخ تورم نهایتا به 28.9 رسیده ولی نرخ تورم 6.9درصدی را هم تجربه کردهاید بهرغم اینکه صادرات، واردات و سرمایهگذاری شما کم شده است. به نظر من ما خیلی سریع از تاریخمان گذشتیم و دقت نکردیم که چه اتفاقی افتاد. شوک سیاستی ما حتی شوک جنگ را هم برعکس کرده، پس یک خطای سیاستی اینجا اتفاق افتاده است.
شوکهای اقتصادی، نابرابری را به شدت افزایش میدهد
عضو هیأت علمی مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی افزود: سابقه یادگیری ما هم خیلی خوب نیست یعنی شوکی را وارد میکنیم و مصدوم که یک کمی حالش خوب میشود، میگوییم یک شوک دیگر به او بزنیم. شوکهای بعدی نرخ تورم را به شدت بالا میبرد. این شوکها سفره مردم را کوچک میکند، تابآوری اقتصاد را پایین میآورد و مهمترینش این است که شوکهای تورمی خواسته یا ناخواسته به شدت، نابرابری را اضافه میکند.
توکلی یادآور شد: یک خطا که گاهی اوقات از کنار آن رد میشویم این است که سیاستهای حمایتی را به سیاستهای قیمتی مرتبط کردیم. در دهه 90 گفتیم قیمت حاملهای انرژی را بالا میبریم و از سوی دیگر یارانه میدهیم در حالیکه سیاست درستی که در دنیا اجرا میشود اتصال سیاستهای حمایتی به مالیاتی است. شما باید از ثروتمند مالیات بگیرید و به بیپول یارانه بدهید.
سبحانی: محرومانی که قرار بود یک تار موی آنها را به کاخنشینان ندهیم، در ضعف مفرط هستند و مرفهان دارند در اقتصاد جولان میدهند یعنی انتقامی که سیاست اقتصادی از محرومان و گرفتاران گرفت، از هیچکسی نگرفت
وی افزود: باید فکر کنیم نیروگاههای ما که 33درصد از انرژی را میبلعد و تلف میکند را چه کار کنیم؟ بخش تولید که بالای 75درصد از یارانه پنهان ادعایی را میگیرد، چه کار کنیم ولی عمدتا مصرفکننده را مخاطب قرار دادهایم. به نظرم این یکی از چیزهایی است که باید در آن تجدید نظر شود.
توکلی تأکید کرد: برای اینکه نظام اقتصادی اسلامی محقق شود نیاز به ساختارسازی مناسب داریم. وقتی بانک و بورس و خیلی از سازمانها را گرتهبرداری کردید، نمیتوانید انتظار داشته باشید که نتیجه مطلوب شما که عدالت است، تحقق پیدا کند. در دوره جنگ شاخصهای موفقیت نشان میدهد شما دولتی داشتهاید که بهرغم اینکه بعضی انتقادها به آن میشود، انگار داشته داستان را مدیریت میکرده یعنی در هشت سال جنگ کاری کرده که بالاترین نرخ تورم به 28درصد رسیده است، پس خوب مدیریت کرده و در هزینهها اولویتبندی کرده است.
وی تصریح کرد: برخی از آمارها نشان میدهد که در دهه اول انقلاب تقریبا 11 برابر دوره قبل از آن برای روستاها هزینه شده است. بهرغم اینکه در جنگ بودیم، به آبرسانی و برقرسانی توجه میشود. مثلا سال 52 تا 57 سهم امور اجتماعی 18.4درصد بوده و دوره جنگ نزدیک 40درصد میشود. حتی انتظار داریم که دوره جنگ سهم بودجه دفاعی بالا برود اما کم شده است. سال 52 تا 57 سهم بودجه دفاعی 23درصد بوده و دوره جنگ 12.7درصد شده یعنی جنگ را کمهزینه اداره کرده و مردم را به میدان آوردهایم.
نبوی: هشت برابر آلمان شهرکهای صنعتی ایجاد کردهایم اما اجازه دادیم یک شرکت خصولتی وارد شود و 20 شرکت را در عرض شش ماه متلاشی کند. اگر بخواهیم درست نگاه کنیم، غیر از منافع خیانتآمیز نمیشود چیزی گفت
بدون اصلاح ساختاری و تغییر حکمرانی، موفقیتی کسب نخواهیم کرد
عضو هیأت علمی مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی گفت: به نظر میرسد یکی از دلایل موفقیت، کنترل نرخ ارز است چون ارز یک متغیر بسیار کلیدی در اقتصاد است و اگر نرخ ارز را کنترل نکنید، همه ارکان اقتصاد را دچار تزلزل میکند. در سیاستهای تعدیل خواستیم فاصله نرخ ارز رسمی و بازار آزاد را کم کنیم ولی هر بار نرخ ارز رسمی را دست زدهایم، نرخ بازار آزاد دوباره خودش را بالا کشیده و این سیاست همراه شدن با بازار غیررسمی به گونهای ما را دچار مشکل کرده است.
وی تأکید کرد: به نظرم معجزه جنگ، معجزه یک اقتصاد مردمی است. در دوران جنگ، کاهش 40درصدی درآمد نفتی و کاهش صادرات و واردات و توقف روند جذب سرمایهگذاری خارجی را دارید و خیلی اتفاقات افتاده است. با توجه به تجربه دوره جنگ، به نظر میرسد ما تا اصلاح ساختاری انجام ندهیم و تا سیاستهایمان را تغییر ندهیم، هیچ موفقیتی به دست نخواهیم آورد.
توکلی اظهار داشت: تعداد رانندههای ماشین اقتصاد ایران خیلی زیاد است یعنی وزارتخانهها با هم هماهنگ نیستند. رانندهای که پشت فرمان است، خودش فرمان را میچرخاند و یک نفر از کنار دست هم میچرخاند و یک نفر هم از پشت فرمان را در دست میگیرد. یک نفر مسکن مهر راه میاندازد و دیگری میگوید مسکن مهر مزخرف بود و 180درجه سیاستها را برمیگرداند. به نظرم یک حکمرانی دانشبنیان خالی از تعارض منافع لازم داریم و این گونه نباشد که نمایندگان مجلس برای رأی آوردن مجبور باشند فولاد و پتروشیمی آببر را به دل کویر بیاورند.
وی افزود: این خروجی حکمرانی اقتصادی ما بوده که منابع ما ناکارآمد و ناعادلانه توزیع شده و باید فکری کرد به حال اینکه این راننده با ثبات باشد، نظمی داشته باشد و براساس منطقی تصمیم بگیرد. این ماشین اقتصادی ما در تونل تاریکی دارد میرود. چراغها خاموش و آمپرها دچار مشکل و فقط یک گاز و کلاج در اختیار راننده است و میخواهد با سرعت از این تونل عبور کند ولی جلویش سنگلاخی است. تا چراغهای تونل اقتصاد ایران را روشن نکنیم، شفافیت ایجاد نکنیم و ندانیم که چه کسی در این اقتصاد چه کار میکند، ماشین اقتصاد با موفقیت از این تونل خارج نمیشود.
دیدگاه تان را بنویسید