نسرین هزاره مقدم

دوازدهم شهریور مقامات دولتی اعلام کردند که فروش گوشت مرغ بالاتر از کیلویی ۶۰هزار تومان به کلی ممنوع است. معاون وزارت جهاد کشاورزی در این باره گفت: «قیمت گوشت مرغ نهایتا ۶۰هزار تومان است و فروش با قیمت بالاتر از آن، تخلف است». همان زمان، قیمت رسمی گوشت مرغ در همان حدود و حتی در مواردی زیر هر کیلو ۵۹هزار تومان بود اما برای اینکه مرغداران متضرر نشوند، معاون وزارت جهاد کشاورزی، نرخ مصوب ۶۰هزار تومان را اعلام کرد و تاکید کرد فروش به نرخ‌های بالاتر تخلف محسوب می‌شود و مشمول جرایم گرانفروشی‌ست.

اما آیا بازار به این حکم رسمی تمکین کرد؟ کمتر از 10 روز بعد یعنی در بیستم شهریور ماه رسانه‌ها گزارش دادند در حالی‌که حداکثر نرخ مصوب هر کیلوگرم مرغ ۶۰هزار تومان تعیین شده قیمت این محصول در بازار از این قیمت عبور کرده و ۶۲هزار و ۷۵۰ تومان تا ۶۵هزار تومان به فروش می‌رسد». همان روز معاون وزیر جهاد کشاورزی به مردم اطمینان داد و گفت که «ذخایر کافی از مرغ داریم که به استان‌های مختلف ابلاغ شده که ذخایر خود را در بازار توزیع کنند». اما چرا بازار به این اطمینان‌بخشی اعتنا نکرد و این دستور دولتی به بازار هم به سرنوشت سایر دستورهای مقامات از رئیس جمهور گرفته تا معاونان وزرای مختلف یعنی بی‌اعتنایی مواجه شد؟

 

مرغ هم از سفره فرودستان پر کشید

گوشت مرغ به طور سنتی همواره در ردیف ارزان‌ترین مواد پروتئینی و گوشتی در سبد غذایی فرودستان و طبقه کارگر بوده اما قیمت‌های روز این قلم کالای خوراکی، حتی همان نرخ رسمی ۶۰هزار تومان دیگر در دایره استطاعت کارگران نیست. براساس اعلام مرکز پژوهش‌های مجلس، مصرف مرغ در کشور ۳۰ تا ۵۰درصد کاهش یافته است و وزارت جهاد کشاورزی برآورد می‌کند که این کاهش مصرف بیش از ۳۰درصد باشد. این کاهش مصرف در سال جدید و بعد از حذف ارز ۴۲۰۰ تومانی اتفاق افتاده است. صنعت طیور کشور سال‌ها به یارانه ارزی عادت کرده بود و بازارها با این یارانه انطباق داشتند اما حالا بعد از حذف ناگهانی این یارانه، هر ماه شاهد افزایش قیمت محصولات این صنعت هستیم آن‌هم در شرایطی که وعده‌های تخصیص یارانه به پایان زنجیره یعنی مصرف‌کننده نیز به سرانجام نرسیده است. خبری از کالابرگ مرغ و تخم‌مرغ که باید از ابتدای سال به دهک‌های کم‌درآمد پرداخت می‌شد، نیست و یارانه نقدی نیز توان جبران افزایش قیمت‌ها را ندارد.

در این شرایط، توان خرید گوشت مرغ برای کارگران به کم‌ترین میزان ممکن رسیده است. فرض کنیم مرغ در بهترین حالت با قیمت کیلویی همان ۶۰هزار تومان در بازار پیدا شود. برای خرید یک مرغ سه کیلوگرمی، باید ۱۸۰هزار تومان پرداخت (قیمت‌های در دسترس با احتساب کیلویی لااقل ۶۵هزار تومان نزدیک ۲۰۰هزار تومان است). حداقل دستمزد روزانه کارگران در سال ۱۴۰۱، حدود ۱۴۰هزار تومان است. اگر مزایای مزدی مثل حق مسکن، حق اولاد و سنوات را به این رقم بیفزاییم، با فرض اینکه تمام کارگران مشمول حتماً این مزایا را دریافت می‌کنند، دستمزد روزانه حداکثر به ۲۰۰هزار تومان می‌رسد بنابراین پول خرید یک مرغ سه کیلویی که در بهترین حالت با احتساب قیمت رسمی، ۱۸۰هزار تومان و قیمت‌های غیررسمی حدود ۲۰۰هزار تومان است، برابر با مزد روزانه یک کارگر است؛ یعنی یک کارگر اگر تمام مزد یک روز خود را بدهد، در نهایت می‌تواند یک مرغ بخرد و به خانه ببرد.

 

فاصله ۶۳درصدی دستمزد و هزینه‌های زندگی

از همین تناسب ساده می‌توان فهمید که سبد خوراکی‌های ماهانه کارگران رشد چند برابری داشته است. قیمت مرغ که جزو کالاهای پروتئینی در دسترس و ارزان‌تر است، از دستمزد روزانه کارگران بالا زده، بنابراین چه اتفاقی برای سبد معیشت خانوارهای کارگری افتاده و نرخ هزینه‌های زندگی در میانه شهریور ماه چند است؟ «فرامرز توفیقی» رئیس کمیته دستمزد کانون عالی شوراهای اسلامی کار کشور که محاسبات ماهانه سبد معیشت خانوارهای کارگری را با مبنا قرار دادن سبد خوراکی‌های خانوار و اعمال یک ضریب انجام می‌دهد، در پاسخ به این سوالات می‌گوید: «ادعای مهار تورم صحت ندارد و شیب تورم همچنان مثبت است. وقتی به راحتی اعلام می‌کنند قیمت رسمی مرغ کیلویی ۶۰هزار تومان است، آیا به این فکر کرده‌اند که درآمد روزانه یک کارگر فقط ۲۰۰هزار تومان است؟ امروز براساس آخرین محاسبات، سبد معیشت خانوارهای متوسط کارگری حدود ۱۷میلیون و ۶۰۰هزار تومان شده و یک شکاف عظیم میان هزینه‌های زندگی و دستمزد وجود دارد. این شکاف بیش از ۶۳درصد است. باید قبل از آزادسازی قیمت‌ها به این مسائل فکر می‌شد».

او ادامه می‌دهد: تئوریسین‌های اقتصادی دولت باید توضیح بدهند که چطور یک کارگر می‌تواند با دستمزد روزی ۲۰۰هزار تومان و یارانه نقدی ناچیز، همه مولفه‌های سبد معیشت را تامین کند؟ اساساً یارانه ۳۰۰ یا ۴۰۰هزار تومانی چگونه محاسبه شده و کجای افزایش هزینه‌های زندگی باید با این رقم پوشش داده شود؟ نکته اینجاست که اگر هزینه‌های واقعی مسکن و اجاره خانه را محاسبه کنیم، نرخ سبد معیشت از ۱۷میلیون تومان هم بیشتر می‌شود. توضیح بدهند وعده ساخت «سالی یک میلیون مسکن» چه شد؟ در این یک سال چند خانه ساختند و به کارگران و مستاجران دادند؟

به گفته وی، بیش از ۶۳درصد جمعیت کشور، حتی نصف هزینه‌های زندگی را نمی‌توانند تامین کنند اما متاسفانه معیشت از عرصه گفتمان اصلی فرادستان به کلی خارج شده است.

 

تورم ۹۰درصدی سبد معیشت در شش ماه گذشته

یک خانواده سه نفره کارگری امروز اگر ماهی ۱۷میلیون و ۶۰۰هزار تومان درآمد ثابت ماهانه داشته باشد، می‌تواند از عهده مخارج زندگی بربیاید یعنی اجاره‌خانه بدهد، ماهی چند کیلو گوشت و مرغ بخرد، هزینه‌های آموزش و درمان را تامین کند و چرخ زندگی را تا اندازه‌ای بگرداند اما فاصله دستمزد حدود ۷۰درصد کارگران شاغل با این رقم حداقلی، بیش از ۶۳درصد است.

محاسبات نشان می‌دهد در طول شش ماه ابتدای سال، سبد معیشت حدوداً ۹ میلیون تومانی به رقم ۱۷میلیون و ۶۰۰هزار تومان رسیده است و این یعنی تورم ۹۰درصدی تمام هزینه‌های زندگی. آیا این تورم ۹۰درصدی قرار است با یارانه ۳۰۰ یا نهایت ۴۰۰هزار تومانی جبران شود؟

 

 

سوتیتر 1: برای خرید یک مرغ سه کیلوگرمی، باید ۱۸۰هزار تومان با قیمت مصوب دولت پرداخت درحالی‌که حداقل دستمزد روزانه کارگران در سال ۱۴۰۱، با تمام مزایا حداکثر به ۲۰۰هزار تومان می‌رسد

 

 

 

سوتیتر 2: توفیقی: سبد معیشت خانوارهای متوسط کارگری حدود ۱۷میلیون و ۶۰۰هزار تومان شده و یک شکاف عظیم میان هزینه‌های زندگی و دستمزد وجود دارد که این شکاف بیش از ۶۳درصد است