کاهش شدید سهم مواد پروتئینی در سفره خانوارها
کارگران: ماههاست گوشت نمیخوریم///////////قیمت یک مرغ برابر یک ماه یارانه است
نسرین هزاره مقدم
گزارش اخیر مرکز پژوهشهای مجلس که مبتنی بر دادههای تورمی مرکز آمار ایران تهیه شده، نشاندهنده کاهش شدید مصرف کالاهای اساسی در حوزه سبد خوراکیهاست.
این گزارش نشان میدهد که حتی در طبقه متوسط (دهک سوم درآمدی) مصرف گوشت قرمز در سال ۹۸ به نسبت سال ۹۵، بیش از ۳۰درصد کاهش یافته است. براساس این گزارش، در سال ۹۸ به نسبت سال ۹۵، به طور متوسط مصرف گوشت گوساله ۲۰درصد و گوشت گوسفندی ۲۹درصد کم شده است. براساس همین گزارش، مصرف برنج خارجی ۸درصد، روغننباتی ۶درصد و قند و شکر ۴درصد در سال ۱۳۹۸ نسبت به سال ۱۳۹۵ کاهش یافته است. این کاهش برای دهکهای پایین درآمدی به مراتب بیشتر بوده است.
به گزارش مرکز پژوهشهای مجلس، قیمت کالاهای اساسی در دو سال گذشته افزایش قابلتوجهی داشته است. بهطوریکه حتی کالاهایی مثل گوشت مرغ که ارز ترجیحی دریافت میکنند، رشد قیمت بالای ۱۰۰درصدی داشتهاند. به تناسب این رشد قیمت، متوسط مصرف کالاهای اساسی در سالهای اخیر کاهش قابل توجهی یافته است. دادههای گزارش نشان میدهد در دهک سوم (که در واقع کمدرآمدترین قشر طبقه متوسط است) مصرف گوشت قرمز ۳۶درصد و مصرف برنج ۱۸درصد کاهش داشته است. این دادهها، البته تورم سال ۹۹ را در نظر نمیگیرند و اگر دادههای تورمی سال جاری لحاظ شوند، بدون تردید کاهش مصرف کالاهای اساسی بسیار بیشتر خواهد بود.
مجلس باید با وضع قانون و نظارت بر اجرای قانون، مشکل را حل کند. تجربه نشان داده یارانه و بن، همیشه رانت و فساد و تبعیض به وجود میآورد، پس این روشها نمیتواند جلوی فقر غذایی و بیکیفیت شدن مصرف را بگیرد
کاهش مصرف اقلام خوراکی در خانوارهای کارگران
وقتی در دهک سوم (پایینترین دهک طبقه متوسط) مصرف گوشت قرمز در سال ۹۸ به نسبت سال ۹۵ حدود ۳۶درصد کمتر شده، پس میتوان نتیجهگیری کرد کاهش مصرف این اقلام اساسی برای خانوارهای کمدرآمدتر و متعلق به دهکهای پایینتر که برخی از افراد جامعه کارگری کشور در همین دهکها قرار میگیرند، بیش از این عددها بوده یعنی خانوارهای حداقلبگیر کارگری، حداقل ۳۶درصد کاهش مصرف مواد پروتئینی داشتهاند.
«فرامرز توفیقی» رئیس کمیته دستمزد کانون عالی شوراها که محاسبات مستقل سبد معاش خانوارها را انجام میدهد، در ارتباط با این دادههای ارائه شده میگوید: این اطلاعات، چیز عجیب و غریبی نیست و حاوی ابتداییترین و بدیهیترین دادههاست که همه میدانند. جداول مرکز آمار و بانک مرکزی ایران، سیر نزولی مصرف دهساله در خانوارهای کشور را نشان میدهد و اگر این سیر نزولی را کنار سیر نزولی عدد خانوار قرار دهیم، میانگین سرانه مصرف به دست میآید و مشخص میشود که میانگین سرانه مصرف در طول سالهای اخیر، تا چه حد مسیر سقوط و کاهش را پیموده، ضمن اینکه با هر کارگر و مزدبگیر سادهای که صحبت کنید، در اولین جمله خود بسیار ساده به شما میگوید که دیگر نمیتوانم گوشت و مرغ بخرم!
گزارش مرکز پژوهشهای مجلس به وضوح نشان میدهد که نه تنها سفره دهکهای فرودست در عرض چند سال گذشته به شدت آب رفته و کوچک شده، بلکه لایههای مختلف طبقه متوسط نیز دیگر قادر به تامین نیازهای ضروری خانوارهای خود نیستند و در تامین حداقلهای سفره درمانده شدهاند.
کارگران چه میگویند
برای درک بهتر این دادهها و اثبات این مطلب که این دادهها، اطلاعات جدید و تازهای ارائه نمیدهند، به سراغ چند کارگر کمدرآمد رفتیم تا بدانیم در طول دو سال گذشته، سفرههای کارگران «واقعاً» چقدر آب رفته است.
«احمد» کارگر شهرداری مریوان در ارتباط با کاهش قدرت خرید مواد غذایی و کم شدن مصرف مواد پروتئینی میگوید: در چند سال گذشته، کمکم از میزان خرید گوشت و مرغ ما کم شد. الان ماههاست که گوشت قرمز نخریدهام. نهایتا یک شانه تخممرغ میخرم و به خانه میبرم و به جای گوشت هم «سویا» میخوریم.
او ادامه میدهد: ما کارگران شهرداری، نه تنها حداقلبگیر و کمدرآمد هستیم بلکه همین دستمزدهای ناکافی را به موقع نمیگیریم. ماهها از شهرداری طلب داریم. در این شرایط، چطور میتوانیم گوشتی بخریم که قیمت هر کیلوی آن بالای ۱۰۰هزار تومان است؟ حتی مرغ هم نمیخریم؛ مگر سالی چند بار.
«مریم» زن سرپرست خانواری است که در یک کارگاه تولیدی خیاطی کار میکند. او این روزها به خاطر کرونا، کارها را در خانه انجام میدهد اما دستمزدش همچنان حداقلی و بسیار کم است؛ زیر ۳ میلیون تومان.
گزارش مرکز پژوهشهای مجلس نشان میدهد که در دهک سوم درآمدی، مصرف گوشت قرمز در سال ۹۸ به نسبت سال ۹۵، بیش از ۳۰درصد، برنج خارجی ۸درصد، روغننباتی ۶درصد و قند و شکر ۴درصد کاهش یافته است
او در پاسخ به این پرسش که چقدر مواد پروتئینی مصرف میکنید، میگوید: قبلاً میتوانستم لااقل ماهی یک کیلو گوشت بخرم اما الان ماههاست که دیگر نمیتوانم گوشت و مرغ بخرم. راستش ما گاهی پای مرغ میخریم و سوپ میکنیم یا اینکه قلم گوساله را میگیریم و آب آن را در سوپ میریزیم. به هر حال فرزندانم نیاز به پروتئین دارند، چه میشود کرد؟
مریم نیز در رابطه با دادههای گزارش مجلس میگوید: اینکه مصرف گوشت و پروتئین، بیش از ۳۰درصد کم شده، چیز عجیب و غریبی نیست. برای ما کاهش مصرف از این عددها خیلی بیشتر بوده است.
با این حساب، میتوان گفت اغلب کارگران کشور، مدتهاست که مواد پروتئینی باکیفیت را از سفرههای خود حذف کردهاند. وقتی آمارهای رسمی نشان میدهد مصرف پروتئین قرمز در طبقه متوسط ۳۶درصد کم شده، طبیعی است کارگرانی که بیش از ۷۰درصد آنها حداقلبگیر هستند و پایینتر از طبقه متوسط قرار میگیرند، دیگر قادر به خرید گوشت قرمز یا حتی گوشت سفید نباشند و این اقلام را از سبد خرید ماهانه خود به اجبار حذف کرده باشند.
اما جدا از دادههای گزارش مرکز پژوهشها که همه آنها را به خوبی میدانند، چیزی که اهمیت دارد، ارائه راهکار است. مرکز پژوهشهای مجلس، در نتیجهگیری گزارش خود به یک جمله بسنده کرده است: «مجموع این موارد نشان میدهد که اتخاذ سیاستی در راستای تامین بخشی از نیازهای معیشتی خانوارهای کشور به ویژه خانوارهای کمبرخوردار بسیار ضروری است».
با این حال، توفیقی عقیده دارد مهمتر از دادههای آماری و اطلاعات، ارائه راهکار است.
او ادامه میدهد: مجلس باید با وضع قانون و نظارت بر اجرای قانون، مشکل را حل کند. اینکه به یک دهکهای خاص، بسته معیشتی و یارانه غذا بدهند و تازه در تامین اعتبار آن درجا بزنند، راهکار اصولی نیست. تجربه نشان داده یارانه و بن، همیشه رانت و فساد و تبعیض به وجود میآورد، پس این روشها نمیتواند جلوی فقر غذایی و بیکیفیت شدن مصرف را بگیرد.
به گفته او، راهکار فقط «تعدیل دستمزدها براساس نرخ تورم» است. او ادامه میدهد: حالا که همه دادههای رسمی نشان میدهد تورم تجمیعی همه کالاهای مصرفی بالای ۱۰۰درصد است، دولت را تحت فشار بگذارند که با توجه به افزایش قیمتها و نرخ تورم، دستمزد شاغلان را افزایش دهد. اگر دستمزد شاغلان بالا برود، حق بیمه پرداختی به تامین اجتماعی هم افزایش مییابد و وضعیت ورودیهای سازمان بهبود مییابد. آن زمان سازمان میتواند برای بهبود معیشت بازنشستگان و مستمریبگیران فکری بکند و در نتیجه، معیشت بازنشستگان نیز ترمیم میشود. به همین دلیل است که تاکید داریم باید مسائل را فرایندی ببینند و به تاثیرگذاری مولفهها بر یکدیگر توجه کنند. اگر جز این باشد، راهکارها همگی مقطعی و غیراصولی است و نمیتوان توقع بهبود اساسی داشت.
دیدگاه تان را بنویسید