این مرد پلیس و بسیجی نبود
جزییات پرسههای شوم یک مرد مرموز در پایتخت
گروه حوادث: مرد مرموز که با شکل و شمایل پلیس و بسیجی ها به شکارهای خیابانی دست می زد در تجسس های پلیس آگاهی تهران به دام افتاد.
این مرد سوار بر موتور با پرسه در خیابانها و با ترساندن طعمه هایش از آنها باج گیری می کرد.
گزارش عجیب
با طرح شکایتی توسط یک مرد تهرانی مبنی بر اینکه در دام مأمور پلیس مرموزی افتاده است بازپرس پرونده دستور داد تا تیمی از اداره پنجم پلیس آگاهی تهران وارد عمل شوند تا بتوانند مرد باجگیر را به دام اندازند .
در این مرحله کارآگاهان برای شناسایی مامور قلابی به تحقیق از آخرین طعمه وی دست زدند.
مرد جوان به کارآگاهان گفت : ساعت یک و نیم بامداد دوازدهم مهرماه سالجاری سوار بر خودرویم در خیابان فردوسی به سمت داروخانه شبانه روزی در حال حرکت بودم که مردی موتورسوار خودش را به من رساند و با قاطعیت خاصی خواست توقف کنم.
وی افزود: ابتدا خواستم بیاعتنا باشم اما مرد موتورسوار با جدیت طوری رفتار کرد تصور کردم مامور است و پا روی ترمز گذاشتم او هم توقف کرد پرسیدم چه شده است خواست پیاده شوم و در گوشه ای بایستم با نگرانی دستوراتش را انجام دادم تا اینکه از او شنیدم به خودرویم مشکوک است.
مرد مالباخته ادامه داد: مرد مرموز گفت که خودروی شما مشکوک است و باید تفتیش شود. چون می دانستم هیچ مشکلی ندارم اجازه دادم ماشین بازرسی شود او پس از گشتن خودرو و دیدن مدارکم به من، گفت ماشین را روشن کن تا به سمت اداره حرکت کنیم من که حیران و در شوک بودم از او علت را پرسیدم که با بهانه جویی های عجیب و غریب قاطعانه خواست با ماشین به اداره پلیس برویم و وقتی دید من سعی دارم این کار را نکنم بعد از کلی مقدمه چینی پیشنهاد داد هرچه پول در کارت عابر بانک خودم دارم را به حساب او واریز کنم و خودم را خلاص کنم فهمیدم رشوه می خواهد و این در شرایطی بود که خیلی ترسیده بودم.
این مرد گفت: در آن شرایط من که به علت تهیه داروهای مادرم عجله داشتم با وجود اینکه خیلی ناراحت بوده و می دانستم بیگناه هستم همراه او به دستگاه خودپرداز عابر بانک مراجعه کردم و 550 هزار تومان به حساب وی کارت به کارت کردم که او با کلی منت گذاشتن بر سرم سوار موتورش شد و با سرعت از من دور شد .
مالباخته افزود: با عجله به داروخانه رفته و داروی مادرم را خریدم و وقتی کمی آرام شدم احساس کردم رودست خورده ام و احتمال دادم مرد موتورسوار پلیس نبوده باشد از این رو تصمیم گرفتم شکایت کنم تا از روی حساب بانکی اش ردیابی شود.
ردیابی های پلیسی
باتوجه به شگرد مامورقلابی که می توانست سرنخ هایی در اختیار ماموران قرار دهد تیم تحقیق در دو شاخه به تجسس پرداخت تا به مشخصات مامور مرموز برسد.
در نخستین اقدام ماموران در بررسی های میدانی دریافتند که دوربین های مداربسته زیادی در محوطه وقوع کلاهبرداری وجود دارد که با راهنمایی های مالباخته به بازبینی فیلم های ساعت باجگیری پرداخته و تصویر مامور قلابی را به دست آوردند.
مالباخته با دیدن این عکس تایید کرد که مرد شیاد همان شخص است که نیمه شب با ترساندن او دست به کلاهبرداری در نقش پلیس زده است.
درحالیکه صاحب چهره در آلبوم مجرمان حرفه ای و قدیمی تهران شناسایی نشده بود کارآگاهان در شاخه بعدی و با بررسی تراکنش مالی حساب مالباخته که به کارت مامور قلابی 550 هزار تومان پول واریز کرده بود به اسم و مشخصاتی دست یافتند که این بار در آلبوم مجرمان قدیمی ردپایی از او
دیده می شد.
20 سابقه مشابه
این بررسی ها نشان داد مامور قلابی مصطفی نام دارد که از سال ها پیش با استفاده از شکل و شمایل شبیه به ماموران بسیج و پلیس دست به اخاذی در نقش مامور دست می زد و تاکنون 20 بار بخاطر جعل عناوین و سرقت دستگیر و روانه زندان شده است.
عکس مصطفی با نمره زندان این بار به مالباخته پرونده نمایش داده شد و او با قاطعیت تاکید کرد که دزدش کسی جز مصطفی نیست و شکی در آن ندارد.
دستگیری مامور مرموز
کارآگاهان که توانسته بودند مامورمرموز را شناسایی کنند به ردیابی مخفیگاه او بعد آزادی از زندان پرداختند و توانستند محل زندگی اش و پاتوق هایش را شناسایی کنند.
روز هفدهم مهرماه سال جاری و دقیقا 10 روز بعد از باجگیری مصطفی از آخرین مالباخته اش ماموران مخفیگاه او را محاصره کردند و زمانیکه مطمئن شدن او در خانه بوده و مسیری برای فرار ندارد در عملیاتی برق آسا خود را به بالای سر مصطفی رساندند و او را به دام انداختند.
اصرار بر بی گناهی
مصطفی که باور نداشت دستگیر خواهد شد وقتی ماموران را کنار خود دید ادعا کرد بعد آزادی از زندان هیچ خلافی انجام نداده و با موتورش کار میکرد و نمیداند چرا باز باید دستگیر شود.
مواجهه حضوری
مصطفی با وجود جوسازی دستگیر شد و بعد انتقال به پلیس آگاهی تهران ابتدا در برابر فیلم های به دست آمده از شب باج گیری سپس تراکنش های مالی خودش و مالباخته قرار گرفت و در آخر هم طعمه اش روبرویش ایستاد و همین ها کافی بودند تا لب به اعتراف باز کند.
اعتراف
مصطفی در اعترافات خود در رابطه با نحوه انتخاب طعمه هایش گفت:خودروهایی که اقدام به پخش موسیقی با صدای بلند میکردند یا خودروهایی که همراهان آنها حجاب مناسبی نداشتند را انتخاب و به عنوان مامور بسیج یا پلیس از آنها اخاذی می کردم.
بنابه این گزارش؛ با توجه به گستردگی اقدامات این مامور قلابی که سوار بر موتور یا با پای پیاده به اخاذی های مرموزانه دست زده است بازپرس شعبه دوم دادسرای ناحیه 34 تهران خواستار انتشار تصویر وی شد تا کسانیکه او را می شناسند و در دام مصطفی افتاده اند به پلیس آگاهی تهران مراجعه و طرح شکایت کنند.
دیدگاه تان را بنویسید