مشروعیتبخشی به حاکمان کابل با حذف نام «حقانی» از فهرست تروریستی آمریکا و طالبان از لیست سیاه روسیه؛
رقابت مسکو و واشنگتن بر سر راهبری کابل

رامین پرتو
در ماههای اخیر، تحولات سیاسی و دیپلماتیک در رابطه با طالبان و رفتار کشورهای بزرگ جهانی نسبت به این گروه، به طور خاص ایالات متحده آمریکا و روسیه، توجه زیادی را به خود جلب کرده است. یکی از این تحولات مهم، حذف نام سراجالدین حقانی، وزیر کشور طالبان، از فهرست تروریستی آمریکا بود که پس از آزادی دو شهروند آمریکایی از سوی طالبان به وقوع پیوست. این اقدام که به شکلی بیسروصدا انجام شد، بلافاصله واکنشهای بسیاری را به همراه داشت و به وضوح نشاندهنده تغییرات عمده در رویکرد دیپلماتیک آمریکا نسبت به طالبان بود. علاوه بر این، روسیه نیز اخیراً درخواستی برای لغو ممنوعیتهای اعمال شده بر فعالیتهای طالبان در این کشور مطرح کرده است، که ممکن است منجر به حذف طالبان از فهرست تروریستی روسیه شود. این تحولات موجب طرح سؤالاتی در مورد دلایل و انگیزههای کشورهای قدرتمند برای تغییر سیاستهای خود در قبال طالبان و نقش این تغییرات در آینده روابط بینالمللی خواهد بود.
آمریکا پشت سراجالدین حقانی درآمد؟!
یکی از اقدامات جالب توجه ایالات متحده در ماههای اخیر، حذف جایزه ۱۰ میلیون دلاری تعیینشده برای سراجالدین حقانی، وزیر کشور طالبان، بود. این اقدام همزمان با آزادی دو شهروند آمریکایی به نامهای جورج گلزمن و فی دیل هال از زندان طالبان صورت گرفت. این تغییر، بدون اعلام قبلی و به طور ناگهانی انجام شد و به وضوح نشاندهنده تغییر در رویکرد سیاست خارجی آمریکا نسبت به طالبان است. به ویژه اینکه این اقدام در زمانی صورت گرفت که هنوز نام حقانی در فهرست افراد تحت تعقیب اف.بی.آی قرار داشت.
گفتگوها بین هیأتهای آمریکایی و طالبان ماهیتی آزمایشی دارند، اما مسیر مثبتی در روند تعاملات مشاهده میشود؛ به گونهای که زلمی خلیلزاد، نماینده پیشین آمریکا در امور افغانستان اواخر ماه مارس همراه با آدام بوهلر، نماینده ویژه آمریکا در امور گروگانها، به کابل سفر کرد و موفق شد آزادی گلزمن را که از سال ۲۰۲۲ در بازداشت بود، تضمین کند
آمریکا و طالبان پس از روی کار آمدن دولت جدید در افغانستان، به تدریج تلاش کردهاند تا روابط خود را به شکلی جدید تعریف کنند. در دوران ریاستجمهوری دونالد ترامپ، مذاکرات ابتدایی میان طالبان و آمریکا آغاز شد و زمینهساز توافقنامه دوحه در سال ۲۰۲۰ گردید. این توافقنامه به نوعی شروع دوران جدیدی در روابط دو طرف بود که علیرغم انتقادهای زیاد، زمینهساز خروج نیروهای آمریکایی از افغانستان شد. پس از روی کار آمدن جو بایدن، دولت آمریکا نیز بهطور مداوم رویکرد خود را به طالبان تغییر داده و در تلاش بود تا تعاملات دیپلماتیک خود را با این جریان به صورت کانالیزه گسترش دهد؛ به عنوان مثال ارسال مبلغ 40 میلیون دلار به صورت هفتگی به افغانستان برای اداره امور جاری این کشور یکی از این اقدامات بود که تیم بایدن آنرا اجرایی کردهاند و در زمان ترامپ هم ادامه دارد. این تغییر رویکرد بهویژه در مورد سراجالدین حقانی که به عنوان یکی از چهرههای کلیدی طالبان شناخته میشود،
نمایان است.
برخی مقامات آمریکایی، به ویژه در رسانههایی چون نیویورک تایمز، سراجالدین حقانی را چهرهای میانهرو ترسیم کردهاند. این تحلیلها پس از سفر ناگهانی او به امارات متحده عربی و عربستان سعودی در تابستان سال گذشته شدت گرفت، زمانی که حقانی هنوز در فهرست تحت تعقیب اف.بی.آی قرار داشت و با محمد بن زاید آل نهیان، رئیس امارات متحده عربی دیدار کرد. هرچند که شایعاتی در مورد اختلافات داخلی میان هبتالله آخوندزاده، رهبر طالبان، و سراجالدین حقانی مطرح شده، اما به نظر میرسد که این دو، طی سه سال گذشته با همکاری نزدیک یکدیگر، توانستهاند به شکلی هماهنگ زمینه شکست نظامی آمریکا و متحدانش را در افغانستان فراهم کنند اما همچنان اختلاف نظر میان این دو بر سر مسائلی مانند اشتغال و تحصیل زنان پابرجاست و البته که طالبان (به خصوص جناح مستقر در قندهار) سعی میکند به این اختلافات در افکار عمومی و رسانههای خود دامن نزند و حتی بارها ذبیحالله مجاهد، سخنگوی این جریان هرگونه اختلاف نظر میان دو طرف را رد کرده است!
تعاملات دیپلماتیک آمریکا و طالبان
اقدام اخیر آمریکا در حذف نام سراجالدین حقانی از فهرست تروریستی، به نوعی نشاندهنده تمایل واشنگتن به پیشبرد دیپلماسی با طالبان است. شبکه خبری سیانان نیز در گزارشی اشاره کرده است که این گفتگوها بین هیأتهای آمریکایی و طالبان ماهیتی آزمایشی دارند، اما مسیر مثبتی در روند تعاملات مشاهده میشود؛ به گونه ای که زلمی خلیلزاد، نماینده پیشین آمریکا در امور افغانستان و یکی از معماران توافق دوحه، در اواخر ماه مارس همراه با آدام بوهلر، نماینده ویژه آمریکا در امور گروگانها، به کابل سفر کرد و موفق شد آزادی گلزمن را که از سال ۲۰۲۲ در بازداشت بود، تضمین کند که همین موضوع نشان از باز بودن کانال های ارتباطی عمیق میان دو طرف دارد.
تغییرات اخیر در سیاستهای ایالات متحده و روسیه نسبت به طالبان، منعطف بودن رویکردهای جهانی در قبال این گروه را نشان میدهد اما بحث اینجاست که دو قدرت مذکور هر کدام منافع خاص خود را در افغانستان دارند و میخواهند کابل را از دریچه راهبردهای خود اداره کنند
این تحولات نشاندهنده آن است که ایالات متحده به دنبال ایجاد نوعی تعامل دیپلماتیک با طالبان است که میتواند در بلندمدت به منافع امنیتی و اقتصادی این کشور منجر شود. دولت بایدن نیز به نوعی به این نتیجه رسیده بود که در شرایط کنونی، تعامل با طالبان برای دستیابی به اهداف دیپلماتیک در افغانستان ضروری است. از این رو، تمایل به استفاده از ابزارهای مختلف برای مدیریت این رابطه و کاهش تهدیدات احتمالی تروریستی، میتواند یکی از دلایل اصلی تغییرات اخیر در سیاستهای آمریکا باشد.
مسکو و رفاقت با طالبان
در سوی دیگر، روسیه نیز اخیراً درخواستی را برای لغو ممنوعیتهای اعمال شده بر فعالیتهای طالبان در خاک خود ارائه کرده است. این درخواست در ماههای آینده توسط دیوان عالی روسیه مورد بررسی قرار خواهد گرفت و احتمالاً به حذف طالبان از فهرست سازمانهای تروریستی روسیه خواهد انجامید. سهیل شاهین، سفیر طالبان در قطر، در این خصوص اعلام کرد که حذف نام طالبان از فهرست سازمانهای تروریستی روسیه، به نفع هر دو طرف یعنی افغانستان و مسکو خواهد بود. سهیل شاهین همچنین تاکید کرد: «روسیه یک کشور بسیار بزرگ و مهم در منطقه است، بنابراین سیاست ما این است که میخواهیم با همه کشورها به ویژه با کشورهای منطقه روابط داشته باشیم. حتی آمریکا هم میتواند با وجود آنکه در زمان اشغال افغانستان نقشی غیر سازنده در این کشور داشت، باز هم بخشی از روند بازسازی افغانستان باشد». او اعلام کرد که «ما نمیخواهیم افغانستان به زمینهای برای رقابت با کشورهای دیگر تبدیل شود. ما پذیرای سرمایهگذاری و همکاری روسیه در زمینههای مختلف هستیم و روابط ما با ایالات متحده هم آسیبی به آن نمیرساند».
این در حالیست که روسیه در سالهای اخیر سعی کرده است تا با استفاده از راههای دیپلماتیک، روابط خود با گروههای مختلف در افغانستان، از جمله طالبان، را مدیریت کند. مسکو به دلیل نگرانیهای امنیتی از گسترش نفوذ گروههای تروریستی در آسیای مرکزی و تهدیدات مستقیم برای کشورهای همسایهاش، از طالبان به عنوان یک بازیگر مهم در افغانستان یاد کرده است. از این رو، تلاش روسیه برای لغو ممنوعیتهای مربوط به طالبان را میتوان به عنوان بخشی از استراتژی کلی این کشور برای حفظ ثبات در منطقه و جلوگیری از گسترش افراطگرایی در نظر گرفت.
با تمام این تفاسیر میتوان گفت که تغییرات اخیر در سیاستهای ایالات متحده و روسیه نسبت به طالبان، منعطف بودن رویکردهای جهانی در قبال این گروه را نشان میدهد. این تحولات ممکن است به دلیل تغییر شرایط امنیتی، اقتصادی و سیاسی در افغانستان و منطقه باشد که کشورهای قدرتمند را وادار به بازنگری در رویکردهای قبلی خود کرده است. با توجه به تحولات اخیر، به نظر میرسد که کشورهای مختلف در حال بررسی گزینههای دیپلماتیک جدیدی برای تعامل با طالبان هستند که میتواند به تغییرات بزرگتری در سیاستهای جهانی و امنیت بینالمللی منجر شود اما مساله اینجاست که مسکو و واشنگتن احتمالا در حال مشروعیتسازی برای طالبان هستند تا بتوانند کابل را از این کانال اداره کنند.
دیدگاه تان را بنویسید