فرشاد گلزاری

چندی پیش که رسانه‌ها تصاویر یوگنی پریگوژین، رهبر پیشین گروه پیمانکاری واگنر در منتشر و وقوع «کودتا» از سوی این گروه علیه مسکو را مخابره کردند، برخی کارشناسان مسائل روسیه و قفقاز خیزش مسلحانه واگنر علیه کرملین را یک قیام مشخص علیه ولادیمیر پوتین و اقدام پریگوژین را نشأت گرفته از شکافی عمیق میان کرمیلن و واگنر دانستند. همین جماعت با صدای بلند فریاد زدند که «کار پوتین تمام است»! در طیف مقابل برخی تحلیلگران معتقد بودند که این شبه‌کودتای واگنر به نوعی از سوی غرب طرح‌ریزی و اجرا شده است؛ اما کمی بعد دو اتفاق مهم رخ داد که هر دو تحلیل را به حاشیه بُرد. اتفاق اول این بود که سرگئی لاوروف، وزیر خارجه رسیه اعلام کرد که به هیچ وجه پای یک کشور خارجی در میان نیست و همین موضع تحلیل دوم (ضد غربی‌ها) را از اعتبار ساقط کرد. اما اتفاق دوم کمی بعدتر رخ داد و آن هم، درز اطلاعات مربوط به دیدار پریگوژین و سایر اعضای واگنر با پوتین بود؛ به گونه‌ای که رئیس سرویس اطلاعات خارجی بریتانیا اعلام کرد که پریگوژین چندی پیش با پوتین قهوه نوشیده و در خصوص آینده واگنر با وی گفت‌وگو کرده است. این خبر هم تحلیل طیف اول (واژگونی پوتینیسم در روسیه) را باطل کرد و سپس یک فضای خاکستری خلق شد. این فضای خاکستری در آن روزها وجود داشت اما کسی آن را تحلیل و قصد و نیت مسکو را در این ماجرا کالبدشکافی نکرد. همان روزها یک تحلیل وجود داشت که نشان می‌داد اگر پوتین بخواهد واگنر را به صورت رسمی از اوکراین به بلاروس منتقل کند، غرب واکنش سیاسی تندی به آنها نشان می‌دهد و حتی ممکن است بحث حقوقی با محوریت جرایم جنگی در اوکراین که از سوی واگنر رخ داده مطرح شود و همین مساله تمرکز مسکو در میدان نبرد و طرح‌ریزی اطلاعاتی-  رسانه‌ای را بر هم می‌زد. لذا کرملین سعی کرد با سناریوی ساختگی «کودتا علیه پوتین توسط واگنر» بریتانیا و ایالات متحده که دو قطب اصلی نزاع با مسکو به شمار می‌آیند را «موقتاً» خوشحال کند. بر همین اساس آنها واگنر را مخالف پوتین جلوه دادند و پریگوژین و یارانش با وساطت الکساندر لوکاشنکو، رئیس جمهوری بلاروس و رفیق گرمابه و گلستان پوتین به مینسک عزیمت کردند. این عزیمت در همان روزهای اول هم مشکوک بود تا اینکه لوکاشنکو اعلام کرد قصد دارد از واگنر برای آموزش ارتش بلاروس استفاده کند. بعد هم پریگوژین اظهار داشت که نیروهای واگنر برای مدتی در بلاروس می‌مانند و در این مدت ارتش بلاروس را به دومین ارتش برتر جهان تبدیل می‌کنند! 

تهدید یک عضو ناتو 

از ناحیه واگنر و بلاروس

بدون شک سخنان پریگوژین در مورد آموزش ارتش بلاروس را نباید سطحی دانست، بلکه او از قصد واگنر برای حضور در بلاروس پرده برداشت که نگرانی «لهستان» همسایه غربی بلاروس را برانگیخت. ورشو از شرق با بلاروس و از جنوب شرقی با اوکراین همسایه است و در طول یک سال گذشته که معبر ورود تسلیحات کشورهای عضو ناتو به اوکراین بوده است و به همین دلیل مسکو از لهستان کینه زیادی به دل دارد. جمعه هفته گذشته پوتین در دیداری با اعضای برجسته شورای امنیت روسیه گفت که سران لهستان برنامه دارند یک ائتلاف را تحت رهبری ناتو ایجاد کرده و در درگیری اوکراین با هدف تصرف اراضی و بازگرداندن مرزهای تاریخی این کشور دخالت کنند. او گفت که اتحاد بین لهستان، لیتوانی و اوکراین همانطور که رسانه‌ها گزارش دادند برای اشغال بعدی اوکراین در حال ایجاد است. این گفته‌های پوتین به معنای اعلام خطر بود؛ چراکه دیمیتری پسکوف، سخنگوی کرملین هم گفته بود استقرار دوباره پرسنل نظامی لهستان در مرز با بلاروس مورد توجه فوق‌العاده مسکو قرار گرفته و کار روی امنیت بلاروس در دستور کار است. پس از آن، وزارت دفاع بلاروس اعلام کرد، نیروهای واگنر در تمرینات نظامی در نزدیکی مرز با لهستان که عضو ناتو است، به آموزش نیروهای ویژه بلاروس کمک خواهند کرد و در اینجا بود که ورشو نگران شد و یکباره زبیگنویف هافمن، رئیس کمیته امنیتی لهستان از اعزام نظامیان این کشور به مرز مشترک با بلاروس خبر داد. نکته مهم اظهارات روز یکشنبه لوکاشنکو در دیدار با پوتین است. او گفت: «نیروهای این گروه مایلند به ورشو و سپس شهر ژشوف بروند، چون آن را شهری برای تامین تجهیزات نظامی نیروهای اوکراینی در طول نبرد برای شهر کلیدی آرتیوموفسک دونباس قلمداد می‌کنند». حال با این تفاسیر و باتوجه به تحرکات میدانی واگنر در مرزهای بلاروس و لهستان، روز گذشته (سه‌شنبه) متیو میلر، سخنگوی وزارت خارجه آمریکا در یک نشست خبری اظهار کرد که «نمی‌دانم این تهدید را چقدر باید جدی گرفت، فقط می‌توانم دوباره تأکید کنم که اتحاد ما با لهستان قدرتمند است و به این دلیل که ورشو عضو ناتوست اگر لازم شود، از وجب‌به‌وجب خاک آن حفاظت خواهیم کرد». حال باید دید که در صورت درگیری لهستان با واگنر، ایالات متحده به این وعده خود جامه عمل خواهد پوشید یا خیر؟