سناریویی که در پشت پرده جریان دارد
سقوط بنیامین فریب یا واقعیت؟
سیدمحمد میرزامحمدزاده
نتانیاهو مرد شناخته شده صهیونیستها، روزها و شبهای سختی را پشت سر میگذارد. او حالا متهم به رشوه و کلاهبرداری شده است. نهتنها خودش، بلکه همسرش هم در مظان اتهام است؛ حالا مخالفان نتانیاهو بر طبل شادی میکوبند و در خیابان شعار «خداحافظ بیبی» سر میدهند. غرور و منش سیاسی او البته، همچنان پابرجاست، همچنان طرفدارانی دارد که فکر میکنند، جز بنیامین کسی ناجی آنها نیست. از طرفی کسانی در حال تلاش برای براندازی وی هستند که خود دستنشاندگان نتانیاهو بودهاند. رئیس پلیسی که مدارک را گردآورده است و دادستانی که قرار است او را محکوم کند، همه دستی در حزب راست دارند و در ائتلاف با دولت نتانیاهو هستند. حتی برخی کارشناسان بر این باورند که اینها بازی سیاسی خود اوست و قصد دارد با بیرون آمدن سربلند از این پرونده، با مظلومنمایی دوباره در انتخابات آتی برگزیده شود و چند سال دیگر هم در قدرت بماند. روزنامه آمریکایی نیویورکتایمز در مقالهای به بررسی مسائل پیرامون اتهامات وی پرداخته است و به این میپردازد که نتانیاهو آنچنان بر قدرت چنبره زده است که کنار رفتنش بعید به نظر میرسد. باوجودآنکه برخی از مخالفان وی خواهان برگزاری انتخابات زودهنگام هستند، انتظار نمیرود که این انتخابات زودتر از موعد که حوالی سال آتی میلادی است، برگزار و منتج به برکناری نتانیاهو شود.
یکسال پیش، زمانی که بنیامین نتانیاهو، برای دوستان و حامیان خود در حزب لیکود در مراسم مذهبی حنوکا یهودیان صحبت میکرد، چپگرایان را به دلیل تحقیقات فساد در مورد شخص خود، مورد سرزنش قرارداد و اظهار کرد که چون مخالفانش نمیتوانند او را در عرصه انتخابات شکست دهند، سعی دارند دولتش را با افترا زمینگیر کنند.
روز یکشنبه (یازدهم آذر ماه) وی دوباره همان شنوندگان را در همان مراسم مذهبی با همان موضوع خطاب قرارداد؛ اما این بار خشم او متوجه چپگرایان نبود. این بار رئیس پلیس هدف حملات بنیامین قرار گرفته بود؛ کسی که دستنشانده خودش بود و ناظر تحقیقاتی بود که نتیجه آن سه نظریهای است که نتانیاهو را به اتهامات رشوه و کلاهبرداری محکوم میکند.
او فعلاً نقش قربانی را بازی میکند؛ اما اگر مشکلات حقوقی پایانی برای دوران کاری او باشد، شواهدی که از سوی پلیس ارائه شده است، نشان میدهد، تنها کسی که باید نتانیاهو سرزنش کند، خود او است.
نزدیک به یک دهه، نتانیاهو بهگونهای رهبری کرد که هیچکس از زمان داوید بنگوریون، اولین نخستوزیر صهیونیستها، نتوانسته بود در کلاس جهانی، به این رژیم شخصیت و قدرت دهد؛ او خودپنداری رژیم را برجسته کرد و مخالفان را همچون رقبای راستگرا به حاشیه راند و در هاله قرار داد و بهطور دائم سیاستهایش را برای بهبود تصویر خود بازسازی میکند.
تعرض به رسانهها
با این حال، در طول زندگی سیاسی وی، معترضان به او، همواره تصویر عمومی وی را حتی بهعنوان یک شخصیت سیاسی، فردی عجیب و عقدهای میدیدند و مشکلات کنونی وی برآمده از تلاشهای گسترده خودش برای کنترل آن تصویر است: تعرض بلندمدت به رسانههای خبری.
دن شادور، کارگردان مستند جدید «کینگ بیبی: زندگی و عملکرد بنیامین نتانیاهو» میگوید: برای نخستوزیری که خودش را یک شخصیت تاریخی میداند و از اسرائیل در مقابل منافع منطقهای ایران حمایت کرده است و پناهگاهی برای صهیونیستها در سرزمین ضد یهودی دست و پا کرده است، این چشمانداز که خودش موجب سقوط خودش شود، غیرقابلپذیرش است.
وی افزود: او آنقدر غرق در شهرت خود شده است که درواقع جایگاه خود را تهدید میکند.
این نمایش از سال 2007 درست زمانی آغاز شد که روزنامه رایگان اسرائیل هیوم، با سرمایهگذاری شلدون ادلسون، میلیاردر کازینویی آمریکایی و حامی جاننثار نتانیاهو، آغاز به کار کرد. این روزنامه با نام جایگزین «بیبیتون» به سخره گرفته میشد، ترکیبی از نام مستعار نتانیاهو موسوم به بیبی و کلمهای عبری به معنای روزنامه؛ اما طیف گسترده خوانندگان و قیمت پایین تبلیغاتش منجر به تضعیف سریع روزنامههای رقیب شد.
این روزنامه آنقدر آشکارا مدافع منافع نتانیاهو بود که در سال 2014 تعداد زیادی از قانونگذاران صهیونیستی، از جمله اعضای دولت ائتلافی خود نتانیاهو، از ایجاد قانونی دفاع کردند که روزنامه اسرائیل هیوم را مجبور میکرد که قیمتش را حداقل به نصف ارزانترین روزنامه رقیب برساند.
نتانیاهو بهجای آنکه اجازه تصویب این قانون را بدهد، ترجیح داد دولتش از هم بپاشد و در زمان انتخاب دوبارهاش در سال 2015، در زمان تشکیل دولت ائتلافی که بیشتر از قبل راستگرا بود، اصرار کرد که کنترل مستقیم بر وزارت ارتباطات داشته باشد؛ درواقع نسخه اسرائیلی کمسیون ارتباطات دولتی.
سپس فوراً مدیرکل وزارتی را اخراج کرد و شلومر فیلبر، یکی از معتمدین خود را برای اجرای دستوراتش منصوب کرد. دستور افزایش تعداد شبکههای تلوزیونی در سرزمین اشغالی را، ظاهراً باهدف ترویج رقابت و توسعه ایدهها، صادر کرد؛ اما این اقدام در کشوری تنها با 9 میلیون نفر جمعیت، این انتقاد را به همراه داشت که چنین کاری، کیک کوچک تبلیغات را به قطعات بیشتری تقسیم میکند و شبکههای خبری که دائماً مدافع او بودند را تضعیف میکند.
در نهایت نتانیاهو مجبور به تسلیم وزارت ارتباطات شد؛ اما تلاشهای خستگیناپذیر وی برای بیاثر کردن هجمههای منفی علیه خود، منجر به شکلگیری دو پرونده فساد علیه وی شد. در یکی از پروندهها او متهم به سازش با ناشر روزنامه مشهور یدیعوت اخرونوت شد، کسی که رویکردی پرخاشگر و منتقد به نتانیاهو داشت، اما به دلیل نفوذ روزنامه اسرائیل هیوم، از مشکلات اقتصادی رنج میبرد: نتانیاهو وعده داده بود که اگر این روزنامه به وی آسان بگیرد، او از نفوذ خود بر ادلسون استفاده میکند تا دایره روزنامه رقیب را محدودتر کند.
سازشی برای اصلاح وجهه
این توافق هیچوقت اجرایی نشد؛ اما یکی دیگر شد. آنطور که پلیس میگوید: نتانیاهو مدت کوتاهی پس از آنکه کنترل وزارت ارتباطات را در دست گرفت، به همراه فیلبر کمر به ادغام بزرگترین شرکت مخابراتی و یک شبکه تلویزیون ماهوارهای با نام Yes بستند. این ادغام برای شائول الوویچ، سهامدار عمده شرکت بسیار سودآور بود.
به گزارش پلیس، در ازای این اقدام، خبرنگاران وبسایت والا، متعلق به الوویچ، متعهد به پوشش خبری خوب از نتانیاهو شدند. از آن زمان به بعد، سایت والا خبرهای شرمآور در مورد وی را حذف کرد و عکسهای پر زرق و برق از همسر نتانیاهو و مقالاتی در مورد وی بدون ارزش خبری منتشر کرد.
فیلبر حالا شاهد پرونده است، همانطور که نیر حافظ، مشاور روابط عمومی که گفته میشود تقاضای نتانیاهو را به سردبیر سایت والا انتقال داده، شاهدی برای این پرونده است. آری هارو، رئیس ستاد کارکنان سابق نتانیاهو، مکالمات تلفنی نتانیاهو با ناشر روزنامه یدیعوت اخرونوت را ضبط کرد که بعدها به دست بازرسان پرونده افتاد.
با همه این مسائل، هنوز قرار نیست نتانیاهو، نجات یافته تمام و کمال سیاسی، جایی برود. این مسئله در دست دادستان کل است، کسی که خود نتانیاهو او را منصوب کرده بود تا در مورد سه پروندهای که پلیس در مورد وی تهیه کرده بود، تصمیم بگیرد. این تصمیم میتواند ماهها زمان ببرد.
قدرت سیاسی نتانیاهو
حتی باوجود رسواییها، او همچنان به لحاظ سیاسی در نقطه قدرت قرار دارد.
از یک منظر، جانشینان احتمالی وی در مقایسه با او بسیار کوچک هستند. احزاب چپ و میانه در تلاش برای به خدمت گرفتن ژنرالهای سابق که آخرین آنها بنی گانتز، یک فرمانده نظامی سابق کارکنان بوده است، هستند تا به میزان لازم خشونت در مورد امنیت ملی داشته باشد تا برابر مقاومت نتانیاهو در مورد مسائل تجاری وی ایستادگی کند.
نزدیک به یک دهه، نتانیاهو بهگونهای رهبری کرد که هیچکس از زمان داوید بنگوریون، اولین نخستوزیر صهیونیستها، نتوانسته بود در کلاس جهانی، به این رژیم شخصیت و قدرت دهد؛ او خودپنداری رژیم را برجسته کرد و مخالفان را همچون رقبای راستگرا به حاشیه راند
از طرف دیگر، به گفته ناهوم بارنئا، ستوننویس کهنهکار روزنامه یدیعوت اخرونوت، نتانیاهو همچنان از محبوبیت کافی در پایگاه سیاسی خود برخوردار است، اگر برای دادستانهای کشور بازدارنده نباشد، حداقل میتواند مانعی باشد؛ سرزمینی که هیچوقت محکومیت نخستوزیر را به خود ندیده است. بارنئا یادآور میشود زمانی که ایهود اولمرت، نخستوزیر سابق، مرکز تحقیقات برای جرائم قرار گرفت، آنچنان منفور بود که کسانی که علیه وی شهادت میدادند، با کمال میل سخن میگفتند.
بارنئا میگوید: حالا یک نخستوزیر قدرتمند بر سر کار است. او از طرف بسیاری از مردم حمایت میشود و تعداد بسیاری وی را بهعنوان حقیقت زندگی خود پذیرا هستند؛ آنچنان که خواستار سقوط وی نیستند.
نتانیاهو به لحاظ سیاسی بسیار چابک است
او دوران کاری دو سیاستمدار جوان راستگرای درون دولت خود را بهراحتی پایان داد. نفتالی بنت، وزیر آموزش و آیلت شاکد، ماه گذشته تهدید کردند که دولت نتانیاهو را به دلیل درگیریهای بیهدف با نوار غزه پایین میکشند و نتانیاهو دریک سخنرانی آتشین قدرتمند در تلویزیون هشدار داد که وضعیت امنیتی اسرائیل، به دلیل درگیریهای سیاسی بسیار ضعیف شده است. شبانه هر دو وزیر کنار گذاشته شدند و با این اتفاق به نتانیاهو و مباحثش قدرت دادند که همچنان محافظ بلامنازع صهیونیستها باقی بماند.
بارنئا میگوید: حالا یک نخستوزیر قدرتمند بر سر کار است. نتانیاهو از طرف بسیاری از مردم حمایت میشود و تعداد بسیاری وی را بهعنوان حقیقت زندگی خود پذیرا هستند؛ آنچنان که خواستار سقوط وی نیستند
بارنئا میگوید: حالا نتانیاهو تنها کسی به نظر میرسد که تاج سلطنت به سرش مینشیند.
شکستی که بعید است
بر همین اساس حتی اگر اتهامات وی ثابت و محکوم شود، دولت ائتلافی وی فروبپاشد یا خود او انتخاب کند که کنارهگیری کند، او همچنان تا زمان برگزاری انتخابات بهطور تقریبی یکسال آینده، در دفتر خود باقی میماند و حتی پس از آن هم شکست وی در انتخابات، کار بسیار دشواری خواهد بود.
بر همین اساس، بزرگترین هدیه نتانیاهو به خودش و موفقترین استراتژی سیاسی وی، شاید نشان دادن خود بهعنوان قربانی باشد. او از این شیوه برای رهبری حزب لیکود در سال 1993 استفاده کرد؛ در آن زمان او با اتهام مبتذل اثبات نشده در ارتباط با یک نوار ویدئویی از یک رابطه جنسی روبرو شده بود.
حتی اگر اتهامات نتانیاهو ثابت و محکوم شود، دولت ائتلافی وی فروبپاشد یا خود او انتخاب کند که کنارهگیری کند، او همچنان تا زمان برگزاری انتخابات بهطور تقریبی یکسال آینده، در دفتر خود باقی میماند
او از این پرونده برای دفاع از خود، وقتی که متهم به ترور اسحاق رابین در سال 1995 شد، استفاده کرد. شادور فیلمساز صهیونیست در اینباره میگوید: در زمان این پرونده اینطور تصور شد که به کل حزب راست حمله شده است.
صهیونیستها یک قربانی خوب را دوست دارند و پایگاه وی، این مسئله را درک کرده است و خشم نژادی و طبقاتی را در بین مردم پرورانده است و نتانیاهو هوشمندانه و بهطور دائم در طول سالیان، آن را تثبیت کرده است.
خیلی پیش از آنکه سفیدپوستان طبقه کارگر پشت ترامپ در آمریکا در آیند، رأیدهندگان ضد نخبگی بیرون از شهرهای بزرگ رژیم صهیونیستی، سیاستهای سخت نتانیاهو علیه فرایند پیمان صلح اسلو را تحسین میکردند و شعارهایی با این محتوی سر میدادند: بیبی برای یهودیان خوب است.
این سیاست یکبار دیگر در سال 2015 جواب داد و نتانیاهو برنده انتخابات دومین دوره شد. ایدهای که وی پشت آن به پیش میرفت این بود که به رأیدهندگان یهودی محافظهکار هشدار دهد که عربها به صورت گلهای به پای صندوقهای رأی میآیند.
سؤال اینجاست که آیا این سیاست حتی اگر نتانیاهو به اتهامات رشوه و کلاهبرداری متهم شود، یکبار دیگر جواب میدهد؛ در حالی که متهم کنندگان وی، مردان حزب راست وی هستند. قضاوت این پرونده از سوی دادستان کلی انجام میشود که دستنشانده خود او است و شواهد علیه او، کار رئیس پلیس سابقی است که راستگرا و منصوب شخص خود نتانیاهو است.
دیدگاه تان را بنویسید