اعتراضات خیابانی و دو کشته، حاصل اعلام پیروزی مجدد امانوئل مکرون در انتخابات فرانسه؛
الیزه و چالش گسست ساختاری
فرشاد گلزاری
این روزها که توجه تمام دنیا به تحولات اوکراین معطوف است، در فرانسه اتفاقهایی در حال وقوع است که میتوان آن را در نوع خود بینظیر دانست. واقعیت این است که اساساً فرانسه را باید در شمار کشورها و چهبسا تنها کشوری در دنیا دانست که از یک سو صرفاً با یک رویداد سیاسی - اجتماعی، جماعت عظیمی برای اعتراض به کف خیابانها میآیند و از دیگر سو، پلیس به شدیدترین نحو با آنها مقابله میکند. فردای همان روز مقاماتِ سیاسی هم مواضع خود را اتخاذ میکنند و اوضاع تاحدودی فروکش میکند ولی چند روز بعد همان افسران پلیس که زد و خورد را با پیشرفتهترین تجهیزات ترتیب داده بودند، مدعی میشوند که سندیکای پلیس پاریس مورد ظلم و تهدید قرار گرفته است! اینکه در جامعه فرانسه دقیقاً چه خبر است و آبستن چه وقایعی است، به نوعی بیانگر آن است که این کشور حالا (در جمهوری پنجم) به نوعی دچار منازعات داخلی اما از جنس اجتماعی شده است که به خروجی آن برچسب سیاسی میزنند. در سال گذشته میلادی (2021) حدود 100 تن از نظامیان فرانسه به رهبری 20 ژنرال بازنشسته در نامهای خطاب به امانوئل مکرون، رئیسجمهوری این کشور اعلام کردند که خطر جنگ داخلی و فروپاشی قریبالوقوع است. این نامه در بطن خود به این موضوع اشاره کرده بود که در فرانسه گسلهای اجتماعی و سیاسی به شدت در حال فعال شدن و حتی عمیقتر شدن هستند. آنها حتی اسلامگرایی و خیزش حاشیهنشینان علیه دولت و نیروهای امنیتی و پلیس را تهدید امنیت ملی اعلام کردند. اما فلورنس پارلی، وزیر دفاع فرانسه به سرعت این نامه را غیرمسئولانه خواند و خواستار برخورد ارتش با نویسندگان این نامه شد. در همان هنگام بسیاری از تحلیلگران در عرصه سیاست و امنیت ملی فرانسه، این نامه و برخورد سیاستمداران با نظامیان این کشور را نشانهای از تضعیف دموکراسی دانستند. آنها معتقد بودند که در وهله اول، ارتش حق دخالت در سیاست را ندارد و در وهله دوم برخورد تند مقامات پاریس با نظامیان را هم درست ندانستند و آن را محکوم کردند. این دوگانگی حالا به نوعی دیگر خود را نمایان کرده است؛ چراکه انتخابات ریاستجمهوری فرانسه برگزار شد و در دور دوم باز هم امانوئل مکرون، پیروزی قاطع را به دست آورد و تا 5 سال دیگر قرار است مستأجر کاخ الیزه باقی بماند. یکشنبه شب با اعلام پیروز نهایی دور دوم انتخابات، اوضاع یکباره دگرگون و یک شورش عظیم به پا شد. بر اساس آمارهای موجود، مکرون 58 درصد و مارین لوپن، رهبر حزب اجتماع ملی 42 درصد آرای اخذ شده را در دور دوم انتخابات ریاست جمهوری به خود اختصاص دادند. اعلام این آمارها باعث شد تا معترضان به نتایج انتخابات به خیابانهای پاریس بریزند و پلیس هم برای متفرق کردن آنها از گاز اشکآور استفاده کرد. رسانههای فرانسوی گزارش دادند که پلیس پاریس به یک خودرو که راننده آن از توقف و بازرسی آن سرباز زد، تیراندازی کرد که در پی آن دو نفر کشته و یک تن زخمی شدند. اخبار دیگری هم از زخمی و بازداشت شدن دهها نفر از معترضان در رسانهها دست به دست شده که نشان میدهد کار برای مکرون از همین حالا سخت شده است.
مکرون طی 5 سال آینده که میهمان الیزه استف در بحث ناتو و مشارکت با ایالات متحده در پروندههای منطقهای و همچنین حضور نظامی در آفریقا برای مبارزه با تروریسم هم با چالش روبروست؛ چراکه احزاب مخالف در داخل خواهان تجدیدنظر در سیاست خارجی کشورشان هستند
صفبندی داخلی علیه الیزه
بر اساس آمار وزارت کشور فرانسه، آرای سفید در دور دوم انتخابات ریاست جمهوری این کشور به ۲۸ درصد رسید که این میزان از سال ۱۹۶۹ میلادی تاکنون بیسابقه بوده است و به نوعی یک هشدار تلقی میشود
رئیسجمهور فرانسه پس از اعلام نتایج اولیه گفت که پنج سال آینده ریاست جمهوری ادامه دوره قبلی وی نخواهد بود و متعهد شد برنامههای انتخاباتی خود را که از آن به عنوان «پروژه بلندپروازانه» یاد کرد، برای کاهش شکافها و اختلافات سیاسی ناشی از انتخابات اخیر اجرایی و فرانسه را مستقلتر و اروپا را قدرتمندتر کند. این اظهارات مکرون نشان میدهد که او هم به خوبی میداند راه سختی طی 5 سال آتی در پیش دارد. یک آمار خیرهکننده نیز در این میان وجود دارد که میتواند مؤید شکاف داخلی این کشور باشد. بر اساس آمار وزارت کشور فرانسه، میزان آرای سفید در دور دوم انتخابات به ۲۸ درصد رسید که این میزان از سال ۱۹۶۹ میلادی تاکنون بیسابقه بوده است. از سوی دیگر نتایج نشان میدهد که حدود ۴۲ درصد از رأیدهندگان به نامزد راست افراطی یعنی مارین لوپن رای دادهاند و بر همین اساس برونو لو مر، وزیر دارایی فرانسه ضمن تایید ایجاد گسست در جامعه فرانسه اعلام کرد که نمیتوان کشور را در این وضعیت گسست رها کرد و باید به سرعت راه حلی برای آن یافت. این سخنان شاید برای مکرون خوشایند نباشد اما در این بین موضوع دیگری وجود دارد که باید آن را اولین چالشِ سختِ مکرون در داخل دانست. فرانسه در ماه ژوئن باید انتخابات پارلمانی خود را برگزار کند و این در حالیست که سال ۲۰۱۷ مکرون در مقابل یک اپوزیسیون تضعیف شده، به ویژه در میان چپها و راستهای سنتی، به پیروزی بزرگی دست یافت. اما حالا (در سال ۲۰۲۲ ) او با چالشهای دشواری از سوی احزاب سیاسی رو به رو است، به ویژه از سوی جریان چپ متعلق به جنبش ژان لوک ملانشون که در دور نخست انتخابات با آرایی قابلتوجه در رده سوم قرار گرفت. ملانشون پیشتر نبرد برای حضور جریان سیاسی چپ در پارلمان را آغاز کرده است. با این حال او میتواند از روند انتخابات ریاست جمهوری در مسیر کارزار انتخابات پارلمانی و همچنین چند دسته شدن گروههای مختلف سیاسی بهرهمند شود. از سوی دیگر باید توجه داشت که مکرون ریاست جمهوری را تا حدی به لطف آرای منفی که به دلیل نفرت و ترس از لوپن به او قرض داده شد به دست آورده است اما نکته اینجاست که دو جریان چپ و ناسیونالیست بجز دشمنی با رئیسجمهور کنونی و جنبش و تشکیلات او، اشتراکات کمی با یکدیگر دارند ولی در مجموع دو سوم مخالفان دولت مکرون آماده هستند تا به جنبشهای اعتراضی جدید با شعارها و مطالبات جدید تبدیل شوند. بر این اساس مساله اقتصاد، معیشت، مسلمانستیزی و اعتراض به ورود پناهجویان باعث میشود تا مکرون در یک تنگنای داخلی قرار بگیرد. در عرصه سیاست خارجی هم مکرون با اتحادیه اروپایی روبرو خواهد بود که نه تنها به دنبال هدف قرار دادن روسیه در پرونده اوکراین است، بلکه به هر ترتیب اگر به مسکو نزدیک شود از سوی اعضای اتحادیه اروپا و حتی آمریکاییها مورد انتقاد قرار میگیرد. در بحث ناتو و مشارکت با ایالات متحده در پروندههای منطقهای و همچنین حضور نظامی در آفریقا برای مبارزه با تروریسم هم مکرون با چالش روبروست؛ چراکه احزاب مخالف در داخل خواهان تجدیدنظر سیاست خارجی کشورشان هستند. این دقیقاً همان چالش گسست ساختاری است که رئیسجمهوری فرانسه را آزار خواهد داد.
دیدگاه تان را بنویسید