یک سال پس از انفجار بیروت:
لبنان بیشتر در باتلاق فساد فرو میرود!
در زمین صفر آخرالزمانی لبنان، بوی گند موشهای مرده هنوز در میان انبوه دانههای پوسیده برجا مانده از انفجار سیلوهای بیروت به مشام میرسد؛ انفجار فاجعه آمیزی که روح بیروت را در هم شکست.گاردین در گزارشی از بیروت نوشته است: محتویاتی که باید به یک ملت غذا میداد هنوز بر ویرانههای بندر اصلی بیروت ریخته شده است. یک سال پیش در این روزها، یکی از بزرگترین وقایع صنعتی کره زمین باعث یکی از بزرگترین انفجارها شد و شهری که در نقطه اوج قرار داشت، متلاشی کرد. ابر قارچمانند مواد شیمیایی که در ۴ اوت ۲۰۲۰ بر فراز پایتخت لبنان بالا رفت و لرزشی که موج آن خانهها و مغازهها را ویران کرد، با وحشت در سراسر جهان مشاهده شد. در میان هرج و مرج کشوری که اجازه داده بود این اتفاق برای مردم آن بیفتد، مطمئناً این لحظه، زمان تلافی و حسابکشی بود. با این حال، در آستانه اولین سالگرد فاجعه، لبنان همچنان فلج است. تحقیقات در مورد این انفجار ساده و سطحی بوده و عاملان آن مانند همیشه از پاسخگویی دور هستند. بدتر از آن، برای اکثر لبنانیها، کمکهای جهانی که در پی ویرانی وعده داده شد، همچنان توسط حاکمان این کشور نادیده گرفته شده و اکنون همه یک طرح نجات جهانی را برای نجات کشور ترجیح میدهند.
نیدال عثمان، از مقاطعه کاران ساختمانی در طرابلس میگوید: چه کسی فکر میکرد کاسه گدایی ما اینقدر بزرگ و اینقدر خالی باشد. جهان باید به ما بخندد. آنها میخواستند پول بدهند و در عوض ناامیدی دریافت کردند. در حالی که آنها میخندند، ما گریه میکنیم. در ازای ۱۱ میلیارد دلار کمک، فرانسه خواستار اصلاحات ساختاری در حکومت و شفافیت در همه سطوح هزینهها شده است. میلیاردها دلار دیگر از اروپا مشروط به ممیزی بانک مرکزی است. در سالی که بیروت آواربرداری میکرد، ارزش پول لبنان ۱۵ برابر کاهش یافت. تورم بیش از حد، غذاهای اصلی را از دسترس بسیاری از مردم خارج کرده است. داروهای حیاتی دیگر یافت نمیشوند- یک دختر چهار ساله بر اثر نیش عقرب جان خود را از دست داد زیرا داروی ضد سم موجود نبود.
انفجار، اختلال عملکرد مطلق دولتی را مشخص کرده است که در همه اهداف شکست خورده است. طبقه سیاسی آن هنوز قادر به تشکیل دولت نیست و هنوز بر سر تخصیص وزارتخانهها به عنوان ابزاری برای تقویت قوای خود نزاع میکند. به همین ترتیب، موسسات دولتی نیز تابع جناح بازی هستند. ذخایر بانک مرکزی این کشور در سایه الزامات اجباری کاهش یافته است، لبنانیها به سوریها و دیگر مردمان رها شده منطقه ملحق شدهاند تا با قایق به مدیترانه بروند و از شرایط خود فرار کنند. و هیچ راه حلی بجز طرح نجات گسترده بینالمللی وجود ندارد که به معنای نفی حکومتی است که ۳۰ سال پس از پایان جنگ داخلی حاکم بوده است.
همچنان که مردم بهای سقوط کشورشان را پرداخت میکنند، برخی به این دیدگاه روی آوردهاند که مبانی و پایههای مفهوم دولت در همه سطوح آن دارای اشکال و نقص بوده است. از امپراتوری عثمانی گرفته تا قیمومیت فرانسه، قیمومیت سوریه، خرابیهای جنگ داخلی و سپس سیستم رانتی که به دنبال توافقنامه طائف در سال ۱۹۹۱ و پایان درگیریهای داخلی منعقد شد، لبنان هیچگاه روی آرامش را ندیده است.
هفته گذشته، لبنان ثروتمندترین مرد این کشور یعنی نجیب میقاتی را که دو بار نخستوزیر و ساکن فقیرترین شهر آن یعنی طرابلس بوده است بار دیگر به عنوان نخستوزیر معرفی و وی را مأمور تشکیل دولت کرد. حالا این سوال مطرح میشود که آیا میقاتی با این شرایط می تواند لبنان را به سمت آرامش هدایت کند یا خیر؟
دیدگاه تان را بنویسید