نگاهی به نخستین نشست شورای عالی مصالحه ملی افغانستان
اما و اگرهای صلح و ابهام در انتقال قدرت
فرشاد گلزاری
نخستین نشست کمیته رهبری شورای عالی مصالحه ملی افغانستان روز گذشته (شنبه) در کاخ ریاستجمهوری این کشور (ارگ) برگزار شد. شرکتکنندگان در این نشست بر استفاده از ظرفیتهای داخلی برای دستیابی به صلح مانند صلاحیت واقعی شورای عالی مصالحه، وحدت ملی و همچنین عدم تکیه بر حمایت خارجیها تاکید کردند.
سخنگوی دفتر سیاسی طالبان در دوحه قطر اعلام کرده که مذاکرات بر سر دستورکارها و برنامهها آغاز خواهد شد؛ اما اتلاف این همه زمان، آن هم برای اینکه درنهایت بر سر دستورکارها مذاکرات انجام شود، نشان میدهد که راه زیادی تا اعلام سراسری مصالحه در افغانستان باقی است
نکته مهم که متاسفانه هیچکدام از رسانهها و حتی تحلیلگران به آن توجه نمیکنند این است که نشست مذکور به ریاست محمداشرف غنی، ریاست جمهوری افغانستان، و عبدالله عبدالله، رئیس شورای عالی مصالحه، بهصورت مشترک افتتاح شد. این اقدام از یک منظر به خوبی نشان میدهد بهرغم آنکه ریاست این شورا به عهده عبدالله عبدالله گذاشته شده است اما باز هم اشرف غنی نگران اوضاع و معادلات پشت پرده است. در وهله دوم حضور اشرف غنی (آن هم در جلسه نخست) را میتوان به فال نیک گرفت و گفت که اختلافات میان دو شخصیت بزرگ سیاسی افغانستان که یکی از آنها پشتون و دیگری از قومیت هزارهها به حساب میآید، تا حدودی برطرف شده است. قرار گرفتن غنی و عبدالله در یک قاب و حضور شخصیتهای جهادی و سیاسی افغانستان که برخی از آنها از حدود 40 سال پیش تاکنون در عرصههای میدانی و دیپلماتیکِ این کشور حضور داشتهاند نشانگر عزم جدی برای حل و فصل مشکلات به وجود آمده است.
توجه داشته باشید که شورای عالی مصالحه بعد از انتخابات ریاست جمهوری در سال ۲۰۱۹ به منظور رهبری روند صلح افغانستان ایجاد شد. این شورا متشکل از هیأت رهبری، شورای عالی مصالحه و هیأت مذاکره کننده است که چندی پیش برای مذاکره با طالبان وارد دوحه شدند. از منظر بسیاری از تحلیلگران و ناظران بینالمللی، این نشست به نوعی یک دستاورد سیاسی محسوب میشود. آنها معقدند که مذاکرات جمهوری اسلامی افغانستان و طالبان در دوحه نشان داد که روند رسیدن برای برگزاری چنین نشستی آسان نبوده و همچنان هم اختلافهایی در این میان وجود دارد. یکی از این اختلافها که طی هفتههای اخیر مطرح شده بود بحث تصویب «مذهب حنفی» به عنوان مذهب اصلی افغانستان در قانون اساسی این کشور بود که طالبان آنرا مطرح کرد و مورد انتقاد دولت افغانستان قرار گرفت. این مساله هنوز هم حل نشده است و عملاً میبینیم که هیچ اطلاعاتی از این موضوع منتشر نشده است.
بر این اساس باید توجه داشت که هدف طالبان از انتخاب این مذهب و درج آن در قانونِ مادرِ کشور افغانستان، به نوعی نشان میدهد که این جریان باز هم به دنبال یکجانبهگرایی و تمامیتخواهی در عرصه داخلی است؛ چراکه این جریان مبلغ این مذهب هستند و این به معنای آن است که کلِ افغانستان زیرنظر پشتونها قرار خواهد گرفت. این موضوع یکی از مسائلی است که میتواند به عنوان اختلاف باقی بماند اما در سوی دیگر میان اظهارات عبدالله هم به خوبی نشان دهنده این است که موضوعات دیگری هم در این میان وجود دارد که تا حدودی با درخواستهای طالبان تضاد دارد. او در جایی از سخنان خود در نشست شورای عالی مصالحه اعلام کرده است که بر اجماع داخلی، وحدت و همفکری متمرکز است و برقراری آتشبس را مهمترین خواست مردم این کشور عنوان و تاکید کرد اکثریت مطلق مردم افغانستان خواهان اجرایی شدن فوری آن هستند. تا به این جای کار همان بحثهای قدیمی که طی ماههای اخیر مطرح شده بود را نظارهگر هستیم که به ما میفهماند جنگ همچنان در افغانستان ادامه دارد. آنچه به نظر میرسد نشان دهنده ادامه اختلافها و تضاد دیدگاهها میان طالبان و دولت افغانستان است، برداشتِ عبدالله از مصالحه ملی خواهد بود. او اعلام کرده که صلح به معنی «بازگشت به گذشته نیست»! این اظهارات دقیقاً قطب مقابل تئوری طالبان یعنی «احیای امارت اسلامی» در افغانستان است و همین یک موضوع کوچک میتواند ما را نسبت به مصالحه ملی در افغانستان بدبین کند.
عبدالله اعلام کرده که صلح به معنی «بازگشت به گذشته نیست» و این اظهارات دقیقاً قطب مقابل تئوری طالبان یعنی «احیای امارت اسلامی» در افغانستان است و همین موضوع کوچک میتواند ما را نسبت به مصالحه ملی در افغانستان بدبین کند
باز هم سهمخواهی
یکی دیگر از کسانی که اظهاراتش در صحنه سیاسی افغانستان برای ما ایرانیها و به خصوص روسیه و آمریکا مهم بوده، حامد کرزی است. او رئیسجمهوری سابق افغانستان و از اعضای کمیته رهبری شورای عالی مصالحه ملی است که در نشست روز گذشته هم حضور داشته و همه او را به عنوان یکی از ریشسفیدان قوم پشتون میشناسند. اگرچه کرزی در سالهای ریاست جمهوری خود راهی جز همکاری با آمریکاییها که کشورش را اشغال کرده بودند نداشت، اما در ماههای آخر ریاست خود بر ارگ حاضر نشد توافق امنیتی کابل - واشنگتن که سندی برای ادامه حضور آمریکاییها بود را به امضا برساند و در نهایت اشرف غنی بود که مجبور به امضای این توافقنامه شد.
کرزی با تاکید بر لزوم اتحاد ملی در مورد مصالحه افغانستان باز هم از در انتقاد وارد شد؛ انتقادی نشان میدهد اختلاف میان جریانهای جهادی با سیاسیون همچنان وجود دارد. او اعلام کرد که باید از افرادی مانند «گلبدین حکمتیار» و «صلاحالدین ربانی» علت حضور نیافتن در نخستین نشست شورای عالی مصالحه سوال شود. این اظهارات باز هم ما را به سمت وجود اختلافها سوق میدهد. اما نفر بعدی که سخنانش باید مهم قلمداد شود، «عبدالرب رسول سیاف» از رهبران سابق جهادی افغانستان است.
او اعلام کرد که کار هیأت مذاکره کننده با پایان دادن به جنگ پایان مییابد و پس از آن «مسئولیت تشکیل نظام و حکومت بعدی، بر عهده کمیته رهبری شورای عالی مصالحه ملی است» که با طرف مقابل انجام خواهد شد. منظور سیاف از طرف مقابل همان «طالبان» است اما بحث اینجاست که طالبان قرارداد دوحه را با عنوان «امارت اسلامی افغانستان» با طرف آمریکایی به امضا رسانده است و همین موضوع باز هم به ما نشان میدهد که تشکیل یک دولت در افغانستان با اما و اگرهای زیادی روبرو است.
از منظری دیگر باید توجه داشته باشید که از مرداد و شهریور ماه سال جاری تاکنون، دیدار و بررسیها میان طالبان و هیئت مذاکره کننده افغانستان در دوحه ادامه دارد و اختلاف نظرها به حدی زیاد بوده که تا چهارشنبه هفته گذشته (12 آذرماه) هیچ خبری از گشایش حاصل نشد و روز چهارشنبه نهایتاً شاهد آن بودیم که دکتر محمد نعیم، سخنگوی دفتر سیاسی طالبان در دوحه قطر فقط اعلام کرد که اختلافها رفع شده و حالا مذاکرات بر سر دستورکارها و برنامهها آغاز خواهد شد! تلف شدن این مقدار از زمان، آنهم برای اینکه در نهایت بر سر دستورکارها مذاکرات انجام شود، به ما میگوید که راه زیادی تا اعلام سراسری مصالحه در افغانستان باقی است. حال آنکه اشخاصی مانند حکمتیار، رهبر حزب اسلامی حکمتیار، که هم متحد دیرین طالبان است و هم در بدنه دولت مشغول به فعالیت است، در این نشست حضور ندارد.
دیدگاه تان را بنویسید