بررسی پیامدهای آزادی سه تن از مهرههای شبکه حقانی در گزارش «توسعه ایرانی»
تشدید بحران یا استمرار مذاکره؟
فرشاد گلزاری
خبر کوتاه اما بسیار مهم بود: «انس حقانی» آزاد میشود! خبر را رسانههای افغانستان یا یکی از سیاسیون درجه دوم افغانستان مخابره نکرد بلکه محمد اشرف غنی، رئیسجمهوری افغانستان خبر را به صورت رسمی اعلام کرد. پس از اعلام خبر، طبیعتاً مردم و بسیاری از منتقدان دولت وحدت ملی افغانستان از این اقدام ارگ عصبانی شدند؛ اما ماجرا به همینجا ختم نشد، بلکه حقوقدانهای افغانستان و حتی پاکستان هم نسبت به این مساله واکنش نشان دادند. شاید مخاطبان بگویند که چرا با گذشت چند روز از خبر اعلام آزادی انس حقانی و دو تن از فرماندهان میدانی شبکه تروریستی حقانی، حالا این مساله توجه همگان را جلب کرده و باید آن را تحلیل کرد؟ پاسخ به این انتقاد یا سوال را باید در دو محور ارائه کرد؛ نخست اینکه چند روز پیش خبری مبنی بر عدم آزادی اعضای حقانی منتشر شد و قرار بود تبادل آنها با دو استاد دانشگاه آمریکایی به زمان دیگری موکول شود که این موضوع دقیقاً ابهامهایی در مورد دلیل تعویق و حتی انتشار خبر فریب برای هدایت افکار عمومی را به وجود میآورد. اما محور دوم که باعث میشود خبر آزادی این عناصر بیش از پیش مهم جلوه کند، پیامدهای میدانی و رد و بدل شدن کُدهای سیاسی است میان طالبان و ایالات متحده است.
قبل از هر چیز باید به چند پرسش پاسخ داده شود؛ ماهیت شبکه حقانی دقیقاً چیست و چه کار میکند؟ انس حقانی کیست و چرا آزاد شد؟ پیامدهای این آزادی چه خواهد بود؟
برخی فکر میکنند که حقانی و طالبان دو گروه مجزا از یکدیگر هستند، اما واقعیت این است که شبکه حقانی را باید بازوی پرقدرت عملیاتی طالبان در سراسر افغانستان و خصوصاً مناطق شرق و جنوب افغانستان و ولایاتی مانند پکتیا، پکتیکا و خوست دانست
شبکه حقانی یا طالبان؟
شبکه تروریستی حقانی توسط «جلالالدین حقانی» تاسیس شد. او در زمان تشکیل شورای مجاهدین و در زمان مبارزه با شوروی یکی از مهمترین چهرههایی بود که علیه کمونیسم و ارتش سرخ شوروی جنگید و سرانجام در دهه 70 شمسی پس از سقوط کابل توانست به کابینه مجاهدین راه پیدا کند و پست وزارت عدلیه را برعهده گرفت. جلالالدین حقانی به صورت انفرادی فعالیت جریان منتسب به خود را پیش برد تا اینکه در اواسط همان دهه 70 شمسی رسماً اعلام کرد که با طالبان «بیعت آشکار» کرده است. پس از اعلام بیعت و زمانی که طالبان بر افغانستان حکومت میکرد و پرچم «امارت اسلامی افغانستان» را برافراشته بود، جلالالدین حقانی به عنوان وزیر قبایل و سرحدات انتخاب شد. نکته مهم که در مورد شبکه حقانی باید مورد توجه قرار گیرد این است که شبکه حقانی علناً به عنوان بازوی عملیاتی طالبان مشغول به کار بوده و هست. به گونهای که پس از وفات ملاعمر، ملا اختر منصور به عنوان رهبر طالبان انتخاب شد که چندی بعد طی عملیات هوایی توسط آمریکاییها کشته شد و بعد از «ملا هبتالله آخندزاده» تاکنون رهبری طالبان را به عهده دارد و حقانی هم در بیعت با او دست به عملیاتهای گسترده زد تا جایی که سراجالدین حقانی (فرزند جلالالدین حقانی و بنیانگذار این شبکه) پس از فوت پدرش در سال 1397 رهبری این شبکه را به عهده دارد و در بیعت با طالبان به سر میبرد.
شاید فرض را بر این بگذاریم که آزاد شدن این اشخاص برای آمریکا ضرری نخواهد داشت، اما باید متوجه بود که رها شدن مغزهای متفکر شبکه حقانی اگرچه ممکن است مذاکرات را به جریان بیندازد، ولی تهدید میدانی جدی برای دولت افغانستان به همراه خواهد داشت
برخی فکر میکنند که حقانی و طالبان دو گروه مجزا از یکدیگر هستند اما واقعیت این است که شبکه حقانی را باید بازوی پر قدرت عملیاتی طالبان در سراسر افغانستان و خصوصاً مناطق شرق و جنوب افغانستان و ولایاتی مانند پکتیا، پکتیکا و خوست دانست. علاوه بر این مناطق، شبکه حقانی در وزیرستان شمالی و مناطق قبایلی پاکستان نفوذ دارد و بر اساس اعلام اداره امنیت عمومی افغانستان این تشکیلات تا حد زیادی از سوی واحد اطلاعات ارتش پاکستان (ISI) حمایت و خطدهی میشود؛ تا جایی که پس از حمله عناصر این گروه به سفارت آمریکا در کابل در سپتامبر 2011، ایالات متحده نه تنها پاکستان را به حمایت از این گروه متهم کرد بلکه شبکه حقانی را در سال 2012 در فهرست گروههای تروریستی قرار داد.
انس حقانی آزاد شد:
منتظر چه تحولی باشیم؟
«انس حقانی» کوچکترین فرزند جلالالدین حقانی (موسس شبکه حقانی) و برادر سراجالدین حقانی (رهبر فعلی شبکه حقانی) است که بر اساس اسناد در سال 1393 بازداشت شد. دادههایی که طالبان منتشر کرده، تا حدودی تایید میکند که انس حقانی در بحرین دستگیر شده که از او به عنوان «نفرِ دوم شبکه حقانی» نام میبرند؛ چراکه او علاوه بر فعال بودن در تصمیمگیریهای شبکه حقانی، برا جمعآوری کمکهای مالی به کشورهای زیادی (خصوصاً کشورهای منطقه و عربی) سفر کرده است و بر همین اساس گفته میشود که آمریکاییها با کمک یکی از کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس او را دستگیر کرده و به زندان امنیتی بگرام منتقل کردهاند. بر اساس اسناد موجود، در زمان دستگیری انس حقانی، حافظ عبدالرشید (یکی از فرماندهان نظامی و کلیدی شبکه حقانی) همراه او بوده است که البته گفته شده مالی خان (از فرماندهان سطح یک حقانی) هم بعداً به زندان بگرام انتقال داده شده است. اینکه او چرا دستگیر شده را باید از محل زندانی شدنش متوجه شد؛ چراکه بگرام زندان فوق امنیتی ایست که آمریکاییها آن را مدیریت میکنند و از سال 2001 تاکنون محل نگهداری بسیاری از عناصر کلیدی القاعده، طالبان و شبکه حقانی بوده است. به همین دلیل زمانی که نام بگرام میآید، توجه همه متوجه آمریکا میشود. از اینرو کاملاً مشخص است که بازداشت و رها کردن انس حقانی و دو عضو دیگر شبکه حقانی و تبادل آنها با کوین کینگ آمریکایی و تیموتی ویکز استرالیایی سناریویی است که نهادهای امنیتی و سیاسی واشنگتن آن را راهبری میکنند.
مذاکره یا تشدید اقدامات میدانی؟
همین چند مولفه به خوبی نشان میدهد که پس از به بنبست رسیدن مذاکرات صلح طالبان و آمریکا، زلمی خلیلزاد که هدایت تیم مذاکراتی ایالات متحده را به عهده دارد به دنبال آن است تا منافذی برای شروع مجدد مذاکرات باز کند که تبادل اعضاء حقانی با گروگانهای آمریکایی - استرالیایی یکی از پیش مقدمههایی است که میتواند موتور مذاکرات مجدد میان طرفین را روشن کند. نکته اصلی این است که متاسفانه تحلیلگران فکر میکنند نامِ «انس حقانی» تنها چند روزیست که در فضای تحولا مربوط به افغانستان نطرح شده است، در صورتی که این تحلیل کاملاً غلط است. زمانی که طالبان فهرست تیم مذاکرهکننده خود را (سال گذشته) قبل از شروع دور اول مذاکره با آمریکا منتشر کرد، نام انس حقانی در آن فهرست به چشم خورد، اما بعدها مشخص شد که در زندان بگرام است.
اصل مطلب این واقعه بسیار مهم همین است. آمریکاییها به دنبال آن بودند تا از انس حقانی به موقع و به جایش استفاده کنند؛ به این معنی که ساختار سیاسی و امنیتی ایالات متحده میدانستند که مذاکره با طالبان بالاخره در یکجا متوقف میشود و باید یک برگ برنده برای بازگرداندن طالبها به پای میز مذاکره در دست داشته باشند که آنهم مغز متفکر دومِ شبکه حقانی بود.
البته باید متوجه بود که علاوه بر انس حقانی و دو تن دیگر، قرار است حدود 60 تا 80 نفر از سایر اعضای طالبان به تدریج طی هفتههای آینده آزاد شوند. این همان نقطه مغفول است؛ اگر فرض را بر این بگذاریم که آزاد شدن این اشخاص برای آمریکا ضرری در پی نخواهد داشت؛ اما باید متوجه بود که رها شدن مغزهای متفکر شبکه حقانی اگرچه ممکن است مذاکرات را به جریان بیندازد، ولی تهدید میدانی جدی برای دولت افغانستان به همراه خواهد داشت. این همان چیزی است که آمریکاییها در وضعیت کنونی خواهان آن هستند!
دیدگاه تان را بنویسید