سمبل اخلاقگرایی در اروپا طعمه پوپولیسم میشود
سوئد؛ آخرین مقصد قطار راستگرایان افراطی
موج مهاجرت سال ۲۰۱۵ دو کشور آلمان و سوئد را به شدت تحت تاثیر قرار داد. بیش از یک میلیون پناهنده به آلمان مهاجرت کردند و در مقابل ۱۶۳.۰۰۰ نفر نیز راهی سوئد شدند. باید توجه داشت که کل جمعیت سوئد ۱۰.۱ میلیون نفر است و بنابراین این حجم مهاجر در سوئد به راحتی به چشم خواهد آمد سوئدیها در حالی یکشنبه آینده در انتخابات پارلمان شرکت میکنند که فضای سیاسی این کشور چند پاره شده است و سوئدیهای سفیدپوست بسیار خشمگین هستند. بنابراین نتیجه انتخابات بسیار غیرقابل پیشبینی است زیرا حزب «دموکراتهای سوئدی» با شعارهای ضدمهاجرتی و ضداروپایی محبوبیت بالایی به دست آورده است. پیشبینی میشود این بار یک پنجم کل آرا را به دست آورد
حمیدرضا پیشبهار، مترجم
در مرکز تجمع رینکبی، یکی از مناطق شمالی استکهلم که مملو از مهاجران خارجی است، صدها نفر دور هم جمع شدند و در مورد انتخابات پیش روی سوئد سخنرانی و اظهارنظر کردند.
بحث داغ این گردهمایی متوجه ماهیت دموکراسی سوئدی و اهمیت رایدهی در انتخابات بود و در مجموع بحثی روشنفکرانه و گرم شکل گرفت. اما این مباحث برای بعضی از شرکتکنندگان کسلکننده بود. برای مثال احمد علی، یک مهاجر سومالیایی معتقد است که شرکتکنندگان بیشتر به حواشی میپردازند و موضوع اصلی را فراموش کردهاند.
وی میگوید: «این انتخابات اهمیت بسیار بالایی دارد، تفکرات افراطی در کشور افزایش یافته است و آنها تاثیرگذاری بیشتری دارند. آنها برنامه سیاسی مشخصی ندارند و تنها از مهاجران متنفرند. این بیگانههراسی سرتاسر اروپا را فراگرفته است»
سوئدیها در حالی روز یکشنبه آینده در انتخابات پارلمان شرکت میکنند که فضای سیاسی این کشور چند پاره شده است و سوئدیهای سفیدپوست بسیار خشمگین هستند. بنابراین نتیجه انتخابات بسیار غیرقابل پیشبینی است زیرا حزب «دموکراتهای سوئدی» با شعارهای ضدمهاجرتی و ضداروپایی محبوبیت بالایی به دست آورده است و به عنوان حزبی ملیگرا و پوپولیست به استقبال انتخابات میرود و پیشبینی میشود این بار یک پنجم کل آرا را بدست آورد.
کاهین احمد 48 ساله که یکی از نامزدهای انتخاباتی است معتقد است: «این انتخابات برای ما بسیار مهم است؛ اما هیچکدام از احزاب سوئد مهاجران و یا سیاهپوستان را در بالای لیست خود قرار نمیدهند و بنابراین حتی در مناطقی مانند رینکبی هم این گروه رای بالایی کسب نخواهند کرد. یک حزب نژادپرست در حال ظهور است و ما باید آنها را متوقف کنیم»
همانطور که دانشمند علوم سیاسی، لارس تراگراد سالها پیش گفته بود، سوئد «سمبل اخلاقمداری» در اروپا است و به طور سنتی از ورود مهاجران استقبال کرده است. این با افزایش تاثیر جهانیشدن، مهاجرت شرایط تغییر کرده است و مردم سوئد نگران هویت ملی و فرهنگی خود هستند. در اینجا هم مانند فرانسه و آلمان احزاب افراطی قدرت گرفتهاند و احزاب راستگرا و حتی چپگرا خود در حال حمایت از اکثریتی هستند که بر این کشور سلطه دارند.
کارل بیلدت، وزیر امور خارجه سابق سوئد که عضو حزب راستگرا اما میانهرو سوئد است در این باره میگوید: «سوئد نیز در حال پیوستن به باقی اروپا است و افسانه مدل سوئدی در حال فروپاشی است»
شواهد این فروپاشی در ماههای اخیر مشاهده شده است. در یکی از آخرین گردهماییهای انتخاباتی در میدان Sergels استکهلم، مارتین وستموند، کاندیدای حزب دموکرات در طی سخنرانی انتخاباتی خود گفت: «ما موج جدید هستیم و این انتخابات انقلاب ما خواهد بود». وی معتقد است که حزب سوسیال دموکرات سوئد، که سالها است بر این کشور سیطره دارد و البته مخترع دولت رفاه معروف سوئدی است در این انتخابات شکست خواهد خورد: «شاید این بار نتوانیم بیشترین آرا را بدست آوریم اما در نهایت به بزرگترین حزب
تبدیل میشویم».
وی در ادامه اذعان داشت که برخلاف پیشبینیهای انتخاباتی آنها رای بالایی به دست خواهند آورد زیرا طرفداران آنها در نظرسنجیهای انتخاباتی علاقه خود به حزب دموکرات را پنهان میکنند.
پوپولیسم سیاسی باعث شده است که گفتمان سیاسی این کشور به سمت راست متمایل شود و این موضوع حتی سوئدیهای خونسرد را نیز تحریک کرده و آتش بحثهای سیاسی را داغتر کرده است. حمایت سیاسی از حزب سوسیال دموکرات سوئد بسیار پراکنده شده است و به نظر میرسد که این حزب ضعیفترین عملکرد تاریخی خود را در انتخابات پیشرو شاهد باشد.
در عمل آرای این حزب در حال تقسیم بین احزاب افراطی چپگرا و حزب سبز سوئد است و این رویه پس از آتشسوزی جنگلهای سوئد در تابستان اخیر افزایش یافته است. علاوه بر این بخش قابل ملاحظهای از طبقه متوسط و کارگر سوئد به حزب دست راستی «دموکراتهای سوئدی» متمایل شدهاند و سوئدیهای میانهرو نیز به سمت راست متمایل شدهاند.
موج مهاجرت سال 2015 دو کشور آلمان و سوئد را به شدت تحت تاثیر قرار داد. بیش از یک میلیون پناهنده به آلمان مهاجرت کردند و در مقابل 163.000 نفر نیز راهی سوئد شدند. باید توجه داشت که کل جمعیت سوئد 10.1 میلیون نفر است و بنابراین این حجم مهاجر در سوئد به راحتی به چشم خواهد آمد. البته سوئدیها کمتر از آلمانها نگران این وضع هستند اما در نهایت تاثیرگذاری سیاسی این موضوع بسیار شبیه به هم است: موج جدید راست افراطی، احزاب ملیگرا و ضدمهاجرت، مانند حزب دموکراتهای سوئدی- شرایط سیاسی این کشور را سر و ته
خواهد کرد.
پروفسور تراگارد معتقد است که نخبگان سیاسی فراموش کردهاند که مردم هنوز در قالب دموکراسیهای ملی زندگی میکنند و نه در محیطی بینالمللی.
سوئد نیز مانند آلمان در چند سال گذشته سریعا کنترل مرزی خود را افزایش داد و تعداد مهاجران خارجی امسال به 23.000 نفر کاهش پیدا کرد. البته آسیب سیاسی به پیکره سوئد وارد شده است و در حالی که سوئد وضعیت اقتصادی مطلوبی دارد و نرخ بیکاری بسیار پایین است، اما حزب دموکرات سوئد معتقد است که دولت باید به جای استقبال از مهاجرین این منابع مالی کشور را صرف بازسازی دولت رفاهی کند که خود درگیر مسائلی همچون افزایش میانگین سن سوئدیها، افزایش خشونتهای خیابانی و چالش قبول مهاجرین است.
در هفت سال گذشته مسئله یکسانسازی مهاجرین و آمادهسازی آنها برای ورود به بازار کار تبدیل به یکی از دغدغههای اتحادیههای کارگری در سوئد شده است و چالشهای موجود در زمینه زبان و فرهنگ سوئدی اهمیت بیشتری پیدا کرده است زیرا به نظر میرسد که این کشور غریبهها را بهتر از همه تحویل میگیرد.
جوناس هینفورس، استاد علوم سیاسی در دانشگاه گوتنبرگ معتقد است: «این انتخابات بسیار مهم است و به نظر میرسد که نتیجه آن غیرقابل پیشبینی است. بحث رفاه، سلامت و مالیات مانند گذشته موضوعات انتخاباتی بنیادین هستند اما بحث مهاجرت و جرم و جنایت به طور به سابقهای اهمیت یافته است و حزب دموکرات سوئد این موضوعات را مطرح کرده و پیشنهاد داده است که پلیس بیشتری استخدام شود و کنترل مرزی افزایش یابد»
افزایش محبوبیت سیاسی حزب دموکراتهای سوئدی، واقعیت افول محبوبیت حزب سوسیال دموکرات را تحت شعاع قرار داده است. این حزب نماینده سوسیال دموکراسی در سرتاسر اروپا است و از سال 1917 تا به امروز همواره در انتخابات سوئد بیشترین رای را کسب کرده است. این حزب در سال 1968 حدود 50 درصد آرا را بدست آورد و این آمار در انتخابات سال 1994، 45 درصد بود. اما در سالهای اخیر این حزب تنها 25 درصد کرسیهای پارلمان را در اختیار داشته است و این موضوع برای دیگر احزاب سوسیالیت و چپگرا در سرتاسر اروپا هم صدق میکند.
در صورتی که حزب دموکراتهای سوئد بتواند در انتخابات پیشرو 20 درصد آرا را بدست آورد، هیچکدام از بلوکهای راست و چپ نمیتواند بدون ائتلاف با آنها دولت مطلوب خود را تشکیل دهد. دیگر احزاب سیاسی کشور اعلام کردهاند که به هیچوجه با این حزب ائتلاف نخواهد کرد اما به نظر میرسد که این موضوع در روزهای آینده جدیتر دنبال شود و اعتدالگرایان سوئدی همین حالا هم از این اظهارات
متضرر شدهاند.
موج جدید حزب دموکراتها سوئدی همه را متعجب کرده است. این حزب که مورد حمایت فاشیستها و نئونازیهای سوئدی است تحت رهبری جیمی آکسون جوان، متحول شده است. آنها فعالان افراطی را از حزب اخراج کردند و حتی برای معتدل نشان دادن خود لوگو حزب را تغییر دادند و به جای مشعلی سوزان، یک شقایق آبی نعمان را به عنوان لوگو حزب انتخاب کردند. این گل در سوئد بسیار پرطرفدار است و به عنوان قاصد بهار
شناخته میشود.
به نظر میرسد که این استراتژی جواب داده است و این حزب در طول زمان محبوبتر شد. آنها در سال 2010 تنها 4 درصد کرسیهای مجلس را کسب کردند اما در ادامه در انتخابات سال 2014 سهم آنها از پارلمان به 12.9 درصد رسید. آنها میتوانند در انتخابات پیشرو به دومین حزب بزرگ سوئد تبدیل شوند و این موضوع شرایط سیاسی سوئد را پیچیده خواهد کرد.
اعضای این حزب شعار سنتی خود، «سوئد را سوئدی نگه دارید» را به کلی رها نکردند و تنها صورت آن را تغییر دادند: «امنیت و سنت». آنها در حال تبلیغ نوستالژی سوئد افسانهای دهه 50 میلادی هستند، کشور امن، ثروتمند و البته سفیدپوست.
آنها قول دادهاند سنت مدنی دولت رفاه را حفظ خواهند کرد و مفهوم «Folkhemmet» به معنای «خانه مردم» را احیا خواهند کرد. براساس این ایده ملت سوئد اعضای یک خانواده هستند و در این خانواده همگی به یکدیگر کمک میکنند و در پیشرفت کشور مشارکت میکنند. این مفهوم سیاسی توسط حزب سوسیال دموکرات اختراع شده بود اما به نظر میرسد که موضوع مهاجرت، اسلامهراسی و افزایش خشونتهای خیابانی آن را تحت شعاع قرار داده است.
این حزب به مانند تمامی احزاب پوپولیست اروپا از موج مهاجرت سال 2015، افزایش خشونتهای خیابانی در حاشیه شهرهای بزرگ و شورشهای پراکنده به عنوان نیرومحرکه خود استفاده کرد.
وستموند که کاندیدای حزب دموکرات سوئد در منطقه استکهلم است اعلام کرده که در گذشته تجربه زندگی اجتماعی با مهاجران را داشته است و این مسئله برای آنها تلخ و گزنده است. او در جوانی عضو حزب اعتدالگرایان بوده است. این حزب در میانه طیف سیاسی سوئد قرار گرفته اما بنیانهای راستگرایی دارد.
وستموند در مورد آن زمان میگوید: «این حزب برای من بیش از حد لیبرال بود». او که در حومه سوئد بزرگ شده است میگوید: «در زمان مدرسه نیمی از همکلاسیهایم مهاجر بودند، بنابراین من از زمان کودکی شاهد مشکلات بودم و دیدم که دیگر احزاب کشور واقعیتها را بیان نمیکنند و دروغ میگویند»
در نهایت به نظر میرسد که حزب سوسیال دموکرات سوئد و در مجموع «بلوک چپهای میانهرو» پیروز انتخابات پیشرو باشند و در نتیجه حزب دموکراتهای سوئدی نتواند این بار هم در دولت عضو داشته باشد؛ اما دیگر احزاب سوئد قطعا در میان یک دوراهی بزرگ قرار خواهند گرفت: یا مانند فنلاند و دانمارک و نروژ با احزاب افراطی راستگرا معامله کرده و با آنها شریک شوند یا اینکه آنها را ایزوله کرده و بار دیگر
نادیده بگیرند.
دیدگاه تان را بنویسید