کشورهای عرب به دنبال سهمخواهی در افغانستان و دلربایی از آمریکا هستند
رقابت بر سر کابل
سال گذشته تعدادی از مقامهای بازنشسته آمریکایی شروع به رفت و آمد به دوحه برای گفتگوهای غیر رسمی کردند. تلاش های آنان ماه گذشته به ثمر نشست و فرستاده ارشد آمریکا در جنوب آسیا موفق شد اعضای طالبان را در دوحه ملاقات کند، دیداری که در سالهای گذشته بیسابقه بود وقتی کشورهای حاشیه خلیج فارس نمیتوانند حتی مشکلات خود را حل و فصل کنند، چگونه میتوانند به خاتمه یک جنگ ۱۷ ساله کمک کنند؟
سجاد موسوی راضی، روزنامهنگار
جنگ آمریکا در افغانستان ماه آینده شاهد یک نقطه عطف تاریخی و البته سورئال خواهد بود. ارتش آمریکا سربازانی را که در زمان حملات 11 سپتامبر، که منجر به حمله به افغانستان شد، هنوز به دنیا نیامده بودند را به خدمت فرا خواهد خواند.
برای بیشتر آمریکایی ها این حادثه کاملا فراموش شده است. اما متحدان نزدیک آمریکا در خاورمیانه موضوع را از یاد نبردهاند و به تازگی و به شکلی ناگهانی علاقه زیادی به آن پیدا کردهاند.
کشورهای پادشاهی واقع در حاشیه خلیج فارس شروع به اعزام نیروهای بیشتر به افغانستان کردهاند و در تلاشند تا در رقابت با سایرین نقشی در گفتگوهای صلح این کشور برای خود دست و پا کنند. اما مشارکت آنها در این میان بیش از آنکه مربوط به آینده افغانستان باشد، گویای ستیزجویی و مناقشات درونی این کشورهاست.
پیش از اجلاس تابستانی سازمان پیمان آتلانتیک شمالی (NATO) در بروکسل، کشورهای قطر و امارات متحده عربی پیشنهاد داده بودند که نیروهای خود را برای آموزش ارتش افغانستان به این کشور گسیل کنند.
امارات متحده که هم اکنون 200 تن نیرو در افغانستان دارد، خواهان افزایش این تعداد به میزان یک سوم شده است. اما هنوز میزان مشارکت قطر نامشخص است. این اعداد ناچیز هستند چرا که افزایش نیروهای اماراتی در افغانستان، تعداد نیروهای آموزشی به سرکردگی ناتو در این کشور را تنها 0.4 درصد بالا میبرد.
با وجود این، حتی اگر این اقدام نمادین باشد، احتمالا برای رئیس جمهوری معاملهگر و دمدمی مزاج آمریکا معنادار است.
کشورهای حاشیه خلیج فارس از ماه ژوئن سال گذشته تا کنون با یکدیگر برای بدست آوردن توجه دونالد ترامپ رقابت میکنند. ژوئن سال گذشته زمانی بود که سه کشور عربستان، بحرین و امارات متحده، کشور قطر را به دلیل اتخاذ مواضع مخالف، تحریم کردند.
در ابتدا ترامپ از تحریمها حمایت کرد، اما اندکی بعد برخی از اقدامهای اشتباه عربستان همانند بازداشت نخست وزیر لبنان، موجب نگرانی آمریکاییها شد. اکنون دولت آمریکا در این رابطه موضعی خنثی اتخاذ کرده است.
هم اکنون تمامی این چهار کشور عربی حاشیه خلیج فارس در تلاشند که با امضای قراردادهای بزرگ تسلیحاتی با آمریکا و نیز هزینه میلیون دلاری روی لابیگران واشنگتن، خود را برای دولت آمریکا شیرین کنند. در این میان افغانستان به تازهترین صحنه رقابت آنان تبدیل شده است.
گروه تروریستی طالبان پس از سالها گفتگو و مذاکره، در سال 2013 میلادی موفق به تاسیس دفتر دیپلماتیک در دوحه شد. آغاز کار این دفتر بسیار ناشیانه و بینظم بود. این گروه متعهد شد که پرچم سفید خود را به اهتزاز در نیاورد و نیز خود را امارات اسلامی افغانستان ننامد. امارات اسلامی افغانستان نامی بود که این گروه در زمان سلطه به افغانستان برای خود برگزیده بود.
طالبان هر دوی این خواستهها را برآورده کرد اما تنها چند روز پس از آغاز به کار، این دفتر دیپلماتیک تعطیل شد. رقبای قطر حضور طالبان در دوحه را بهانهای برای تحریم این کشور کردند.
یوسف العطیبه، سفیر امارات متحده در واشنگتن، اعلام کرده بود که وجود این دفتر در قطر نشان می دهد که چگونه قطر از گروههای تندرو حمایت میکند، آنها را از نظر مالی پشتیبانی کرده و قدرتمند میسازد.
اما چند سال پیشتر از این اقدام قطر، اماراتیها برای میزبانی از دفتر طالبان پیش قدم شده بودند. با وجود آغاز به کار چالش برانگیزش، این دفتر به دستاویزی برای مذاکره تبدیل شد. سال گذشته تعدادی از مقامهای بازنشسته آمریکایی شروع به رفت و آمد به دوحه برای گفتوگوهای غیر رسمی کردند. تلاشهای آنان ماه گذشته به ثمر نشست و فرستاده ارشد آمریکا در جنوب آسیا موفق شد اعضای طالبان را در دوحه ملاقات کند، دیداری که در سالهای گذشته بیسابقه بود.
عربستان نیز تاریخچه خود را با طالبان دارد. این کشور در دهه 1980 میلادی به مسلح شدن گروه مجاهدین افغانستان کمک کرد و عربستان یکی از کشورهایی بود که حکمرانی طالبان را در افغانستان به رسمیت شناخت. در ماههای گذشته مقامهای عربستانی تلاش کردهاند که هم این گروه را به رسمیت نشناسند و هم اینکه اعتماد طالبان را جلب کنند.
امام جماعت مسجد جامع مکه مناقشه افغانستان را یک فتنه اعلام کرد. چند هفته بعد سازمان همکاریهای اسلامی که در عربستان واقع شده است، کنفرانس صلحی را با حضور روحانیونی از چندین کشور برگزار کرد. در همین زمان، مقامهای عربستان به سراغ گروههای جدا شده از طالبان رفتند.
باید گفت که طالبان از سال 2013 به بعد و پس از مرگ رهبر خود، بیش از پیش از هم پاشیده است.
جای تعجب نیست که قطریها تلاشهای آمریکا را عاملی برای گمراه کردن توجهات میدانند. یک مقام این کشور اعلام کرد که دفتر دوحه همچنان تنها بستر موجود برای گفتگوهاست.
دولت افغانستان بیش از پیش علاقمند به ادامه گفتگو است. افغانها نگران گفتگوی مستقیم آمریکا با دشمنشان هستند و امیدوارند که مذاکرات به سرکردگی عربستان منجر به گرفتن جایگاهی برای آنها در سر میز مذاکره شود.
حنیف عطمر، مشاور امنیت ملی افغانستان، در ماه مارس 2018 میلادی اظهار کرد که عربستان بهترین مکان برای برگزاری فرآیند صلح است. اما دیپلماتهای آمریکایی با این نظر مخالفند و معتقدند: وقتی کشورهای حاشیه خلیج فارس نمیتوانند حتی مشکلات خود را حل و فصل کنند، چگونه میتوانند به خاتمه یک جنگ 17 ساله کمک کنند؟
دیدگاه تان را بنویسید