درس بزرگی که باشگاههای خصوصی به فوتبال دادند
سیلی به فوتبال دولتی
پرسپولیس با برانکو ایوانکوویچ برای دو فصل دیگر قرارداد داشت اما این مربی به سادگی توانست به پیشنهاد باشگاه عربستانی پاسخ مثبت بدهد و قراردادش را با پرسپولیس فسخ کند. این موضوع کم و بیش برای بشار رسن، مهدی ترابی، علیرضا بیرانوند و ... نیز مطرح است. چراکه همه آنها میتوانند با دریافت پیشنهادهای خارجی، به سادگی قید قرارداد با سرخپوشان را بزنند و آزادانه تیم بعدیشان را انتخاب کنند. این اتفاق بیشتر از هر چیز، نوع قرارداد بستن در باشگاههای دولتی را آشکار میکند. باشگاههایی که به سادگی به افراد مختلف اجازه جدایی میدهند و مدیرانشان توانایی بستن قراردادهای قرص و محکم را ندارند. طبیعتا چنین باشگاههایی انتظار دارند که دیگران نیز چنین برخوردی داشته باشند اما باشگاههای خصوصی، به سادگی با این اتفاق کنار نمیآیند. آنچه در پروسه مذاکره با یحیی گلمحمدی برای پرسپولیس اتفاق افتاد، درس بزرگ فوتبال خصوصی به فوتبال دولتی بود. یک سیلی تمام عیار به صورت فوتبال دولتی که اهمیت خصوصی شدن را به همه تیمها نشان داد. شاید اگر پدیده مشهد نیز یک باشگاه دولتی به شمار میرفت، چارهای نداشت به جز اینکه زیر فشار نهادهای مختلف، با جدایی سرمربیاش موافقت کند و قید قرارداد با یحیی گلمحمدی را بزند اما این تیم سفت و سخت پای این قرارداد ایستاد و به مربیاش اجازه جدایی نداد. در روزهای گذشته شنیده میشد که بندی در قرارداد یحیی، به او اجازه خواهد داد که در صورت دریافت پیشنهاد از پرسپولیس، باشگاه مشهدی را ترک کند اما در حقیقت، چنین بندی وجود نداشت و یحیی حتی با وجود علاقه برای حضور در پرسپولیس، از تیمش جدا نشد. در ماههای گذشته، این دومین اتفاقی است که اهمیت فوتبال خصوصی را به اثبات میرساند. در جریان دیدار فینال جام حذفی بین پرسپولیس و داماش، طرفداران تیم رشتی جایگاهی در استادیوم پیدا نکردند و این اتفاق، سبب شد که مالکان این باشگاه اجازه برگزاری بازی را ندهند. بدون شک اگر آنها یک تیم دولتی بودند و از جای دیگری دستور میگرفتند، بازی به سادگی برگزار میشد و ادامه پیدا میکرد اما داماش پای حرفش ایستاد و از این تصمیم کوتاه نیامد. حالا پس از مدتی، نوبت به پدیده رسید که ثابت کند استانداردهای فوتبال خصوصی متفاوت هستند و آنجا دل مدیران برای باشگاه میسوزد و قراردادها «روی هوا» بسته نمیشوند. شاید داماش و پدیده، بسیاری از باشگاهها را برای خصوصی شدن ترغیب کرده باشند اما حقیقت آن است که هنوز سازوکارهای کافی برای خصوصیسازی در فوتبال ایران وجود ندارد. حتی تیمی مثل پدیده نیز هنوز به مرحله درآمدزایی نرسیده و با مشکلات مالی زیادی دست و پنجه نرم میکند. شاید اگر حق و حقوق قانونی تیمها با وضع قوانین جدید به خودشان تعلق بگیرد و روند درآمدزایی دیگر مسدود نباشد، تک تک تیمهای حاضر در لیگ برتر از مالکیت دولتی جدا شوند و در اختیار بخش خصوصی قرار بگیرند. تصور چنین آیندهای، اصلا دور از ذهن نیست. به ویژه حالا که داماش و پدیده، راه را به خوبی به همه تیمها نشان دادهاند و مهمترین مزیتهای خصوصی بودن را آشکار کردهاند.
دیدگاه تان را بنویسید