تاج در مسیر همیشگی فرار رو به جلو
نوش جان!
آریا طاری
شاید برای افرادی که تا امروز مصاحبههای کمی از مهدی تاج دیده بودند، گفتوگوی اخیر او بسیار عجیب بوده است. به نظر میرسد این گفتوگو به خصوص برای افراد غیرفوتبالی، حیرتآور بوده اما همه آنهایی که در این سالها مهدی تاج و عملکردش را میشناسند، تعجبی از این مکالمهها نداشتند. فرار رو به جلو اساسا شیوه محبوب مدیریت این چهره در فدراسیون فوتبال است. مردی که زمین و زمان را به هم میدوزد تا ثابت کند که تصمیمهایش درست بودهاند و در این راه از کنایه زدن به همه آدمها نیز هراسی ندارد. این کنایهها، نوش جان همه آنهایی که در بازگرداندن مهدی تاج به فوتبال سهمی داشتهاند.
فوتبال ایران دیگر نمیداند که باید با مهدی تاج چه کاری انجام بدهد. او از سوی عدهای به فوتبال بازگردانده شد تا شاید اشتباههای قبلی را جبران کند. به قول مجتبی جباری، مهدی تاج آمد تا خطاهای مهدی تاج را اصلاح کند اما نهتنها این اتفاق نیفتاد، بلکه خطاهای دیگری هم از راه رسید. حالا با مدیری طرف هستیم که از پاسخ شفاف در مورد پرونده ویلموتس نیز طفره میرود و اساسا دیگر به هیچکس پاسخگو نیست.
در شرایط عادی تمام امضاکنندگان آن پرونده ننگین باید برای سالها از هر نوع فعالیت فوتبالی محروم میشدند اما همان افراد حالا در ساختار فوتبال ایران حضور دارند و برای تیم ملی تصمیم میگیرند. بعضیها به سراغ تاج رفتند تا کیروش سرمربی تیم ملی شود و ایران از تحقیر در امان بماند اما همین تیم عملا در قطر تحقیر شد، سنگینترین شکست تاریخش در جام جهانی را تجربه کرد و روبهروی آمریکا هم بازنده شد تا مناسبت تاریخی هشتم آذر را از دست بدهد. با این حال همین رئیس فدراسیون که تنها ماموریتش را هم درست انجام نداده، به دوربین زل میزند و میگوید:«اگر عربستان آرژانتین را برده، ما هم ولز را شکست دادهایم!»
مهدی تاج در میان هیاهوی بسیار زیاد رئیس فدراسیون فوتبال ایران شد اما امروز افراد زیادی باید در خصوص این انتخاب جوابگو باشند. کاپیتان تیم ملی که برای یک رای از یونان به تهران پرواز کرد و سپس بلافاصله سوار هواپیما شد تا به یونان برگردد، باید پاسخگوی این اتفاق باشد.
بازیکنانی مثل مهدی طارمی و کریم انصاریفرد که مدام در حمایت از تاج استوری میگذاشتند و عملا به عروسکهای زشت خیمهشببازی او تبدیل شده بودند، باید زبان باز کنند و جواب بدهند. اساسا هر کسی که در زمینه بازگشت تاج قدمی برداشته، فوتبال ایران را در قهقرا فرو برده و این منجلاب به زودی نیز به پایان نخواهد رسید. تاج حالا دیگر خودش را بینیاز از رسانه میداند و از دهن کجی به رسانه نیز طفره نمیرود.
او به خوبی میداند که فیفا چقدر روی جایگاه ریاست فدراسیون در ایران حساس است. با این حال تاج نباید فراموش کند که رئیس پیشین فدراسیون فوتبال چطور ظرف چند روز برکنار شد و فیفا حتی فرصت سوال پرسیدن در این خصوص را به دست نیاورد! عزیزی خادم با وجود رسیدن به نتایج درخشان در تیم ملی ایران، از فدراسیون رفت. طبیعتا جدایی مهدی تاج بعد از آبروریزی در جام جهانی، آنقدرها هم سخت نخواهد بود. با این وجود مساله هرگز به تنهایی مهدی تاج نبوده است.
مشکل فوتبال ایران را نباید به یک نفر محدود دانست. مشکل فوتبال ایران همه مدیرانی با این شکل و قواره بد از مدیریت هستند. مدیرانی که تعامل را فقط تا لحظه انتخابشان میخواهند و بعد از آن به سادگی به همه چیز پشت میکنند. جالب اینکه مجری تلویزیون نیز دست به سینه روبهروی تاج مینشیند و لب از لب باز نمیکند و بعدها در تحلیل این رفتار به سراغ یک شعر کلیشهای با مضمون «ادب مرد» میرود. اگر قرار است سکوت به ادب تعبیر شود، یعنی مشکلی جدی در فهم ادبیاتی وجود دارد. شما دستمزد میگیرید که در رسانه ملی، صدای مردم را به گوش مسئولان برسانید. نه اینکه تبدیل به کیسه بوکس مدیران شوید و ضعف و ناتوانی در اجرا را به ادب ربط بدهید! باید بپذیرید که برای این کار ساخته نشدهاید و سکوت امثال شما اتفاقا خودش از عوامل بحران مدیریتی در فوتبال ایران است.
«اگر دربی گل نداشت، میتوانستیم بگوییم که فوتبال پربازدهی نداریم اما حالا که دربی پرگل شده، فوتبال پربازدهی داشتهایم!» سخت به نظر میرسد اما باید باور کرد که این یک جمله طنز نیست. این سطح نگاه و دانستههای فوتبالی مرد اول فدراسیون فوتبال ایران است. مردی که به قول خودش از سال 68 در سمت مدیریتی بوده اما تعداد گلهای یک مسابقه فوتبال را عاملی برای سنجش بازدهی فوتبال میداند و اساسا وضعیت خاص فوتبال ایران را به تعداد گلهای یک مسابقه تقلیل میدهد.
با این نوع نگاه اساسا هر نوع امیدواری به آینده فوتبال ایران در رده باشگاهی و ملی، مذموم است. با این نوع نگاه، اساسا نباید توقع داشت که فوتبال ایران در این مدت با هیچ نوعی از پیشرفت روبهرو شود. وقتی مدیرانی روی کار باشند که حتی بدیهیات را در مورد فوتبال نمیدانند، این دیوار تا ثریا هرگز صاف نخواهد شد!
دیدگاه تان را بنویسید